در ایام ولادت با سعادت نبی گرامی اسلام و هفته وحدت قرار داریم. روش، منش و آموزههای پیامبر اعظم(ص) ترویج عملی و نظری وحدت و آرامش برای همه انسانهای روی زمین به خصوص مسلمانان است و صفت رحمتللعالمین آن حضرت گویای رسالت بزرگ آن حضرت برای تکمیل مکارم اخلاق برای همه انسانهای روی زمین است.
رسول گرامی اسلام(ص) با بعثت خود، تمدنی را در جهان پایه گذاری کردند که سعادت دنیا و آخرت انسان را تامین کند و امروز ایران اسلامی در عصر حیرت و آشفتگی بشر پیشرو ترویج آموزههای آن حضرت و تبیین اهداف بلند، ویژگیها و کارکردهای تمدن نوین اسلامی در استمرار آن تمدن الهی و انسانساز است که رهبر معظم انقلاب به عنوان سلاله پاک آن حضرت(ص) در راه احیا و ایجاد آن با هدایت جامعه اسلامی و تئوریزه کردن مبانی آن تلاش شبانه روزی میکنند.
با توجه به ایام هفته وحدت و اهمیت موضوع تمدن نوین اسلامی به عنوان مهمترین ایده آیندهنگرانه جهان اسلام و ساختن آینده روشن برای مسلمین جهان، تلاش داریم به ویژگیها و کارکردهای تمدن نوین اسلامی نگاهی گذرا داشته باشیم.
نگاه تاریخی به تمدن اسلامی نشان میدهد که با آغاز بعثت نبی گرامی اسلام بنیانهای یک تمدن جدید در جهان بنا نهاده شد که امروزه آن را تحت عنوان تمدن اسلامی میشناسیم. این تمدن برخلاف سایر تمدنها که از طریق فعالیتهای نظامی و سیاسی در مناطقی شروع به رشد میکنند، از طریق یک ایده بزرگ و با یک سخن نو در منطقهای از جهان مطرح میشود که فاقد آثار تمدنی آنچنانی است. به عبارت دیگر اگر ما بخواهیم به آغاز تمدن اسلامی از لحاظ جغرافیایی نگاهی مقایسهای با تمدنهای موجود در عصر ظهور اسلام داشته باشیم، ملاحظه خواهیم کرد که منطقه ظهور اسلام از آثار قابل توجهی برخوردار نیست. بنابراین از لحاظ جغرافیایی و سرزمینی، تمدن اسلامی در منطقهای از جهان شروع به رشد میکند که قرآن کریم آن جامعه را با واژه جاهلیت توصیف میکنند. بنابراین میتوان مدعی شد که از لحاظ استعداد اجتماعی و جغرافیایی، سرزمین حجاز فاقد ویژگیهای قابل ملاحظهای برای شکل گیری یک تمدن بزرگ جهانی بود.
در چنین شرایطی آنچه از سوی نبی گرامی اسلام(ص) عرضه میگردد، یک پیام نو و یک ایده بزرگ است به طوری که حتی رسول اکرم(ص) در آغاز رسالت به تنهایی و به صورت مخفیانه فقط به اشخاص خاص و مستعد پیام رسالت بزرگ خود را عرضه میدارد و از طرح علنی آن به جهت نبود ظرفیت در جامعه آن روز مکه خودداری میکند.
اما مرور تاریخ نشان میدهد که پیامبر(ص) با بهرهگیری از ظرفیتهای اندک و برنامهریزیهای دقیق برای ایجاد بنای یک تمدن بزرگ، ابتدا چشم و گوش تمامی ساکنان شبهجزیره را متوجه یک پیام الهی و انسانساز میکنند و با تزریق برنامهریزی شده اندیشههای وحیانی، هستهای اولیه برای تمدن بزرگ اسلامی بنا مینهد.
در همین راستا است که رهبر معظم انقلاب نیز با تمسک به روش پیامبر اعظم(ص) به عنوان الگوی حسنه امت اسلامی، تمدن نوین اسلامی را به عنوان یک ایده و طرح برتر معرفی میکند که توانایی جلب توجه و جذب ملتهای مسلمان را به سوی خود و در نهایت تاثیر گذاری نرم برای ایجاد اتحاد و حرکت جوامع اسلامی برای ساخت یک قدرت بزرگ جهان را دارد. در این ارتباط معظم له میفرمایند: " تمدن اسلامی کشورگشایی نیست بلکه به معنای تأثیر پذیرفتن فکری ملتها از اسلام است. ۶/۲/۹۵" و در تشریح بیشتر راهبرد تشکیل تمدن نوین اسلامی، ضمن اشاره ملیح به تاریخ اولیه اسلام و حرکت رسول گرامی آن برای تشکیل جامعه اسلامی و در نهایت تمدن بزرگ اسلامی، هشدار میدهند که ماندن در تاریخ و عدم توجه به مقتضیات روز و ایجاد حرکت تاثیرگذار، کاری از پیش نخواهد برد، لذا میفرمایند: "امروز وظیفه امت اسلامی تنها این نیست که به یادبود ولادت پیامبر یا بعثت پیغمبر جشن برپا کنند. این کار کوچک و کمی است نسبت به آنچه وظیفه او است. دنیای اسلام امروز وظیفه دارد مثل خود اسلام و مثل خود پیغمبر(ص)، روحی در این دنیا بدمد، فضای جدیدی ایجاد کنند، راه تازهای را باز کنند ما به این پدیدههایی که در انتظار آن هستیم میگوییم تمدن نوین اسلامی... این به معنای تصرف سرزمینی نیست."
