يادش به خير! تمام دوشنبههايي كه صبح اول وقتش كنار كيوسك روزنامه فروشي مي گذشت. چقدر اين پا و آن پا مي كرديم تا مبادا گل آقا تمام شود و ما ناگزير با لب و لوچه آويزان و اخم آلود به خانه برگرديم.
امروز به تقويم شخصي گل آقا سالروز نخستين طنزي است كه از او در هفته نامه توفيق به چاپ رسيده و دل من كه "ننجون وطن فروش استكبار زده اي بيش نيستم "براي او " گل آقايي امپرياليستي و سوپاپ اطمينانيغرب زده بود " تنگ شده و ستون امروز را با نام "گل آقاي ملت ايران" آغاز ميكنم.
گل آقا در مجله "گل آقا" ستوني داشت به نام "پس چي شد؟" كه معمولا خودش آنرا مي نوشت و ماجرا هم از اين قرار بود كه اين ستون به وعدههاي بي خودي و بي پايه و اساس و شعارهاي صدمن يك غاز مسئولان اختصاص داشت.
ازآنجايي كه قصه مسئولان و حكايت سنگ پاي قزوين قدمتي به درازاي تاريخ دارد، از آتش اين ستون هم هيچ آبي گرم نمي شد و گل آقا كشك خودش را ميسابيد و مسئولان سنگ پاي خودشان را ميسابيدند.
راستش را بخواهيد امروز قصد داشتم به اين شيوه گل آقايي ناخنكي بزنم و بساط ستون پس چي شد را همين جا علم كنم اما حالا از همين تريبون به طور كاملا رسمي اعلام مي كنم كه اين "پس چي شد؟" را ميتوانيد با خيال راحت پس از هر وعده مسئولان بلند بلند بگوئيد و مطمئن باشيدكه تيرتان به هدف مي خورد.
اين هم چند مشت كه نمونه خروار است:
وزير صنعت، معدن و تجارت: قيمت ها را تثبيت مي كنيم.
ننجون: پس چي شد؟
رييس كل بانك مركزي:نرخ دلار تا ۲ هزار تومان پايين مي آيد.
ننجون: پس چي شد؟
رييس پليس راهور ناجا:از هفته آينده خودروهاي پرايد شماره گذاري نمي شوند.
ننجون: پس چي شد؟
دادستان كل كشور :اسامي مفسدان اقتصادي به زودي اعلام مي شود.
ننجون: پس چي شد؟
احمدي نژاد: درآينده نزديك اتوبان ...
ننجون: هيچي نگو دكتر جان همان وعده هاي قبلي پس چي شد؟