ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان مقرن بن عبدالعزیز را از سمت ولیعهدی برکنار و شاهزاده محمد بن نایف را با حفظ سمتهاي وزارت کشور و رئیس شورای سیاسی و امنیتی، ولیعهد كرد. محمد بن سلمان پسر پادشاه نيز به عنوان جانشین ولیعهد تعیین شد. همچنین عادل فقیه و مفرج حقبانی به عنوان وزیران اقتصاد و برنامهریزی و کار تعیین شدند. سعود الفیصل از سمت وزیر خارجه كنارهگيري كرده و به جای او عادل جبیر سفیر عربستان در آمریکا معرفي شد.
مجموع اين تغييرات نشان ميدهد كه سلمان در دو حوزه داخلي و خارجي به دنبال چينش ساختار جديدي است كه برگرفته از نسل جديدي از خاندان سعودي است كه شامل نوادگان بن عبدالعزيز ميشود.
حال اين سوال مطرح است كه ريشه اين تغييرات چيست و چرا سلمان اين رويه را در پيش گرفته است.؟
پاسخ به اين پرسش را در دو حوزه ميتوان جست وجو كرد. نخست نگاه شخصي سلمان پادشاه عربستان است. وي كه به دليل كهولت سن توان اداره كشور را در خود نميبيند تلاش دارد تا قدرت را نزد فرزندان خود حفظ نمايد چنانكه در كودتايي آشكار مانع وليعهدي فرزند ملك عبدالله پادشاه سابق عربستان شد. سلمان اكنون با آوردن نايف به مقام وليعهدي كه خواست غرب ميباشد، زمينه را براي جانشين وليعهدي فرزندش هموار ساخت تا در گام بعدي وي را به سمت وليعهدي برساند.
نكته دوم آنكه ساختار عربستان بر اساس مطالبات غرب چينش ميشود. پس از مرگ عبدالله انديشكدههاي غربي تاكيد كردند كه نگاه آمريكا و انگليس به پادشاهي نسل بعدي خاندان سعودي است چرا كه از كهولت سن شاهزادگان كنوني و تغييرات متزلزل نگران هستند. گزينههاي مطرح براي غرب نايف بوده كه از شاهزادگان جوان و نزديك به غرب است. كنارهگيري مقرن زمينه ساز گام دوم غرب براي به قدرت رساندن نايف است كه در مقام وليعهدي عملا تمام امور را در دست ميگيرد. در اين ميان غرب دو دغدغه اصلي دارد. اولا مسئله شرايط داخلي عربستان چنانكه اوباما ميگويد براي كشورهاي عربي تهديد اول بيكاري و مشكلات اجتماعي است نه منطقه. تعيين عادل فقیه به عنوان وزیر اقتصاد و برنامهریزی و مفرج حقبانی به عنوان وزیر کار نشانگر رويكرد سلمان به اجراي مطالبه غرب براي كاهش بحرانهاي داخلي است. ثانيا غرب سياستهاي منطقهاي عربستان را چندان در چارچوب منافع كنوني خود نميداند خصوصا پس از شكست رياض در جنگ يمن، لذا تغيير در اين عرصه را خواستار است كه رفتن فيصل در اين راستا است. آمريكا با سياست لوح پاك به دنبال نشان دادن چهره جديد در منطقه است تا مانع بازخواست جهاني از عربستان به خاطر كشتار مردم يمن، سوريه، عراق و لبنان گردند. به هر تقدير تغييرات در ساختار عربستان نشانگر بحران شديد و جنگ قدرت ميان شاهزادگان و هراس غرب از فروپاشي بانك نفتي خود است كه تزلزل آلسعود را بيش از پيش آشكار مي سازد.