بنابراین با توجه به اینکه امروز جوامع مدرن در همه جای جهان تشکیل شده و شهرنشینی و ساختارهای اجتماعی با نظاممندی و ساختارهای پیچیده شکل گرفته و اداره میشوند، لذا نه تنها با مراجعه به معنا و تعریف مصطلح "تمدن" راه به مقصود نخواهیم برد، بلکه راهگشای تحقق "تمدن نوین اسلامی" نیز نخواهد بود. به عبارت ساده و خلاصه تر، همانطور که از فرمایشات رهبر معظم انقلاب نیز به عنوان مبدع و طراح ایده تمدن نوین اسلامی بر میآید، ایجاد تمدن نوین اسلامی یک حرکت فکری و اندیشهای است که از طریق تاثیرگذاری در امت اسلامی مسیر خود را برای ساخت تمدن نوین اسلامی باز خواهد کرد.
برای اینکه بتوانید تصویری روشن تر از شکلگیری این تمدن ارایه دهیم، یکی از بهترین راهها تبیین ویژگیهای ساختاری و درونی آن است که در نهایت منجر به ایجاد یکسری ظرفیتها در کارکردهای جوامع اسلامی میشود که در این مجال به مواردی چند اشاره میکنیم.
ویژگیهای تمدن نوین اسلامی
برای اینکه بتوانیم ویژگیهای تمدن نوین اسلامی را برشماری کنیم، ابتدا باید مروری بر تعاریف تمدن از لحاظ لغوی و اصطلاحی داشته باشیم. البته همانطور که میدانیم در حوزه واژگان علوم انسانی، تعاریف به اندازهای گسترده و متنوع میباشند که جمعآوری آنها به تنهایی حجمی بیشتر از یک مقاله را در بر میگیرد و از آنجایی که این تعاریف به صورت مکرر در کتابها و یادداشتهای مختلف تکرار شده است، ما هم به جهت رعایت سنت ارائه تعریف، با رعایت حداکثر ایجاز به تعاریف مختصری اشاره و بسنده کنیم تا بتوانیم به سرعت وارد مبحث ویژگیهای تمدن نوین اسلامی شویم.
از گذشته تعاریف مختلفی بر تمدن ارائه کردند که در واقع با معنای لغوی این واژه نیز همخوانی دارد. در فرهنگ فارسی تمدن به "شهر نشین شدن، خوی شهری گزیدن و بااخلاق مردم آشنا شدن، زندگی اجتماعی،
همچنین از لحاظ اصطلاحی نیز تمدن ناظر به ویژگیهایی است که غالباً در اجتماع بزرگ انسانی اتفاق میافتد، که و اندکی معنای لغوی واژه تمدن را توسعه داده است، لذا ابن خلدون تمدن را مولفههای مدنیت، جمعیت، ثروت، کار، صنعت، دانش، هنر، جغرافیا، شهرنشینی، دین و عصبیت دانسته است. (آدمی ۱۳۸۷ :۳۹)
به اعتقاد علامه جعفری "تمدن عبارت است از برقراری نظم و هماهنگی در روابط انسانهای یک جامعه که تصادمها و تزاحمهای ویرانگر را منتفی ساخته و مسابقه در مسیر رشد و کمال را قائم مقام آنها بنماید، به طوری که زندگی اجتماعی افراد و گروههای آن جامعه موجب بروز و به فعالیت رسیدن استعدادهای سازنده آنها باشد. (جعفری، ج۶، ۱۳۷۳ : ۲۳۳) تمدن نوین اسلامی عبارت است از بکارگیری مظاهر، نمادها و دستاوردهای تعالی بخش بشر در حوزههای مادی و معنوی متناسب با آموزههای اسلام در جهان اسلام برای ارتقای امت اسلامی در تمامی زمینه ها؛ بنابراین آنچه از مفهوم تمدن نوین اسلامی در شرایط حاضر باید فهم کرد این است که تمدن نوین اسلامی میکوشد روش و اندیشهای جهت هم مسیر کردن جوامع اسلامی برای قرار گرفتن در یک روند کلی همافزا در جهت منافع تمام جهان اسلام است، به طوری که بتوان از جوامع اسلامی به یک امت که فعالیتهای آنها در نهایت موجب رشد و شکوفایی جوامع اسلامی در تمامی عرصهها و تولید اقتدار برای جهان اسلام گردد، یا شود. این تمدن باید بتواند خود را به صفات مهمی متخلق سازد که به تعدادی از آنها اشاره میکنیم.
۱- دینمحوری
واضح است که تمدن نوین اسلامی براساس یک شناخته عمیق و پیادهسازی درست آموزههای دین اسلام استوار است، چراکه اصولاً این تمدن بنای رشد خود را بر محور دین قرار خواهد داد.
طبیعتاً برای آنکه تمدن نوین اسلامی بتواند قدرت مادی و معنوی خود را در کنار هم داشته باشد، باید به مقوله دین یک نگاه جامع و البته پالایش شده از انحرافات رخوت آور نگاه کند. ابتنای این تمدن بر اسلام ناب محمدی(ص) و بدور از قرائتهای خرافه گونه مخرب است.
چنین برداشتی از دین، همانطور که در صدر اسلام توانست جامعه جاهلی را به سمت ایجاد یک تمدن بزرگ جهانی سوق دهد، بیتردید در عصر پیشرفتهای بشری نیز توان تاثیرگذاری خود را دارد.
آنچه مسلم است همانطور که از عنوان تمدن نوین اسلامی نیز بر میآید، شاخصهای مهم و اصلی تمدن نوین اسلامی، نشان دادن چهره دین در جریان زندگی اجتماعی از خود است.
