هر چند که هنوز برخی از اصلاحطلبان مانند تابش خواهرزاده رئیس دولت اصلاحات که نماینده مجلس است هنوز مصاحبه کرده و میگویند که قصد عبور از روحانی را ندارند اما آرایش انتخاباتی زودهنگام چپیها به قدری عیان است که نیاز نیست حرفی در این زمینه زده شود. دولت تدبیر و امید که قرار بود کلید حل مشکلات را رو کند به عقیده اصلاحاتیها به حدی عملکرد غیرقابل دفاعی دارد که از سال پنجم! سه سال مانده به اتمام دوره، این طیف کلید عبور از روحانی را یافته و اقدامات انتخاباتی زودهنگامش را با برائت جستن از تدبیر و امید آغاز کرده است.
آن چیزی که بیش از اندازه در این بازه زمانی خودنمایی میکند، اهداف پشت پرده ورود مصداقی اصلاحطلبان به عرصه انتخابات ۱۴۰۰، و همزمانی آن با کلید زدن رسمی پروژه "عبور از روحانی" توسط تئورسین اصلاحات حجاریان است که رسما اعلام میکند برای انتخابات بعدی قدرت را گدایی نمیکند!
اما همین اصلاحاتیها که هر روز بر تعداد برائتجویشان از روحانی افزوده میشود کمتر از یکسال پیش بود که دست روحانی را به عنوان اسطوره رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی بالا بردند و جامعه را دعوت به حمایت از وی کردند مردم یادشان مانده که اصلاحاتیها پایگاه اجتماعی خود را تمام قد در اختیار او قرار دادند و تاکید کردند تنها تار مویی تا تحقق شعارهای مرد "تدبیر و امید" باقیست. روزنامههای زنجیرهای و ظرفیتهای رسانهای و مجازی خود را به خط کردند تا براساس قانون "تَکرار"، جامعه را به این باور برسانند که مسیر خوشبختی با نگارش نام حسن روحانی بر روی برگههای رای در دسترس قرار میگیرد اما امروز در اقدامی خلاف جهت شعار میدهند که چارهای جز برگزیدن نام روحانی نداشتند و او انتخاب اصلاحات نبوده است!!
از آن روزها تا دلدل کردنهای امروز "اصلاحطلبان" برای "عبور از روحانی" تنها یک سال و اندی گذشته تا افکارعمومی ورود زود هنگام اصلاحطلبان را به عرصه انتخابات مشاهده کنند. آخرین شاهد مثال این ادعا نیز اظهارات اخیر حجاریان تئوریسین اصلاحات است که تلویحا اعلام میدارد که باید از روحانی عبور و با فشار از پایین از بالا امتیاز گرفت و نسخهای برای راهاندازی تجمعات خیابانی و حضور اقلیتهای صنفی و مذهبی قومی میکند تا از این راه به حکومت برای رسیدن به مقاصد عجیب و غریبی که تجربه ثابت کرده نمیتواند پایشان بماند، فشار آورد.
آن چیزی که بیش از اندازه در این بازه زمانی خودنمایی میکند، ورود مصداقی اصلاحطلبان به عرصه انتخابات ۱۴۰۰، همزمان با کلید زدن رسمی پروژه "عبور از روحانی" توسط تئورسین اصلاحات است.
سعید حجاریان را همگان به عنوان تئورسین و استراتژیست اردونشنیان اصلاحطلب میشناسند که حتی مشاورههای او به لیدر اصلاحات است که خط و ربط سیاسی رئیسجمهور اسبق را تعیین میکند. هشدارها و خط دادنهای گاه و بیگاه او هر از گاهی سبک رفتاری اصلاحطلبان را از شانه خاکی به مسیر اصلی هدایت میکند و او به عنوان هادی و بلدراه سیاسی جریان اصلاحات شناخته میشود. حجاریان در روزهایی که دولت اول رئیسجمهور روحانی مشغول به کار بود تاکید کرد: "معتقدم که ما به دلیلی جز روحانی نداریم. تنها بدیل ما روحانی است و باید تلاش کنیم او دوباره رأی بیاورد."
از سوی دیگر، پس از تداوم فعالیتهای دولت و نارضایتیهای نسبی شکل گرفته در محافل اصلاحطلبی، این جریان سیاسی به دستور حجاریان تئوری تمجید و تهدید دولت روحانی را در دستور کار قرار داد تا در روزی مثل امروز بتواند زمینه جدا کردن راه اصلاحطلبان از دولت تدبیر و امید را فراهم آورند. چنانچه حجاریان میگفت: «اصلاحطلبان باید از تجارب خودشان استفاده و به تداوم دولت آقای روحانی کمک کنند، باید بکوشند روحانی دوام آورد و بماند. ما در حال حاضر آلترناتیوی برای آقای روحانی نداریم. البته دولت هم باید اشکالات و کاستیهای خودش را اصلاح کند و اگر لازم است حتی کابینه را هم ترمیم کند. »
حالا که تحلیلهای جریان رقیب و برخی از چهرهای حاضر در جریان خودی محقق شده و برجام نشد آنچه که وعده اش به مردم داده شد و نوک پیکان انتقادات افکارعمومی اصلاحطلبان را نشانه رفته، بهترین راه مطرح ساختن طرح عبور از روحانی و ورود مصداقی زودهنگام به عرصه انتخابات است تا با فرافکنی از زیر بار مسئولیتها شانه خالی کنند و از دگر سو، رسانهها را به جای پوشش دغدغههای مردم که عملا بستر ریزش پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان را تشدید میکند، به سوی اهداف انتخاباتی خود شیفت دهند.
