بهصراحت باید ادعا و اقرار نمود که اکثریت بالاتفاق کسانی که دستی بر آتش داشتهاند نتوانستند و یا نخواستند مفهوم اختیار آن را درک نمایند که آنگاه بتوانند با این ابزار ارزشمند در مقام خود خدمتگزار به جامعهای باشند که قرنها و نسلی بعد از نسل صبوری و انعطاف و سعه صدر را به همراه داشتهاند و تحمل را پیشه خود کردهاند که شاید روزی برسد تا دستاندرکاران دولتهای وقت در لابهلای اوقات پراکنده و افکار درهم و برهم خود یادی هم از کسانی بنمایند که میتوان نام ولینعمت را که برازنده آنهاست بر تارکشان ثبت کرد.
اینها همان کسانی هستند که بر اساس منویات دین مبین اسلام و آیین الهی و پیروی از مراجع تقلید و مرشد خود یعنی مقام معظم رهبری چه در زمان حیات امام خمینی «ره» و چه در دوران پر فراز و نشیب مرجعیت و رهبری آیتالله خامنهای نه تنها قدمی به عقب برنداشتند بلکه بر میزان مطالبات به حق خود از زورگویان جهان افزودند و برای نیل به این اهداف الهی لحظهای در پشتیبانی از کسانی که لباس دولت اسلامی را به تن کردهاند غافل نشدند هرچند خود در میان چالشهای اقتصادی و اجتماعی حاصل از تحریمها و فشارهای دشمنان و کوتاهی و کم توجهی بعضی از عوامل کابینه دست و پا میزدند! ناگفته نماند بیعت این مردم که در ۲۲ بهمن ۵۷ با امام خمینی «ره» بسته شده با جانشین بر حق و خلف ایشان یعنی آیتالله خامنهای همچنان پایدار و محکم است و در آینده نیز ادامه خواهد داشت و این را نیز میدانند که عاشقی هزینههای خود را دارد و برای باقی ماندن در این مسیر میبایست بهای آن هر چه بود پرداخت گردد، اما در کنار این همه ایثارهای زائدالوصف نمیتوانند از کارگزاران نظام همچنان بی توقع باقی بمانند.
همه انتظارات آحاد جامعه رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی نبوده و نیست بلکه رفع ظلم و بعضی از تبعیضها در صدر آن است که اکثر اوقات قابل تحمل نخواهد بود! قرار نیست اگر جبهه متعهد غرب و خیانتکاران حاشیه خلیج فارس و معدودی در قاره سبز دست به تحرکاتی بزنند تا مردم ایران با کمبودهایی روبرو شوند و با افزایش چند برابری قیمت کالاها بتوانند نیاز خود و خانواده را فراهم نمایند عوامل داخلی و همچنین دولت نیز فرصت را غنیمت شمرده تا همچون دوستیهای خاله خرسه نادانسته فشارها را افزایش دهند!
این روزها درست همانند لحظات رؤیایی سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ است که همه باهم و در کنار هم بودند نه اینکه دولت در فکر رفع مشکلات بودجه خود باشد و از هر طرف که میتواند برای تحقق آن معادل درآمدهای تأمین نشده از نفت چشم به دستهای خالی جامعه داشته باشد و اجازه دهد هر آنچه هست در قالب صادرات از کشور خارج شده تا ارز جای آن را بگیرد، در حالی که کمبود باعث افزایش چند برابری قیمتها شود!
نه تنها رسانهها بلکه قوای دیگر از جمله نهاد قانونگذار کشور بارها از دولت خواسته تا از فربگی خود کاسته که هزینهها کمتر شود اما به عینه شاهدیم هر سال ارقام بودجه تأمین حقوق و اقلام مصرفی دولت نسبت به سال قبل افزایش مییابد!