۲- پیادهسازی قوانین الهی
نشانههای چهره دین در یک جامعه و تمدن، معطوف به قوانین آن است. تا زمانی که قوانین الهی در جامعه پیاده نشود، نمی توان به آن به صورت واقعی واژه دین محوری اطلاق کرد، لذا ضمن آنکه یکی از راههای احیای تمدن نوین اسلامی پیادهسازی قوانین الهی در جامعه است، از سوی دیگر باید گفت که بدون پیادهسازی قوانین الهی در در زندگی فردی و اجتماعی، نه تنها این مهم به وقوع نخواهد پیوست، بلکه اصولاً نمیتوان به آن تمدن اسلامی اطلاق کرد.
بنابراین یکی از راههای اصلی ایجاد تمدن نوین اسلامی تلاش برای پیادهسازی قوانین الهی در جامعه اسلامی است.
این روند قدرت نفوذ معنوی و نرم تمدن نوین اسلامی را در بین ملتها افزایش داده و جهان اسلام را آماده تبدیل شدن به یک قدرت همسو با منافع امت اسلامی میکند.
در واقع باید گفت که نمود عینی تمدن نوین اسلامی در پیادهسازی قوانین الهی متبلور، چهره جهانی امت اسلامی را برجستهتر خواهد کرد.
۳- خردگرایی و پرهیز از افراطیگری
ملتها هیچگاه برای طی کردن مسیر پیشرفت و تعالی از گذرگاه افراط عبور نکردهاند، بلکه باید گفت که لازمه اصلی برای پیشرفت یک تمدن و نوسازی بنای آن متناسب با نیازهای زمان و مکان جدید، خردگرایی و ساز و کارهای قانونی است. ریشه تفرقه در بین امت اسلامی، دوری از روشهای عقلایی و افتادن در دام افراط و تفریط است که دشمنان جهان اسلام نیز به روشهای مختلف سعی در هدایت امت اسلامی به سمت افراطیگری دارند. خردگرایی و پرهیز از افراطیگری سبب میشود که در وهله اول امت اسلامی با سرعت و دقت منافع واقعی خود را تشخیص دهند و با حفظ اعتدال و عقلانیت راههای وحدت و ریلگذاری برای حرکت تمدن نوین اسلامی را فراهم سازد.
۴- عدالت اجتماعی و رونق اقتصادی
جهان اسلام به واسطه منابع غنی زیر زمینی به خصوص انرژی که خداوند به این منطقه هدیه کرده است و نیروی انسانی با انگیزه، از پشتوانه اقتصادی بسیار قدرتمندی برخوردار است اما اینکه چرا سرمایه عظیم سرزمینهای اسلامی نتوانسته است چهره اقتصادی موفقی به کلیت جامعه مسلمین بدهد، ناشی از سوء مدیریت و عدم تنظیم مناسبات اقتصادی همافزار در بین کشورهای مسلمان است. شکل گیری تمدن نوین اسلامی به عنوان یک قدرت برنامه ریز و هدایت کننده میتواند در تولید اشتغال مولد و درون زا در جهان اسلام نقش بسیار موثر ایفا کرده و جهان اسلام را به جایگاه واقعی اقتصادی آن سوق دهد و موازنه خام فروشی و وابستگی به اقتصاد خارج از جهان اسلام را به تعامل اقتصادی برابر و سرمایه پذیر تبدیل نماید.
یکی از مشکلات عمده مسلمانان در حال حاضر، ضعف بنیه اقتصادی و یا اسراف سرمایه و فرهنگ مصرف گرایی آنها است و این در شرایطی است که از قدرت زیربنایی برای یک جهش اقتصادی برخوردارند. بنابراین باید بر این نکته به عنوان یک محور جذاب در بین جامعه مسلمین تأکید گردد که تمدن نوین اسلامی آینده بهتری را برای فرزندان جهان اسلام فراهم خواهد کرد، اگر چه ممکن است دشمنان ایران اسلامی به جهت طرح این ایده، تلاش کنند با تفاسیر سوء و تعابیر خودساخته، احیای تمدن اسلامی را معادل تلاش برای ایجاد هژمونی و رهبری جهان اسلام قلمداد کنند و باعث ایجاد جبهه گیریهایی در درون و بیرون دولتهای اسلامی بشوند، اما واقعیت این است که تمدن نوین اسلامی بر پایه عدالت و تلاش برای حفظ سرمایههای مادی و معنوی کشورهای اسلامی برای امت اسلامی و بخصوص ملتهای مسلمان میتواند پایهریزی شود و خواهد شد.
۵- دانشبنیان و علم محور
به جرأت میتوان فاصله بین کشورهای پیشرفته و توسعه نیافته را در رویکرد آنها به حوزههای علمی و بهرهگیری از دانش در حوزههای مختلف جستوجو کرد.
مهاجرت دانش از درون تمدن اسلامی به سوی غرب از قرون سوم و چهارم اسلامی باعث شد جهان غرب به سمت پیشرفت در حوزههای اقتصادی، نظامی و... حرکت کند و در مقابل جهان اسلام در یک دوره کمتوجهی و بدون ایجاد ارتباط بین بدنه عمومی جامعه و مراکز علمی، مسیر رشد و توسعه را گم کرده و در نهایت راههای پیشرفت را در نگاه به غرب و تقلید ناقص از آنها جستوجو کند که در این مسیر نیز راه به جای
نبرده است.
امروز یکی از راههای اصلی احیای تمدن نوین اسلامی، اتکا به دانش دانشمندان جهان اسلام و حرکت در مسیر کشف راههای میانبر برای ارتقای علم در درون جوامع اسلامی است. بنابراین جامعه متمدن اسلامی ناگزیر است از مسیر دانش بومی شده، راه به سوی پیشبرد اهداف خود بگشاید و چهره خود را با دانش درون زا متحول سازد.
