سیاست خارجی هر کشوری نشات گرفته از عرصه داخلی و چینش نظام بینالملل است که متاثر از یکدیگر بوده و سیاس خارجی زمانی موفق خواهد بود که بتواند با بهرهگیری از ظرفیتهای درونی و بیرونی جهت تحقق منافع و امنیت ملی و ارزشها و آرمانهای خود بهره گیرد. جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان کشوری با موفقیت استراتژیک و ژئواکونومیک از این قاعده استثنا نیست و سیاست خارجی خود را براساس مولفههای درونی و بیرونی چینش و اجرا میسازد.
در همین چارچوب محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان در چهارمین کنگره سراسری ندای ایرانیان نکاتی را مطرح کرده که جای تامل دارد. بخشی از سخنان ظریف با نگاه به داخل بوده و اینکه ملت ایران در طول ۴۰ سال حیات انقلاب اسلامی هرگز در برابر دشمنان تسلیم نشده و با وحدت و یکپارچگی به مقابله با تهدیدات پرداخت است وی در همین حال اشاره میکند که عدهای در داخل چشم به غرب دارند و آن را قدرت لایزالی میدانند که باید به دنبال آن بود. البته وی این دیدگاه را نادرست دانسته و در بخش نگاه خارجی از یکسو تاکید میکند که آمریکا دیگر آن قدرت بزرگ نیست و در حال افول است و از سوی دیگر غرب مرکز جهان نبوده و دنیای پساغربی در جریان است.
وی در باب عرصه داخلی سیاست خارجی تاکید دارد که سیاست خارجی جای کار جناحی نیست و همه باید در یک خط باشند. او هرگونه اشتباه محاسباتی در برابر دشمن را زمینهساز سقوط عنوان میکند. نکته مهم دیگر در سخنان ظریف بیان ظرفیتهای نظامی منطقه است چنانکه عربستان ۶۹ میلیارد دلار هزینه نظامی دارد و هزینه دفاعی ایران به ۱۶ میلیارد دلار نمیرسد. در همین حال برخی دارای سلاح هستهای بوده و عضو ناتو نیز هستند.
با توجه به صحبتهای ظریف چند اصل اساسی مطرح میباشد. نخست آنکه این روزها اصلی ترین مساله جاری در کشور موضوع تصویب اف.ای.تی.اف و سی.اف.تی است. آنچه از سوی برخی مطرح میشود آن است که عدم پیوستن به این پیمانها موجب افزایش تحریمها خواهد شد وحتی گفته میشود که عدم پیوستن به اینها ۲۰ درصد گرانی برای کشور میآورد.
این نوع سخنان در حالی مطرح میشود که یک اصل در آن مشاهده میشود و آن اینکه ایستادگی و مقاومت ملت در برابر تحریم و تهدیدات چندان مورد توجه قرار نگرفته است حال آنکه ملت ایران در طول ۸ سال دفاعمقدس با اعطا هزاران شهید، در طول ۴ دهه تحریم و تهدید با ایستادگی مثال زدنی، در سالهای اخیر با دادن چندین شهید هستهای و نیز حضور گسترده در مبارزه با تروریسم در منطقه اثبات کردهاند که پای انقلاب و میهن خود ایستادهاند و ترس از دشمن ندارند.
در همین حال چنانکه آقای ظریف تاکید کردهاند آمریکا دیگر آن آمریکا که بتواند یک جانبه تهدید و تحریم کند نیست و اروپا نیز دیگر آن جایگاه جهانی را ندارد که محور تحولات باشد. بر این اساس با توجه به داشتههای داخلی و واقعیت نظام بینالملل دلیلی برای هراس از تصویب نشدن اف.ای.تی.اف و سی.اف.تی که تمام شواهد از غیرسازنده بودن آن اذعان دارند، وجود ندارد.
به قول آقای ظریف نباید دچار اشتباه محاسباتی شد و لذا نباید به پیمانهایی تن داد که در نهایت به ضرر کشور است چنانکه شواهد نشان میدهد در دو سال اخیر بندهای متعددی از اف.ای.تی.اف اجرا شده و تنها نتیجه آن افزایش تورم و رکود در اقتصاد بوده است.
