محسن چوپاني رستمي:
کشور ايران به دليل واقع شدن در منطقه خاورميانه با مخاطرات، چالشها و تحولاتي عمده در محيط امنيتي خود رو به رو است. خاورميانه يکي از مناطق استثنايي جهان به شمار ميرود که هنوز هيچ گونه ترتيبات امنيتي توافق شده و پايداري در آن ايجاد نشده است. اين منطقه همچنان با حجم وسيعي از بيثباتي و ناامني مواجه است و حتي با وجود موفقيت مناطق عمده جامعه بينالملل و کشورهاي منطقهاي در استقرار نظام امنيتي جامع و پايدار و با وجود برخي تلاشهاي انجام گرفته، هنوز هيچ گونه نشانهاي جدي از استقرار اين گونه نظام امنيتي در محيط پيراموني ايران به چشم نميخورد. از سوي ديگر چگونگي و نقش قدرتهاي خاورميانهاي در برقراري ثبات و امنيت نيز بايد مدنظر قرار ميگيرد. در اين خصوص، جمهوري اسلامي ايران به عنوان يک قدرت منطقهاي داراي جايگاه مهمي در ايجاد امنيت در خاورميانه برخوردار است و ميتواند در تعامل سازنده با ديگر کشورهاي منطقه نقش محوري در برقراري ثبات و حل بحرانهاي ديرينه ايفا کند.ايران در محيط پيراموني خود همواره با چالشها و مشکلاتي متعدد و متداوم روبه رو بوده و اين مشکلات در تمام حوزههاي اين محيط امنيتي باز توليد شده است، به گونهاي که کشور هنوز نتوانسته است در هيچ کدام از اين حوزهها شاهد شکلگيري چارچوب امنيتي پايدار و ثباتي مورد توافق باشد.
در گذشته، چالشهاي امنيتي ايران که از محيط پيراموني آن ناشي ميشد به اشکال متفاوتي وجود داشت و از ناامنيهاي مرزي و بيثباتيهاي موقت تا حملات و جنگهاي طولاني مدت نظامي را در بر ميگرفت. اکنون نيز اين مسئله در قالبها و مؤلفههاي مختلفي تجلي يافته است. در حال حاضر، تروريسم و افراطگرايي، دولتهاي ضعيف و بحران اقتدار و همچنين مداخلات قدرتهاي فرامنطقهاي، سه چالش امنيتي اصلي در محيط پيراموني ايران محسوب ميشود که با يکديگر ارتباطي چند بعدي و تنگاتنگ دارند. در اين ميان، به نظر ميرسد دولتهاي ضعيف دچار اقتدار چالشي اساسيتر باشد که باعث تحريک دو مؤلفه ديگر يعني اشاعه تروريسم و افراطگرايي و نيز گسترش نفوذ و مداخلات قدرتهاي فرامنطقهاي باشد. دولتهاي ضعيف و شکننده در عراق، افغانستان و پاکستان باعث گسترش تروريسم و افراطگرايي ميشود و علاوه بر اين، زمينه تداوم حضور قدرتهاي فرامنطقهاي را نيز فراهم ميسازد. در کشورهاي عربي حاشيه جنوبي خليج فارس نيز بحران اقتدار و ضعف دولتها زمينهاي را براي همکاري نامتقارن با قدرتهاي فرامنطقهاي و افزايش مداخلات قدرتهاي خارجي فراهم ساخته است. اين مسائل با توجه به ساخت قومي و اجتماعي منطقه و تجارب خاص دولت – ملتسازي باعث پيچيدگي شرايط امنيتي ميشود. اختلافات قومي، وجود دولتهاي اقتدارگرا، بحران مشروعيت، عدم وجود دموکراسي و نهادهاي مدني به همراه اقتصاد ضعيف در برخي از کشورهاي آسياي مرکزي و قفقاز از جمله عوامل ديگري است که موجب بروز بيثباتي و ناامني در محيط امنيتي ايران خواهد شد.
رويکرد ايران در محيط پيراموني خود براساس الگوي امنيت مبتني بر همکاري و مشارکت قرار دارد. در اين رويکرد، مشارکت جدي تمامي کشورهاي منطقه در سازماندهي ساختار امنيتي منطقهاي و همکاري مؤثر در اين خصوص در اولويت قرار ميگيرد. از سوي ديگر، حضور مداوم قدرتهاي فرامنطقهاي در ترتيبات امنيت منطقهاي نفي و اين حضور عامل عمدهاي در جهت افزايش تعارضات و تنشها در سطح منطقه تلقي ميشود.
رويکرد امنيتي ايران با توجه به تحولات و تجارب سالهاي اخير در منطقه داراي مؤلفهها و عناصري است که در صورت توجه و اهتمام منطقهاي ميتواند به شکلگيري نظامي امنيتي پايداري منجر شود. اولين مؤلفه اين رويکرد کاهش حضور نظامي قدرتهاي منطقهاي است که باعث تشديد افراطگرايي و تروريسم و تخريب همکاري و روابط طبيعي کشورهاي منطقه شده است. دومين مؤلفه همکاري و مشارکت بازيگران منطقهاي در ساختار امنيتي، بويژه هم فکري و همکاري کشورهاي بزرگتر مانند ايران، ترکيه و عربستان سعودي در حل و فصل چالشهاي مشترک نظير تروريسم و مديريت الگوهاي تعاملاتي گروههاي قومي – مذهبي فروملي با واحدهاي ملي است. با توجه به وسعت چالشها و تعارضات امنيتي در خاورميانه و تأثيرگذاري عوامل گوناگون در سطوح فروملي، ملي، منطقهاي و فرامنطقهاي در ناامنيها و بيثباتي در منطقه، امنيتسازي در چارچوب الگوي امنيتي مبتني بر همکاري و مشارکت، مستلزم فرآيندي تدريجي و طولاني مدت است. در اين فرآيند، همکاري منطقهاي تنها به واسطه اعتمادسازي گام به گام و ايجاد اطمينان متقابل در ميان کشورها و همچنين تلاش براي حل و فصل چالشهايي تحقق مييابد که محصول برخي تعارضات ساختاري چون مشکلات روند دولت – ملتسازي و ضعف فرهنگ و رويههاي دموکراتيک است.
جمهوري اسلامي ايران براساس رويکرد فوق در هر يک از حوزههاي محيط پيراموني خود در پي حل و فصل چالشهاي امنيتي با همکاري و مشارکت بازيگران منطقهاي است.