خصولتی ها همچنان به بیتالمال چسبیدهاند و بجای کم کردن مخارج در قالب هزینههای متنوع خود سعی میکنند آنها را افزایش دهند چنانکه شهرداریها با تزیین شهر به واسطه اقلام رنگارنگ و چراغهای نورافشان به شکمهای گرسنه و دستان خالی جامعه دهن کجی میکنند! وزارت صمت، شتر را گم میکند و در ساختمانهای بلند خود که به ظاهر شیشهای شدهاند اما همچنان پشت دیوارهای خاکستری تصمیمگیری میشود، بجای کنترل شدید مرزها برای جلوگیری از ورود اجناس غیر ضروری و یا قاچاق و همچنین خروج مواد استراتژیک و اساسی بیمحابا به سوی انبارهایی میروند که متعلق به بازرگانان میباشد تا بجای تشویق و ترغیب از آنها که توانستهاند اقلام ضروری را اینگونه تأمین کرده تا در اختیار صنایع نیازمند به آن قرار دهند انگ احتکار بزنند و آبروی معدودی را از طریق صداوسیما و بخصوص خبرهای ۲۰:۳۰ شبکه دو ریخته و قصاص قبل از جنایت کنند!
صنعت و معدن و تجارت قلب اقتصاد یک کشور است که باید از طریق پمپاژ همه اقشار بدن را تغذیه کند در حالی که هنوز و پس از چند ماه نتوانسته نسبت به تأمین کاغذ و دیگر ضروریات رسانههای مکتوب که با چنگ و دندان نشریات خود را به جامعه میرسانند، قدمی بردارد!
حالا اگر دانشگاه پزشکی یک شهر به قطب سیاست تبدیل میشود تا بجای آموزش طبابت و صدور حکیم به مطبها، خط تولید نیرو را به منظور اعزام به ادارات مختلف از جمله استانداریها راهاندازی مینماید نباید تعجب نمود زیرا صادرات نفت قبل از برجام روزانه دو و نیم میلیون بشکه بوده و امروز به ششصد هزار تقلیل مییابد اما هنوز هم نمیخواهیم باور کنیم که برجام قبل از تولد مردهای بود که چون دفن نشد امروز بوی تعفنش مشام همه را میآزارد و آثار این مردگی در تحولات اقتصادی و تحریمهای شدید به خوبی پیداست.
عوامل آن که نهایت تلاش را طی دو سال قبل پیرامونش داشتند ناچارند به خاک بسپارند و از این پس همت و تلاش خود را در راه رفاه و آسایش جامعه هزینه کنند. اگر وزیر امور خارجه شبانه استعفای خود را در شبکههای اجتماعی میگنجاند نه به خاطر این است که خسته شده یا از عدم اطلاع خود در ورود یک مقام خارجی به کشور رنجیده است بلکه نمیتواند با خودش کنار بیاید که چگونه ساده لوحی کرده و طی این سالها به نحوی بازیچه دست غربیان شده تا او و تیم همراهش را به صورتی خام کنند و گام به گام به این نقطه برسانند؟!
بشر جایزالخطاست بنابراین با یک و حتی چند اشتباه نباید میدان را خالی کرد و بهانه را به دشمن داد تا هر آنچه میخواهد بگوید بلکه باید از خطاهای ناخواسته عبرت گرفت و به یاد آورد آن روزهایی را که مقام معظم رهبری فرمودند: «به این آمریکاییها اعتماد نکنید» تا از این به بعد آویزه گوشمان باشد که به غرب و غربزدگان اطمینان نکنیم.
آنان که توانستند آتش به اختیار را به معنای واقعی جامه عمل بپوشانند همان مدافعان حرم بودند که در قالب سپاه قدس دست از جان شستند تا تروریستهای جهانی را از مرزهای کشور و همچنین سرزمینهای مقدس دور سازند و قرارگاه خاتمالانبیاء «ص» که تعداد آتش به اختیارهایش گسترده است اما میتواند به اجرای طرحهایی باور نکردنی همچون پالایشگاه خلیج فارس، ادامه فازهای پارس جنوبی و پیشی گرفتن در تولید گاز و میعانات از رقیب و شریک راهبردی، تکمیل خط ۷ متروی پایتخت به طول ۲۴ کیلومتر از منتهاالیه شمال غربی تا جنوب شرقی اشاره کرد و پروژههای کلانی که همچنان ادامه دارد و همین روزها تعداد قابل توجهی از آنها به مرحله افتتاح خواهد رسید و شاهکاری که به منظور پیشگیری از ورود سیلاب به استانهای خوزستان، لرستان، گلستان و مازندران توسط سپاه، بسیج و جهاد و ارتش در قالب ابرمردان تاریخ به وقوع پیوست و دنیای علم را متحول کرد.