نکته دومی که آقای ظریف به درستی به آن اشاره داشته مساله جناحی نبودن سیاست خارجی است. با توجه به این دیدگاه باید منتقدان را بخشی از اصول سیاست خارجی دانست که هدفشان تقویت توان دیپلماسی کشور است. بر این اساس نسبت دادن واژگانی همچون دلواپسان، کاسبان تحریم، ناآگاهان به علم سیاست و... به منتقدان رفتاری نادرست است و باید منتقدان دلسوز را در چارچوب بازوی تقویتکننده دستگاه دیپلماسی دید. در این میان باید نگاه انتخاباتی را کنار نهاد و نگاه ملی به سیاست خارجی داشت مثلا از مقوله رابطه با آمریکا و یا تقویت روابط با اروپا به عنوان ابزار انتخاباتی باید خودداری کرده و به اصل وحدت در برابر دشمن تاکید کرد.
نکته سوم که از سوی آقای ظریف مطرح شده نگاه واقعبینانه به تحولات منطقه است وی از بودجه نظامی کشورهای منطقه داشتن سلاح هستهای و عضویت برخیها در منطقه در ناتو، سخن گفته است. صحبتهای آقای ظریف در حالی بیانگر حقایق منطقه است که نشانگر مجموعههای از تهدیدات امنیتی علیه جمهوری اسلامیدر منطقه نیز هست.
آنچه در جهان واقعیت مطرح است آنکه راهکار مقابله با تهدیدات، داشتن توان دفاعی بالاست چنانکه آقای ظریف در ژاپن به درستی تاکید کردند، ایران در طول ۸ سال دفاع مقدس موشک برای دفاع از خاک خود نداشت و صدام مردم غیرنظامی را قتل عام میکرد و جهان حاضر به دادن موشک به ایران نبود. ایران به سمت خودکفایی موشکی رفت تا بتواند از خود دفاع کند و دیگر صدام و مشابه آن جرات حمله به ایران را نداشته باشند.
در سالهای اخیر نیز همین توان موشکی و نیز حضور مستشاری ایران در منطقه در برابر تروریسم موجب برقراری امنیت و ثبات کشور و تقویت جایگاه جهانی ایران به عنوان پیشگام مبارزه با تروریسم شده است. براین اساس به صراحت میتوان گفت که پذیرش برجامهای دو و سه که محور آن را مذاکرات موشکی و منطقه ای تشکیل میدهد اشتباهی محاسباتی خواهد بود چرا که شرایط امنیتی منطقه به سمت کاهش توان نظامی و عدم حضور در منطقه برابر با افزایش تهدیدات نظامی علیه کشور خواهد بود.
در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که در عصر حاضر عصر ایستادگی و مقاومت است و نه وادادگی در برابر غرب و سیاستهای تحمیلی آنها در قالب مذاکرات برجامی و کنوانسیونهای بین المللی؛ چنانکه آقای ظریف تاکید کرده اند ملت ایران همواره در صحنه حضور داشته و پشتوانه نظام و انقلاب است.
براین اساس چشم داشت به مذاکرات و عدم توجه به داشتههای درونی اشتباه محاسباتی است که جز تحقق پنهان اهداف دشمنان نتیجه ای به همراه نخواهد داشت در این میان باید توجه داشته که پیوستن به اف.ای.تی.اف و سی.اف.تی برای ترس از تحریم و تهدید خودکشی از ترس مرگ است چرا که چنانکه آقای ظریف به درستی گفته اند آمریکا دیگر آن قدرت برتر جهان نیست و اروپا دیگر مرکز جها نیست و دلبستن به خشنودی آنها دستاوردی به همراه نخواهد داشت.
با توجه به این حقایق ورود دستگاه دیپماسی به عملیاتی ساختن گفتمانهای تئوریک مطرح شده از سوی ظریف میتواند گام مهم دستگاه دیپلماسی برای تحقق مطالبات مردمی مبنی بر خروج از انفعال برجامی و تقویت رویکرد مقاومتی باشد که به گفته آقای ظریف رویکرد مقاومتی مانع از اشتباه محاسباتی و چشم داشت نادرست به غرب خواهد شد.
نویسنده: قاسم غفوری