بی گمان احیای تمدن نوین اسلامی در گرو تلاشهای علمی نخبگان و دانشمندان مسلمان است و این مسیری است که مسلمانان پیشتر با الهام از آموزههای اسلامی آن را پیمودهاند و در سالهای اخیر نیز با تشویقات و تاکیدات رهبری جمهوری اسلامی ایران، جوانان فهیم و فرهیخته ایرانی - اسلامی با اعتماد به نفس تمام و در پرتو حمایتهای نظام اسلامی در راه توسعه دانش و پیشرفتهای شگرف علمی گذاشتهاند و این امر نوید شکلگیری و استحکام تمدن نوین اسلامی را در آینده بسیار نزدیک میدهد.
در ادامه این مطلب، ویژگیهای دیگری از تمدن نوین اسلامی را برشماری کرده و به اختصار درباره آنها توضیح مختصری ارایه خواهد شد و در نهایت در بخش پایانی بحث به کارکردهای تمدن نوین اسلامی خواهیم پرداخت.
۶- فرهنگ محور
زیربنای هر توسعهای فرهنگ است. فرهنگ نگاه انسانهای را به پدیدهها میسازد و در واقع خود تمدن در تعریف بسیاری از دانشمندان علوم انسانی، شق و وجه مادی فرهنگ را تشکیل میدهد.
در این بحث قصد ورود به وجوه مشترک تمدن و فرهنگ و تفاوتهای آنها نداریم، بلکه هدف این است که تا زمانی که نگاه فرهنگی یک جامعه همسو و تعالی بخش نباشد، تمدنی نیز در آن اتفاق نخواهد افتاد.
احیای تمدن نوین اسلامی نیازمند نهادینهسازی فرهنگ تمدنساز است، همان اتفاقی که بعد از رنسانس در غرب اتفاق افتاد و پیشتر از آن پیامبر اعظم(ص) برای بنیاد تمدن بزرگ اسلامی، فرهنگ امت مسلمان را تغییر داد و همسو کرد. در واقع آموزههای رسول گرامی اسلام(ص) باعث ایجاد یک تفکر و اندیشه جدیدی شد که نتیجه آن شکل گیری یکی از بزرگترین تمدنهای بشری براساس آموزههای وحیانی بود. بنابراین باید دانست که هم براساس تجربیات تاریخی و همچنین با لحاظ یافتههای دانش بشری در حوزههای انسانی، تأکید بر این نکته ضرورت تام دارد که فرهنگ زیر بنای اصلی احیای تمدن اسلامی است و در این ارتباط جمله معروف حضرت امام خمینی(ره) که فرهنگ را عامل خوشبختی و بدبختی ملتها بر شمردهاند، کاملاً عمق نگرش آن بزرگوار به فرهنگ را نشان میدهد.
در حقیقت باید گفت که تمامی تحولات و تغییرات در جهات مثبت و منفی از حوزه فرهنگی شروع میشود، چراکه نگرش و نگاه جامعه به هر مقوله ای، ناشی از نگرش و تربیت فرهنگی است. بر این اساس شکل گیری تمدن نوین اسلامی نیز در بستر گونهای از تربیت فرهنگی در امت اسلامی اتفاق میافتد که رهبر معظم انقلاب به عنوان طراح اصلی آن در پی هدایت امت اسلامی به سوی فرهنگ تمدنساز است.
۷- کرامت انسانی
پیشرفت یک جامعه به واسطه همت و حرکت و نگاه آیندهنگرانه افراد آن جامعه اتفاق میافتد، بنابراین اگر افراد یک جامعه از کرامت و عزت نفس شایسته برخوردار باشند، میتوانند منشأ حرکت و اثر شوند وگرنه از یک جامعه سرخورده نمی توان انتظار احیای یک تمدن بزرگ را داشت.
در نتیجه باید گفت که هم احیای تمدن بزرگ اسلامی نیازمند توجه به کرامت انسانی است و هم براساس آموزههای مبنایی اسلامی، حفظ کرامت انسانها یکی از ارزشهای مهم آموزههای دینی شمرده میشود. پس یکی از ویژگیهای مهم تمدن نوین اسلامی توجه به کرامت انسانی در همه ابعاد آن است.
۸- ارتقای شاخصهای زیبایی شناسانه
زیبایی و زیبایی دوستی یکی از نیازهای فطری انسان است. انسانها به صورت فطری گرایش به زیبایی دارند، اما این نگرش در کنار فطری بودن، تحت تاثیر جهان بینی و تربیت انسانها و نوع نگاه به پدیدهها تغییر میکند. بنابراین تمدن نوین اسلامی برای پاسخ به این نیاز فطری شهروندان خود، باید شاخصهای زیبایی شناسانه خود را ارایه دهد و نگذارد دیگران با بهرهگیری از این حس درونی، موارد ابتذالی را به جای اندیشههای زیبایی شناسانه در جامعه متمدن اسلامی رواج دهند.
واقعیت این است که برای ساخت یک تمدن بزرگ باید به همه نیازهای مادی و معنوی توجه کرد و توجه به شاخصهای زیبای شناسانه ملهم از قوانین اسلامی یکی از رویکردهای مهم است.
تمدن نوین اسلامی باید توانایی پاسخگویی به نیازهای زیبایی شناختی را به عنوان یک شاخصه برجسته از نمود تمدنی در خود پدید آورد و به جهانیان ارایه دهد، تا جذابیت لازم را ایجاد نماید. چنین ویژگیهایی به صورت مستقیم منجر به تولید قدرت نرم میگردد که در جهان امروز یکی از ابزارهای مهم پیشبرد اهداف است.
۹- متعامل با ادیان
برخلاف تبلیغات دشمنان قسم خورده اسلام از جمله صهیونیستها و دستگاه تبلیغاتی آنها؛ اسلام به ویژه تشیع ضمن مبارزه با ظلم و بیعدالتی، با همه ادیان الهی تعامل مثبت دارد، چراکه پیامبر اسلام(ص) رحمتللعالمین است و این روش در عمل از آغاز بعثت نبی مکرم اسلام(ص) با شکلگیری حکومت اسلامی پیاده شده است.
