رئیس جمهوری در سخنانش در مجلس در دفاع از وزیر اقتصاد، با اشاره به اوضاع بینالمللی و منطقهای، برای اولین بار تایید کرد که تحریمهای اقتصادی آمریکا و غرب علیه ایران، بزرگترین اقدامی است که میتواند علیه یک کشور تدارک دیده شود. وی تایید کرد که این تحریمها، تاثیرات جدی بر وضعیت کشور داشته و بعد از سپری کردن این دوره، بیان خواهد شد که این اقدامات دارای چه ابعادی بوده است. به نظر میرسد نگاهی به فهرست اقداماتی که این روزها علیه انقلاب تدارک دیده شده است، به خودی خود راه گشاست و نشان میدهد که ما چه باید بکنیم.
اول – صدور قطعنامههای متعدد از سوی شورای امنیت به بهانه عدم همکاری ایران با جامعه جهانی در قضیه انرژی هستهای که بهانه اقدامات ضدایرانی را به مخالفان داده است.
دوم – تشدید تحریمهای اقتصادی و فنی و علمی جمهوری اسلامی و از جمله تحریم بانکها و صدور سرمایه به ایران و اخیرا مطرح کردن تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی .
سوم – ادعای دبیرکل سازمان ملل و نیز مسئولان سازمان انرژی هستهای مبنی بر این که ایران در صدد تولید سلاح هستهای است و تصریح بر این ادعا که قبلا سابقه نداشته است.
چهارم – تعیین نماینده ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل برای نظارت وضعیت حقوق بشر ایران و انتشار اولین گزارش ضدایرانی از سوی این نماینده
پنجم – طراحی یک برنامه برای معرفی جمهوری اسلامی به عنوان یک کشور تروریست و طرح ادعای سخیف از سوی مقامات آمریکایی مبنی بر ترور سفیر عربستان در آمریکا.
ششم – تشدید اختلافات میان ایران و همسایگان از جمله عربستان و ترکیه با هدف منزوی کردن منطقهای جمهوری اسلامی و بهانهسازی برای اتخاذ تصمیمات تازه علیه ایران .
هفتم – تلاش برای مداخله در تحولات سوریه و تفسیر این تحولات منطبق با منافع غرب تا در صورت ایجاد تحولات در این کشور، بازنده آن جمهوری اسلامی و جریان مقاومت در لبنان جلوه کند و سپس میل به ایجاد تغییر را به درون کشور منتقل کنند.
از این موارد باز هم میتوان بر شمرد اما توفیق این اقدامات تنها در صورتی است که در داخل کشور، ما از وحدت و انسجام برخوردار نباشیم. اساسا در طی تمامی سالهای بعد از انقلاب این واقعیت به اثبات رسیده است که وقتی شکاف سیاسی در ایران کاهش مییابد و همراهی مردم با مسئولان بارز میشود و جریانهای سیاسی هوادار انقلاب، با یکدیگر همکاری کرده و انسجام سیاسی در سطح مسئولان و مردم را موجب میشوند، امید غرب به ثمربخشی اقداماتش کم میشود و اساسا بسیاری از طرحهای ضدانقلابی به اجرا در نمیآید.
دشمنان انقلاب تنها در صورتی قادر به مداخله در اوضاع کشور هستند که شکاف سیاسی میان مردم و مسئولان یا احزاب و جریانهای سیاسی، حاد شده باشد و امکان تفاهم ملی و انسجام درونی میسر نباشد و آنگاه آمریکا با ورود به این منازعات و جانبداری ظاهری از یک طرف، بستر مداخله نظامی و غیرنظامی خود را فراهم کند. این وضعیت متاسفانه از سال ۸۸ به بعد به میزانی ایجاد شده و همین امر مسئولان کاخ سفید را امیدوار کرده است که شاید زمان مداخلات مستقیم این کشور، رسیده باشد.
خوشبختانه جریانهای سیاسی کشور حتی آنانی که اکنون در حاشیه قرار گرفتهاند، اساسا حاضر نیستند اختلافات داخلی را به میزانی برجسته کنند که آمریکا فرصت بهرهبرداری پیدا کند و به همین دلیل میتوان امیدوار بود که همه جریانهای سیاسی کشور اعم از اصلاحطلب و اصولگرا، در مقابل مداخله احتمالی آمریکا خواهند ایستاد. در عین حال باید بر این نکته تاکید کرد که وحدت داخلی و انسجام ملی، اصلیترین سرمایه ما برای ایستادگی در مقابل دشمنان ملت و انقلاب است و ایجاد انسجام و وحدت، مسئولیتی است که بر دوش همه ارکان نظام و احزاب و گروهها و افراد بانفوذ سیاسی سنگینی میکند. با فراهم آمدن این سرمایه، آمریکا در مقابل ما شکست نمیخورد بلکه اساسا از موفقیت هر اقدامی مایوس میشود و توسل به این اقدامات را از دستور کار خود خارج خواهد کرد.
علي اشرفي