در این چند روز که از تصویب یک قانون خاص در مجلس شورای اسلامی میگذرد، شاهد واکنش وسیع اقشار مختلف مردم و نیز طلاب و دانشجویان و برخی از نیروهای فعال سیاسی هستیم. نمایندگان مجلس با توجیهی که قطعاً مقبول نیست، برای خود و دیگر مدیران سیاسی از جمله وزرا و معاونان و استانداران و ...، حق ویژه قائل شدند و اعلام کردند که هر کدام از این افراد اگر بعد از پایان دوره خدمت خود در این مسئولیتهای سیاسی، به سرکار قبلی خود بازگردند کسی حق ندارد حقوق و مزایای آنها را کم کند و دست کم ۸۰ درصد حقوق کنونی را باید به آنها بدهند. این امر به این معناست که این افراد برای همیشه دارای حقوق بالا خواهند بود و حتی اگر شغل سیاسی خود را نیز از دست بدهند باز هم حقوق و مزایای خود را از دست نخواهند داد.
استدلال اصلی طرفداران این قانون چنین است که چون این دست از مقامات سیاسی و نمایندگان مجلس، زندگی خود را با حقوق و مزایای بالا تطبیق دادهاند، بنابراین دیگر نمیتوانند به شرایط قبل از مسئولیت سیاسی خود باز گردند. این استدلال صریحا اعتراف به این نکته است که مسئولان سیاسی نه تنها در دوره مسئولیت خود مانند مردم عادی زندگی نمیکنند بلکه بعد از خارج شدن از پست سیاسی هم نمیتوانند مانند مردم عادی زندگی کنند و هزینه این زندگی تازه را میخواهند از کیسه مردم دریافت کنند.
متاسفانه شکلگیری یک «طبقه جدید» در انقلابها، یک آفت جدی است. این طبقه جدید را کسانی تشکیل میدهند که به امکانات مادی و مالی بیشتری دسترسی دارند ولی نه به این دلیل که سرمایه بیشتری دارند بلکه به این خاطر که از موقعیت سیاسی برتر برخوردارند و از قدرت برای کسب ثروت بهرهمند میشوند. این طبقه جدید را باید آفت جدی انقلاب اسلامی ایران هم تلقی کرد. این آفت برای انقلاب اسلامی خطرناکتر است چون انقلابی که عدالت و سادهزیستی مسئولان را از اهداف جدی خودش معرفی میکند، با کمترین نشانی از شکلگیری طبقه جدیدی از مدیران سیاسی دارای موقعیت برتر اقتصادی، آسیب میبیند و حتی فلسفه پیداییاش را از دست میدهد. سادهزیستی مسئولان در نظام اسلامی، تنها یک پز سیاسی از سوی مدیران نیست بلکه عاملی برای حفظ رابطه مردم و مسئولان و بقای مشروعیت مردمی نظام است. در واقع، مردم با دیدن سادگی زندگی مسئولان، ناداری خود را هم حس نمیکنند و فقر خود را تحمل میکنند. این امر منجر به کم شدن شکاف میان مردم و مسئولان میشود و از نارضایتی اجتماعی میکاهد.
خوشبختانه حساسیت جامعه نسبت به این گونه مشروعیت قائل شدن و قانونی کردن یک ظلم آشکار، زیادتر از آن بود که نمایندگان مجلس بتوانند از کنار آن به راحتی عبور کنند و بر تصمیم غلط خود بایستند. امیدواریم امروز این طرح در مجلس شورای اسلامی اصلاح شود و این تبعیض از میان برود. یقینا اگر حساسیت جامعه در برابر همه ظلمها و تبعیضها به این حدی باشد که دیدیم، دیر نخواهد بود که بسیاری از امور جامعه اصلاح شود. متاسفانه بسیاری از ما ثابت کردیم که از مردم بیشتر از خدا میترسیم و بنابراین صرفا ترس از محکمه عدل الهی، کارساز نیست و باید از محکمه عدل مردم هم سخن گفت.
علي اشرفي