پیامبر اعظم(ص) هدف رسالت خود را تکمیل مکارم اخلاق عنوان کرده است، بنابراین در آموزههای اسلامی تکلیف مسلمانان در مقابل سایر ادیان روشن است، اگر چه در عصر حاضر بسیاری تلاش دارند رفتارهای ضد انسانی و غیرانسانی گروههای تروریستی همچون داعش را به اسلام نسبت دهند، اما واقعیت آموزههای اسلامی این است که هر کسی یک نفر را بکشد، به مثابه آن است که همه انسانها را کشته است و هرکس یک نفر را احیا کند، انگار همه انسانها را زنده کرده است.
بنابراین بنیان اساسی نگاه اسلام به انسان، یک نگاه کرامتآمیز و اخلاقی است و در نتیجه در برابر سایر ادیان نیز بر همین منوال راه تعامل را در پیش میگیرد.
بر این اساس و همانطور که رهبر معظم انقلاب نیز به عنوان طراح اصلی تمدن نوین اسلامی فرمودند که: «دنیای اسلام امروز وظیفه دارد مثل خود اسلام و مثل خود پیغمبر(ص) روحی در این دنیا بدمد، فضای جدید ایجاد کنند راه تازهای را باز کنند، ما به این پدیدهای که در انتظار آن هستیم میگوییم "تمدن نوین اسلامی" ... این به معنای تصرف سرزمینی نیست، این به معنای تجاوز به حقوق ملتها نیست...»
بنابراین با این توصیف تمدن نوین اسلامی به ساختن آینده بهتر برای امت اسلامی و نهایت همه جهانیان میاندیشد و این اتفاق در تعامل حسنه با سایر ادیان آسمانی امکانپذیر است.
۱۰- معماری معناگرا
همانطور که پیشتر اشاره شد، برای ساخت یک تمدن بزرگ باید همه ابعاد آن را در حوزه مادی و معنوی مورد توجه قرار داد. یکی از موضوعهایی که چهره ظاهری یک تمدن را هویت میبخشد، معماری آن است. در واقع در هیچ کجای دنیا یک تابلوی نفیس را در یک قاب غیر متناسب عرضه نمی کنند. بنابراین تابلوی بصری و قاب محتوایی تمدن نوین اسلامی کالبد زندگی با تمام مظاهر مادی و معنوی آن است که باید با توجه به مبانی اسلامی طراحی و در سرتاسر حوزه تمدنی اجرا شود و برای ساخت یک محیط با معماری اسلامی و کالبد انسانی، طرحی در انداخت که حتی زندگی بشری نیز به جهت فرم و قالب معنایی آسمانی پیدا کند.
معماری معناگرا یکی از مهمترین عناصر معرفی تمدن اسلامی است که حوزه تمدنی را به عنوان یک تابلوی راهنما معرفی و در منظر بصری جهانیان قرار میدهد.
۱۱- هنر پاک
تردیدی نیست که هنر یکی از ابزارهای تاثیرگذار و تاثیر پذیر بشری است و قدرت نفوذ بسیاری در انسانها دارد. در عصر حاضر نیز به واسطه توسعه ارتباطات که شاهد تسهیل ارتباطات جوامع و انسانهای بیشماری در کمترین زمان ممکن هستیم، هنر به عنوان دستمایه ارتباطات و تاثیرگذاری عمیق و ماندگار، بسیار مورد توجه و تاکید محافل انسانی است. واضح است که در بسیاری از موارد نیز به جهت اطلاع از جاذبه هنر، انسانهای سودجو تلاش کردهاند با ابزارهای به ظاهر هنری و در باطن مبتذل، جوامع مختلف و به ویژه جوانان را در معرض تاثیرات مخرب قرار دهند.
بنابراین وقتی که یکی از رسالتهای تمدن نوین اسلامی را، ایجاد یک جامعه سالم و زمینهساز تحقق سعادت انسانها بدانیم، واضح است که در چنین جامعهای و با چنین هدفی، نیازمند ارایه بسیاری از برنامهها، اهداف و عملکردها از طریق آثار هنری هستیم و این هنر باید فاخر، انسانساز و از شاخصهای ویژهای برخوردار باشد که در نهایت به آن عنوان هنر پاک اطلاق میکنیم.
فلسفه هنر در تمدن نوین اسلامی هدفی را جستوجو میکند و معنا میبخشد که سعادت بشر است. هنر در تمدن نوین اسلامی نه تنها خود از ویژگیهای خاص پاک بودن برخوردار است، بلکه رسالت اصلاح و هدایت جامعه و حتی تربیت نسلهای جوان را برای ساخت و پیشبرد اهداف متعالی تمدن اسلامی بر دوش میکشد.
۱۲- زندگی حلال (درآمد حلال و خوراک حلال)
درآمد و کسب حلال و تغذیه حلال در اسلام بسیار مورد توجه و سفارش قرار گرفته است. اسلام لازمه رشد و نمو و در نهایت تربیت نسل سالم را در بسیاری از موارد منوط به لقمه حلال کرده، بنابراین باید گفت که یکی از ویژگیهای عمومی تمدن نوین اسلامی در عصر پست مدرن که شاهد نوعی آنارشی و آشفتگی در درآمد و مصرف آن هستیم، توجه به تامین درآمد و غذای حلال براساس آموزههای اسلامی است.