حجاریان طرح عبور از روحانی که زمزمههای آن از مدتها قبل از پشت دیوار اروگاه اصلاحات به گوش میرسید را به شکل رسمی جایگزین طرح تمجید و تهدید دولت کرد و این بار به جای کوبیدن یکی به نعل و یکی به میخ، خیلی صریح و جدی روحانی و دولتش را زیر بار انتقاداتش برد و عنوان کرد: «دولت روحانی هم استعداد و ظرفیت کافی برای مقابله با معضلات داخلی نداشت. پروژه اصلی دولت برجام بود.»
معنای سخنان «سعید حجاریان» چیزی جز جدا کردن راه جریان اصلاحات از دولت تدبیر و امید برای حضور بهتر در صحنه انتخابات مجلس و ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ نمیتواند باشد. پروژهای که میتواند عبور انتخاباتی اصلاحطلبان از روحانی و دولتش نام بگیرد؛ تحرکات انتخاباتی این جریان سیاسی برای حضور هرچه بهتر در انتخابات مجلس و به ویژه ۱۴۰۰ با فاصله گذاری رسمی با دولت همزمان شد تا شاید فضا دوباره برای نوشتن یادگاری مردم بر دیوار اصلاحطلبان فراهم شود، دیواری که باید دید آیا یارای ایستادگی در برابر فشار انتقادات افکارعمومی را دارد و یا با ریزش آن عملا دست اصلاحطلبان را در کارزار انتخاباتی در پوست گردو میگذارد؟
همان طور که ذکر شد همزمانی طرح عبور از روحانی و ورود زودهنگام به عرصه انتخابات از سوی اصلاحطلبان در مسیر کنترل افکارعمومی و هدایت دوباره در مسیر گزینش این جریان سیای در انتخابات پیش روست. این در حالیست که بررسی و مطالعه رفتار سیاسی اصلاحطلبان در فازهای انتخاباتی ۷۶، ۸۰، ۹۲، ۹۴ و ۹۶ عملا دو سبک رفتاری را به ذهن متبادر میسازد که به شکل رسمی در دستور کار این جریان سیاسی است. یک سبک رفتاری به پیش از انتخابات بازمی گردد.
این جریان سیاسی تمام ظرفیتهای خود را برای اقناع جامعه در جهت اهداف سیاسی خود بسیج میکند. اگر در دهه هفتاد و هشتاد حوزههای اجتماعی و فرهنگی برای وعده دادن مقبول تر بود، امروز حوزه اقتصادی ست که میتواند بار سیاسی اصلاحطلبان را به مقصد برساند و این یعنی تغییر تاکتیک در کانال راهبردی مشترک در دهه ۷۰، ۸۰ و ۹۰. فاز دوم رفتاری فرار به جلو و عدم پذیرش مسئولیت وعدههایی ست که پیشتر به مردم داده شده و مصداق بارز آن را میتوان با مقایسهای ساده میان گفتار و رفتار چهرهای شاخص این جریان سیاسی به نظاره نشست.
قانون نانوشتهای وجود دارد که برای شناخت شخصیت و اصالت هر قبیله و خانوادهای به بزرگان آن بنگرید، این مهم درخصوص جریانهای سیاسی به شکل اولیتری مطرح است. شاید در روزهایی که منتجبنیا قائممقام سابق حزب اعتماد ملی اصلاحطلبان را "فدایی روحانی" میدانست و محمدرضا خاتمی نائب رئیس مجلس ششم جریان سیاسی متبوع خود را تضمین کننده رفتار سیاسی دولت عنوان کرد. و یا پیوند تکرارهای لیدر اصلاحات و تبلیغات شهر به شهر صادق زیباکلام، روزهای شیرین با آمدن روحانی را به جامعه نوید میداد، حتی بدبینترین شخص رایدهنده به روحانی، تصور نمیکرد که همین جریان به شکل نرم و بدون پذیرش مسئولیت و عذرخواهی، طرح عبور از روحانی را در دستور کار قرار دهند و مردم را با مشکلات متعدد تنها بگذارند و همه اینها تنها یکسال بعد از تبلیغات وسیع صورت گرفته و دوباره کاندیدای جدیدی را بدون تضمین!! به جامعه معرفی کند.