دیوید کامرون، نخستوزیر انگلیس ديروز سفر دورهاي خود به شرق آسيا را آغاز كرد. وي در اين سفر به ویتنام، سنگاپور، مالزی و اندونزی میرود. نكته بسيار مهم آنكه وي در حالي با هياتي اقتصادي و تجاري اين سفر را انجام ميدهد كه همزمان ادعا كرده درباره افراطگرایی با جوکو ویدودو، رئیسجمهوری اندونزی و نجیب رزاق، نخستوزیر مالزی گفتوگو خواهد کرد. بنابر گزارشهای رسانهها كه عمدتا رسانههاي غربي هستند، حدود ۵۰۰ تن از ساکنان اندونزی و ۲۰۰ تن از شهروندان مالزیایی به تروريستها در عراق و سوریه پیوستهاند.
آنچه در ساختار دروني انگليس مشاهده ميشود بحران شديد اقتصادي است كه اعتراضهاي خياباني مردمي را به همراه داشته است. بر اين اساس انگليس نيز مانند بسياري از كشورهاي اروپايي با اولويت اقتصادي به روابط با اين كشورها روي ميآورد. چنانكه كامرون نيز رسما به آن اذعان كرده اقتصاد شرق آسيا در سالهاي اخير و آينده در جمع اقتصاد برتر جهان قرار دارد كه زمينهساز رويكرد غرب به شرق شده است. بر اين اساس ميتوان گفت كه اين ادعاهاي كامرون مبني بر اينكه براي پنهانسازي نيت واقعي انگليس اين سفرها صورت گرفته است. لندن با اين جوسازي به دنبال پنهانسازي نياز اقتصادي خود به عنوان دليل اصلي رويكرد به شرق آسيا است. غربيها با بهانهسازي و ايجاد امور حاشيهاي برآنند تا همچنان خود را اقتصاد برتر جهان معرفي نمايند حال آنكه واقعيت آن است كه اقتصاد شرق اقتصاد آينده جهان است و كشوري موفق است كه به جاي رابطه با غرب، اولويت را در رابطه با شرق قرار دهد.
مقابله با چين و اجراي ادامه سياست آمريكا براي تحريك منطقه عليه پكن از اهداف اصلي اين سفر است. انگليس به بهانه مقابله با افراطگرايي به دنبال حضور نظامي در شرق و حتي وارد كردن اين كشورها به ائتلاف آمريكاست تا به جنايات غرب در سوريه و عراق مشروعيت دهد. كشورهاي غربي كه نتوانستهاند به اهداف خود در سوريه تحت ادعاي حمايت از معارضان ميانهروي سوري دست يابند برآنند تا كشورهاي جديدي را به ائتلاف وارد سازند تا ضمن مشروعيت دادن به تحركات خود بار ديگر اقبال خود براي سرنگوني نظام سوريه را مورد آزمايش قرار دهد.
به هر تقدير ميتوان گفت كه سفر كامرون به شرق آسيا در كنار رويكرد به دستاوردهاي اقتصادي در چارچوب بحرانسازي در شرق آسيا براي به چالش كشاندن چين ميباشد كه در لواي حمايت از سهم كشورها در درياي چين صورت ميگيرد. در اصل اين سفر نوعي بحرانسازي در شرق آسياست هر چند كه در ظاهر ادعاي تلاش براي توسعه مناسبات عنوان ميگردد.