پول و تغذیه حلال علاوه بر اینکه یکی از ویژگیهای تمدن نوین اسلامی است، از نیازهای آن به سبب تاثیرات تربیتی بر سلامت جامعه، مورد توجه و دقت است. طبیعتاً زندگی حلال زمینه شکوفایی فضای کسب و کار و گردش پول حلال را نیز فراهم ساخته و در هدایت جامعه به سوی ایجاد زندگی سالم و سعادتبخش تاثیر فراوانی دارد.
۱۳- مشارکتکننده در ارتقای ارزشهای جهانی
آنچه امروز در جهان قدرتهای بزرگ دنبال آن هستند، تلاش برای تنظیم قوانین بینالمللی براساس تامین منافع آنها است. غالباً به جهت همسویی منافع قدرتهای استکباری و نفوذ آنها در سازمانهای بینالمللی، قوانین بینالمللی به جای سوگیری به سمت ارتقای ارزشهای جهانی برای سعادت بشر، در عمل در راستای تامین منافع قدرتهای بزرگ و شرکای آنها پیش میرود اقطع یقین تمدن اسلامی به جهت بنیان آن براساس قوانین الهی، با هدف سعادت بشر و تلاش برای ساختن یک تمدن براساس آموزههای اسلامی، بایستی ارزش آفرین و هنجارساز باشد، بدین خاطر یکی از ویژگیهای آن حضور تاثیرگذار در سازمانهای بینالمللی برای نُرمسازیهای بینالمللی برای ارتقای ارزشهای اسلامی و انسانی در جهان است.
تمدن نوین اسلامی، یک تمدن فعال در عرصه جهانی و مشارکت کننده در تمامی زمینههایی است که نتیجه آن ارتقای ارزشهای جهانی اسلام خواهد بود.
ظهور دین مبین اسلام در یک جامعه جاهلی، آن را تبدیل به یک تمدن جهانی با معیارهای الهی کرد که بعد از چندین قرن، نه تنها چهره دنیای زیر چتر خود را دگرگون کرد، بلکه در اثر تعاملات با خارج و از جمله اروپای غرق در آشوب و فقر که یکی از ویژگیهای آن مقابله با دانشمندان نوآور بود، تبدیل به مهد تغییر و پیشرفت شد. اروپا به واسطه آشنایی با جهان اسلام دگرگون شد و مسیر پیشرفت را درپیش گرفت.
در عصر حاضر نیز غرب به واسطه نگاه مادی به همه زوایای زندگی انسانی، دچار نوعی افراط مادیگرایانه شده است و در واقع با بنای تمدن نوین اسلامی که تمامی الگوهای پیشرفت مادی در کنار نگاه معنوی به نیازها و سعادت بشری در آن لحاظ خواهد شد، ارزشهای انسانی در جهان مسیر ترقی و تعالی را طی خواهد کرد.
بنابراین باید گفت که بنای تمدن نوین اسلامی به جهت ابتنای آن به آموزههای اصیل اسلامی، فینفسه یک تمدن مشارکتکننده در ارتقای ارزشهای جهانی و توسعه صلح و امنیت و سعادت بشری است.
۱۴- صلح و عدالت؛
براساس احادیث و نگاه اسلامی، صلح و امنیت دو نعمت مخفی و نا پیدایی هستند که ارزش واقعی آن در زمان فقدانشان بیشتر احساس میشود. به عبارت دیگر جوامع انسانی زمانی قدر و ارزش صلح و امنیت را درک میکنند که گرفتار ناامنی، ترور و تهدید میشوند و به قول شیخ اجل سعدی که میفرماید: «قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.»
واقعیت این است که جنگ و خونریزی برای هیچ ملتی رهایی و سعادت درپی نداشته است و البته تمامی انسانها بیش و کم به این مهم واقفند، اما چرا با وجود این واقعیت، شاهد رخدادهای ناگواری در جهان و به خصوص در مناطق اسلامی هستیم، سوال مهمی است که باید ریشههای آن را در نبود عدالت جستوجو کرد.
نظام بینالملل که براساس یک هژمونی استکباری تلاش دارد وضع موجود را که منافع اکثر ملتها در یک سیستم استعماری به سمت قدرتمندان شیفت پیدا میکند، حفظ نماید، لذا به جای تلاش برای ایجاد صلح عادلانه، آرامسازی را مدنظر قرار میدهد و در این شرایط تمامی نداهای حق طلبانه را به بهانه حفظ صلح و امنیت مورد هجمه قرار میدهد.
تمدن نوین اسلامی از یک سو به عنوان یک متعادل کننده میتواند از حقوق ملتهای مسلمان دفاع نماید و از طرف دیگر با نگاهی که به صلح دارد، آن را فراتر از آرامسازی موقتی دیده و با تلاش و هموارسازی مسیر صلح بر مبنای عدالت میتواند ره آورد ارزشمندی به نام صلح پایدار را برای انسانها به ویژه مسلمانان به ارمغان آورد و زمینه رشد و شکوفایی استعدادهای نهفته در جهان اسلام را فراهم سازد.
تمدن نوین اسلامی میتواند با ایجاد یک پیام جهانی مبتنی بر صلح عادلانه، به جهانیسازی یکی از ارزشهای اسلامی یعنی گسترش عدالت در ابعاد مختلف بپردازد.
۱۵- حکومت حکما و علما؛
همانطور که شاهد تخصصگرایی در ساحتهای علمی هستیم، حکومت و علم حکومت نیز از این قاعده و روند کلی استثنا نیست. بنابراین در بنیانگذاری تمدن نوین اسلامی باید به سمت حاکمیت حکما و علما به جای حکومت سرمایه و سرمایه داری پیش برویم تا تمدن نوین اسلامی به دست افراد فرصت طلب و قدرت طلب نیفتد. در گذشته نیز جوامع مختلفی این تجربه ارزشمند را در شقوق مختلف حاکمیت داشته اند، اما به صورت کامل موفق به پیادهسازی حاکمیت حکما و علما نشدهاند، بنابراین تمدن نوین اسلامی برای پرهیز از غلتیدن در مسیرهای نادرست و در نتیجه دوری از امکان زوال دورنی، باید بتوانند حکما و عالمان را در راس حکومتهای اسلامی قرار دهد تا تمدن نوین اسلامی براساس عقلانیت و بدور از دیکتاتوری احتمالی در مسیر ترقی و تعالی خود ادامه حرکت دهد.
