دخترک جلوی آینه میایستد و در بین چین و چروکهای سوخته صورتش، تمام آرزوهای از دست رفته نوجوانی را مرور میکند؛ روزهایی که دخترانههایش با هزار و یک زخم بر سر و صورتش آوار شده است.
حالا دیگر بزرگ شده و برای خودش خانمی است، سالها از آن حادثه میگذرد؛ اما هر بار که جلوی آینه میایستد تمام خاطرات آن روز لعنتی روزگارش را پر میکند، میخواهد فراموش کند، اما نمیشود.
بخواهد هم نمیتواند، جای این زخمها نمیگذارد، نمیگذارد بوی سوختن از مشامش پاک شود. همان روز که در طالعشان نوشته بود بسوزید، همان روز که بخاری مدرسه آتش گرفت و دخترکان شینآبادی اسیر شدند، اسیر شعلهها آتشی که آنها هیچ نقشی در افروختن آن نداشتند، از آن زمان، سالها میگذرد اما این سیاهی از دنیای آنها کنار نمیرود.
میگویند، بهترین سالهای عمر یک دختر همان دوران نوجوانی است، همان زمان که باید دختری میکردند، همان زمان که باید گیسگیس آرزو میبافتند، دلبری میکردند و به امید روزهای جوانی پلههای زندگی را دوتا یکی بالا میرفتند.
اما بخت برگشتهشان نگذاشت و البته مسئولان هم نخواستند. مسئولانی که شعلهها را به جان روزگار دخترکان شینآباد انداختند و سالهاست باعث این شوربختی بوده و هستند. همانها که با وعدههای صد من یک غازشان زخمهای دخترکان را تازه نگه داشتند و هر روز بر روی آن نمک میپاشند.
مردادماه سال ۹۵، خضری نماینده پیرانشهر در مجلس شورای اسلامی از انجام کارهای تدارکاتی برای اعزام شماری از دانشآموزان روستای شینآباد پیرانشهر برای معالجات پزشکی در یکی کشورهای اروپایی خبر داده است.
سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش هم سال گذشته درخصوص اقدامات صورت گرفته برای بچههای شینآباد گفت: در این زمینه تقسیم کاری صورت گرفته و ردیف اعتباری هم در قانون بودجه برایشان پیشبینی شده که دنبال شود.
همچنین رسول خضری، نماینده مردم سردشت و پیرانشهر در مجلس شورای اسلامی ۱۸ مردادماه ۹۶ از اختصاص هفت میلیارد تومان کمک هزینه برای بهبود وضعیت معیشتی دختران شینآبادی خبر داده است، اما طبق آنچه محمدجواد فاطمی، پزشک جراح دانشآموزان شینآباد میگوید؛ تاکنون این وعدهها چندان عملی نشدهاند.
وی در مهر ۹۶ درباره چگونگی روند درمان و همچنین تامین هزینههای ادامه درمان دختران شینآباد توضیح داده و گفته بود: هزینه درمان دختران شینآباد از طرف بیمارستان حضرت فاطمه(س) تهران تامین میشود و خدمات ویژهای نیز دریافت میکنند. اما این بیمارستان هم پول خود را از بیمهها دریافت میکند. قرار بود این دختران مورد حمایت ویژه قرار گیرند، اما وزارتخانههای آموزش و پرورش و بهداشت هزینهای برای این موضوع نمیپردازند.
حسن قاضیزاده در خرداد سال ۹۳ در دیدار با کودکان حادثه دیده شینآباد پیرانشهر بر پیگیری وضعیت کودکان شینآبادی تاکید کرد و گفت: من شخصاً پیگیر وضعیت بچههای شینآباد هستم. وزیر بهداشت همچنین در اسفندماه ۹۶ در دیدار با بچههای شینآباد وعده داده بود که اگر دولت بودجه لازم را نداشته باشد او خودش هزینه درمان دانشآموزان را تأمین میکند.
مسئولان از دولت گرفته تا مجلس صدها برای درمان بچهها و اعزام آنها به خارج از کشور وعده نصفه ونیمه دادهاند.