این روزها به لحظاتی نزدیک میشویم که تعداد آتش به اختیارهای مدنظر مقام معظم رهبری روز به روز افزایش مییابد که هرکدام تیری است به سوی چشمان خون گرفته آمریکا و دیگر دشمنان این آیین و آب و خاک که اقدام احمقانه و ددمنشانه ترامپ را پیرامون تروریستی دانستن سپاه پاسداران که حاصل سفر پر ابهت ریاست جمهوری به کشور همسایه یعنی عراق را و دیدار نخستوزیر عراق از ایران و دستاوردهای سیاسی اقتصادی آن دانست که میتوان از همه پراهمیتتر باشد زیرا با استقبال فراوان همه اقشار و سلیقههای متفاوت دو کشور روبرو شد و در این میان رئیسجمهور توانست به مدت سه روز نیمی از این سرزمین عراق را طی و اکثریت بالاتفاق سیاستمداران آن را ملاقات نماید و پیوند وفاق داخلی جامعه عراق را اینگونه مستحکمتر کند و خود نیز خستگی این سالها را با زیارت عتبات عالیات از تن به در نماید در حالی که مدعی مالکیت مطلق در کره زمین یعنی ترامپ سردمدار آمریکای جهان خوار تنها دو ساعت آن هم با یک هواپیمای باری و چراغ خاموش و به اتفاق همسر خود فقط توانست همراه با وحشت و نگرانی تمام، در فرودگاه یک پایگاه اشغالی آمریکا در عراق فرود آمده و بلافاصله آنجا را ترک کند.
همین آتش به اختیارها است که توانسته خستگیها و تنشهای ایجاد شده در کالبد آحاد جامعه ایران را التیام بخشد تا هر روز نسبت به روز قبل خود را آمادهتر به منظور پذیرش تحریمهای شدیدتر بداند اما با این حال از دولتمردان انتظار دارند تا آنها را دور نزده و از دیگر وزارتخانههای خود از جمله آموزش و پرورش، رفاه و کار و امور اجتماعی، بهداشت و آموزش پزشکی، راه و شهرسازی، علوم و تحقیقات، ارتباطات و فناوری، جهاد کشاورزی، صنعت و معدن و تجارت، فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت نفت، وزارت نیرو، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش و صندوق توسعه ملی بخواهند تا قدم به عرصه آتش به اختیار گذاشته و پا به پای دیگر ارگانها و نهادهایی که وارد میدان نبرد شدهاند به یاری آحاد جامعه و رفع مشکلات آنها بپردازند تا شاید بتوان سال جاری را علیرغم حوادث اکوسیستمی که در کنار خود نعمت بیبدیل آب را به همراه داشت با دغدغههای کمتر سپری نمایند.
بد نیست در این بین اشارهای هم داشته باشیم به بعضی از نهادها همچون رسانه ملی و کمیته امداد امام خمینی «ره» و بنیاد مستضعفان و جانبازان که بیش از گذشته پیرامون رسالت خود بیندیشند و تنها در فکر و اندیشه پروپاگاندا و تبلیغات نباشند زیرا هر سه این نهادها میتوانند در زوایای وجودی جامعه به نوعی توانمندی و امید بیافرینند و انگیزهها را برای آتش به اختیار افزون کنند همانگونه که ما با نوشتن این یادداشت همچنان حضور خود را در دامنه رسانههای مکتوب پیرامون آتش به اختیار پایدار نگهداشتهایم.
نویسنده: حسن روانشید