۱۶- جامعه سالم با کمترین آسیبهای اجتماعی؛
اشاره کردیم که تمدن نوین اسلامی یک بنای فرهنگی است. این جامعه فرهنگی یکی از پایههای مهم خود را بر تربیت شهروندان مومن و متعهد به قانون و شرع بنیان خواهد گذاشت. در نتیجه در وهله اول باید توجه داشت که مهمترین سرمایه تمدن نوین اسلامی، امت اسلامی و افراد فرهیخته درون آن هستند که با همت و هویت متمدن خود براساس آموزههای نوین اسلامی، اهداف عالیه این تمدن را محقق میسازند.
بنابراین با توجه به آنچه گفته شد، در تمدن نوین اسلامی میزان آسیبهای اجتماعی و بزهکاریهای فردی در اثر تربیت عمومی به حداقل رسیده و محیط زندگی خانوادهها و جامعه زمینه و مسیر یک زندگی سالم را برای همگان آماده میکند. تمدن نوین اسلامی در یک جامعه سالم اتفاق میافتد و برای ایجاد آن باید این جامعه به عنوان پیش نیاز ساخته شود.
از آنچه گفته شد چنین بر میآید که تمدن نوین اسلامی تلاش دارد جامعهای سالم براساس آموزههای اسلامی برای تربیت شهروندان مومن و خدا جو تربیت کند تا این انسانها بتوانند بنای یک جامعه اسلامی را پایه گذاری و تا امتداد ابد راهبری نمایند. انشاء الله
تمدن نوین اسلامی (کارکردها)
۱- وحدت بخش در جهان اسلام
یکی از چالشهای پیش روی جهان اسلام و در نتیجه شکوفایی تمدن نوین اسلامی عدم وجود وحدت درونی در بین کشورهای اسلامی است. این چالشها متاسفانه روز به روز هم به نفع نیروهای فرامنطقهای و غیر اسلامی در حال تشدید شدن است.
می توان مدعی شد که یکی از دلایل اصلی این تفرقه و در مواردی تضاد، ناشی از نگاه رقابتی در منطقه و عدم اندیشیدن به یک وحدت نظری و عملی با حفظ استقلال کامل کشورهای اسلامی است. تمدن نوین اسلامی با جذب ملتها و حفظ منافع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آنها از طریق ایجاد وحدت و همسویی راهبردی میتواند جهان اسلام را به وحدت و ایجاد قدرت بزرگ منطقهای سوق دهد.
حرکت در مسیر تمدن نوین اسلامی رقابتهای درون منطقهای را به سبب ایجاد یک فکر و اندیشه برتر به رقابتهای جهانی سوق میدهد و مسلمانان را به فکر کسب سهم مشروع خود از تجارت، اقتصاد و قدرت تاثیرگذاری سوق میدهد و روحیه سرخوردگی و خود کمبینی را به اعتماد به نفس و احساس اقتدار تبدیل مینماید. در واقع تمدن نوین اسلامی تلاشی برای ایجاد همکاری و هماهنگی بین دولتها و ملتهای اسلامی در راستای تامین منافع امت اسلامی و خروج جهان اسلام از وابستگی به غیر مسلمانان که از آموزههای سریع قرآن کریم است.
شاید عدهای تصور درست از ایجاد تمدن نوین اسلامی نداشته و آن را به هژمونسازی تعبیر نمایند، حال آنکه همکاری و همیاری براساس منافع کل جهان اسلام میتواند یک محور بسیار مهم برای ایجاد و حرکت تمدن نوین اسلامی باشد.
۲-امنیتساز؛
امروز امنیت متغیری وابسته به مجموعه کشورها و ملتهای یک منطقه است. بنابراین شاهد تلاش کشورها برای ایجاد امنیت شبکهای در مناطق مختلف هستیم. یکی از دلایل عمده که باعث شده است گروههای تروریستی به راحتی در درون جهان اسلام با حمایت نظامهای استکباری امکان فعالیت پیدا کنند، به عدم حمایت و همکاری کشورهای منطقه از همدیگر و حمایت به موقع از ایجاد امنیت شبکهای بر میگردد.
تردیدی نیست که جهان اسلام در صورت ایجاد یک شبکه امنیتی همیار اجازه نخواهد داد تا دشمنان و تروریستهایی چون داعش امکان رخنه و قدرتگیری در منطقه را پیدا کنند، چراکه با کوچکترین تحرکی، در حلقه محاصره و همکاریهای امنیتی جمعی به دام خواهند افتاد.
آنچه مسلم است نمونه سوریه و عراق مصداق عینی از نبود یک نیروی توازنساز و امنیتساز است.
کشورهای اسلامی از یک اتحادیه درونی در حوزه امنیتی برخوردار نیستند تا بتوانند موضع واحد و امکان عملیات مشترک (در حوزه اطلاعات و امنیت) را برنامه ریزی کنند، بنابراین به راحتی زمینه برای رخنه و فعالیتهای گروههای تروریستی فراهم میشود.
یکی از کارکردها و حرکت در مسیر تمدن نوین اسلامی ایجاد امنیت برای ملتهای جهان اسلام با همکاری خود آنها است، همانطور که پیشتر اشاره شد تمدن نوین اسلامی قرار است تمدن متعادل و وحدتآفرین باشد و تلاش آن برای تمامی جهان مفید و موجب برکات فراوان خواهد بود.