رسول خضری هفته گذشته در تازهترین پیگیریهایی که از اقدامات دولت و مسئولان در زمینه رسیدگی به درمان بچههای شینآباد انجام شده، از تشکیل کمیسیون پزشکی برای اعزام این دانش آموزان به خارج از کشور خبر داد و افزود: کمیسیون پزشکی به ریاست سرپرست تیم درمان و با حضور رئیس تیم جراحی و ۱۲ دانش آموز به همراه والدین آنها در محل بیمارستان حضرت فاطمه زهرا تهران تشکیل و با بررسی اسناد و مدارک پزشکی در مورد اعزام آنها تصمیمگیری میشود.
این نماینده مردم با یادآوری تعهد سازمان برنامه و بودجه برای کمک سالانه یک میلیارد تومان به بیمارستان حضرت فاطمه زهرا جهت روند درمان دختران شینآبادی، گفت: در سال ۹۳ مقرر شد سالانه این کمک اختصاص یابد اما متاسفانه این مبلغ تنها سال اول اختصاص یافت و طی این سالها به فراموشی سپرده شد.
خضری ادامه داد: به شدت از بیتفاوتی سازمان و برنامه و بودجه گلایه و انتظار داریم سازمان به تعهدات خود عمل کند و یک میلیارد را بابت هزینه سنگین سوختگی و درمان دختران شینآباد به بیمارستان پرداخت کند زیرا انجام خدمات درمانی در توان بیمارستان نیست.
دولت و بیمههایی که حمایت نمیکنند
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس دهم با بیان اینکه بیمهها از درمان پرهزینه سوختگی حمایت نمیکنند از کمبود تخت سوختگی در کشور انتقاد و تصریح کرد: باید نسبت به واردات پانسمانهای سوختگی نوین و مدرن به کشور اقدام کرد و همچنین بیمهها حمایت لازم را از بیماران سوختگی داشته باشند. وی با یادآوری اینکه هزینههای بالای درمان سوختگی باعث شده بیمارستانها تمایلی به راه اندازی تخت سوختگی نداشته باشند، گفت: درآمدزایی آن برای پزشکان به صرفه نیست در این رابطه میطلبد دولت و بیمهها حمایت لازم را داشته باشند.
آهای شماها که نسوختید
خاطرات و حواشی این واقعه دردناک برای من و تو شاید در حد همین چند خط باشد، البته اگر بخواهیم وعدههای مسئولان را طومار کنیم، حالا حالا باید بنویسیم، از وزیری که ده دقیقه برای دیدن دانشآموزان وقت نگذاشت، از پدری که به خاطر سوختگی دخترش بیکار شد، از فاکتورهایی که قرار بود پول بشود و از نداری، از آنها که حتی در تامین هزینه آمدن و رفتن به بیمارستان هم مانده بودند.
۶ سال از حادثه مدرسه شینآباد میگذرد، ۶ سالی که سپری شد اما با درد و رنج، سالهایی که دخترکان شینآباد در حال بازی نبودند و بیشترش را روی تخت بیمارستان گذراندند. صدها عمل جراحی و روزها بستری، به امید اینکه زیبایی چهره معصومانهشان برگردد، شبها با خیال تمام شدن کابوس میخوابیدند و روزها با بختک سوختگی از خواب بیدار میشدند. با صدای «ساریا» که میسوخت و فریاد میزد من را حلال کنید، من را حلال کنید.
۶ سال میگذرد از حادثه در مدرسهای که تجهیزات گرمایشی درستی نداشت و در آتشسوزی بخاری کلاس درس ۲۹ دانشآموز در آتش گرفتار شدند، سه نفر فوت کردند و ۲۶ نفر دیگر دچار سوختگی شد. دخترکان حالا دیگر خوب بزرگ شدهاند، اما هنوز آرزوهایشان را در لابلای چینهای صورت و دستانهای بههم چسبیدهشان جستوجو میکنند. بچههای شینآباد تسلیم نشدهاند و به روزهای خوب و بدون درد امیدوارند. روزهایی که یک جو همت و غیرت مسئولان را میطلبد. برای درمان این بچهها همین حالا هم دیر شده است و روزهای رفته دیگر باز نمیگردد، آهای شماها که نسوختید، فکری کنید... فارس