۳- قدرت آفرین و اقتدارساز؛
نگاهی به تقسیم قدرت در لحاظ سخت و نرم، نشان میدهد که جهان اسلام در حکم پازلی است که تکههای آن در کنار هم قرار نگرفتهاند تا چهره واقعی و طبیعی مسلمانان را در خود آشکار سازند. از یکسو مواجهه با رقابتهای منطقهای هستیم و از سوی دیگر حمایت از گروههای افراطی و جنایتکار ساخته نظام استکباری توسط بعضی از کشورهای اسلامی باعث شده است تا نه تنها کشورهای اسلامی نیرو و توان همدیگر را تضعیف کنند و پیام روشنی از درون جهان اسلام به جهانیان عرضه نمیگردد و در این بین تلاشهای جمهوری اسلامی ایران نیز قبل از آنکه بتواند تاثیرگذاری جهانی داشته باشد، با فعالیتهای تخریبی منطقهای مواجه میگردد.
بنابراین اولین کارکرد تمدن نوین اسلامی همسو کردن توان و قدرت کشورهای اسلامی در جهت منافع اسلامی به نفع جوامع مسلمان است این اقدام در مسیر خود موجب افزایش قدرت اقتصادی، سیاسی، نظامی و ... مسلمانان شده و در نهایت قدرت چانه زنی و تاثیرگذاری در معادلات بینالمللی را برای جهان اسلام افزایش خواهد داد و اقتدار واقعی را به امت واحده آخرین رسول گرامی اسلام بازخواهد گرداند و امت اسلام با اقتدار به حیات مادی و معنوی خود در جهان آینده به هیات مقتدرانه خود ادامه خواهد داد.
۴- جهانیسازی ارزشهای اسلامی و ایجاد هنجارهای جهانی؛
واقعیت این است که پیشرفت مادی در جهان غرب، مسلمانان را در موضع انفعالی قرار داده و غرب به واسطه تسلط بر حوزههای ابزاری و مادی، تمدن و فرهنگ خود را در قالبهای رسانهای و تکنیکهای مادی به جهانیان تحمیل میکنند.
طبیعتا با ایجاد تمدن نوین اسلامی معادله قدرت در جهان در حوزههای مادی و معنوی به توازن طبیعی و صحیح خود خواهد رسید و در نتیجه در یک رابطه غیر استعماری و برابر، تهاجم فرهنگی و عملیات روانی دشمنان به سمت تعامل و ارتباط برابر خواهد رسید. در چنین شرایطی فرهنگ و تمدن اسلامی به واسطه اتصال به منابع وحیانی و برخورداری از آموزههای اصیل اسلامی که غایت مآل آن سعادت بشریت با هر رنگ و قومی در اقصی نقاط جهان است، در ایجاد هنجارهای جدید جهانی دست برتر را خواهد داشت و با ارائه ارزشهای اسلامی، قواعد هنجارسازی در جهان را تغییر داده و متناسب با آموزههای اسلامی، هنجارهای ارزشی جدیدی در جهان ایجاد خواهد کرد.
۵- سعادت بخشی برای همه جهانیان؛
هدف همه ادیان الهی، هدایت انسانها به سوی سعادت در زندگی اجتماعی و اندوختن توشه راه آخرت با عمل صالح است. بنابراین دین مبین اسلام که آخرین برنامههای وحیانی را برای هدایت بشر در مسیر سعادت عرضه کرده است، با توجه به ویژگی بارز خود که هدایت جامعه براساس قوانین دینی بدون توجه به نژاد، زبان، ملیت و قومیت است، سعادت دنیا و آخرت را برای همه انسانها میخواهد.
بنابراین یکی از کارکردهای مهم تمدن نوین اسلامی، سعادت بخشی برای همه جهانیان بدون توجه به ویژگیهای جغرافیایی، نژادی، جنسیتی و ... است.
تمدن نوین اسلامی اگرچه برای جوامع اسلامی تولید قدرت میکنند اما این قدرت مهمترین وظیفه خود را تامین امنیت و صلح، گسترش عدالت و در نهایت رسیدن به جامعهای با شاخصههای اصیل اسلامی در حوزه عدالت اجتماعی است که در آن سعادت انسانها تامین خواهد شد.
۶- رفع محرومیت در ابعاد مختلف؛
بسیاری از آسیبهای اجتماعی در جوامع به خاطر وجود محرومیتهایی است که انسانها به اشکال مختلف آن را در زندگی خود تجربه کردهاند. تمدن نوین اسلامی زمینه را برای رفع محرومیت در جوامع اسلامی و غیراسلامی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فراهم ساخته تلاش میکند از این طریق زمینه را برای رشد فکری، فرهنگی و اقتصادی انسانهای ساکن در حوزه تمدنی خود فراهم سازد و با رفع محرومیتها از طریق هم افزا کردن توان اقتصادی و فکری جهان اسلام، جامعهای متناسب با شأن مسلمانان فراهم سازد.
پایان سخن اینکه اگرچه میتواند کارکردهای زیادی برای تمدن نوین اسلامی برشمرد که به تعدادی از آنها اشاره شود تصریح بر این موضوع اهمیت بسزایی دارد که در واقع تمدن نوین اسلامی درپی ایجاد یک جامعه مختلف با حضور همه مسلمین جهان در سرزمینهای اسلامی برای ایجاد یک محیط آرام در سایه صلح عادلانه و توجه به استحقاقها است تا بدین وسیله امت اسلامی با اقتدار در مسیر سعادت و بهروزی به سوی آینده روشن حرکت کنند. انشاالله
نویسنده: داود عامری