سياستهاي يكجانبهگرايانه و عدم پايبندي منصور هادي رئيسجمهور يمن به توافقات صلح و مشاركت زمينهساز بحرانهاي جديد در اين كشور شده است. مهمترين مسئله در اين عرصه تلاش وي براي تصويب قانون اساسي جديد بود كه براساس آن يمن به ۶ منطقه تجزيه ميشود. در اين ميان كميتهاي مردمي با محوريت انصارالله كه حافظ يكپارچگي يمن و تحقق مطالبات مردم هستند به مقابله با اين اقدامات پرداختند. منصور هادي همزمان با استعفا دولت و نخستوزير استعفا خود را به پارلمان يمن تسليم كرد.
اين اقدام در حالي صورت گرفت كه از يكسو شوراي همكاري خليجفارس به حمايت از وي بيانيه صادر كرده بود و از سوي ديگر شوراي امنيت و كشورهاي غربي به حمايت از وي و اقداماتش پرداخته بودند. با اين اوصاف اين سوال مطرح است در حالي كه منصور هادي از حمايتهاي عربي و غربي برخوردار است اقدام به استعفا نموده است؟
يك سناريوي مطرح آگاهي وي از عدم داشتن پايگاه مردمي است و اينكه وي دريافته است مردم ديگر به افرادي كه تحت حمايت خارجي باشند اعتماد نميكنند. بر اين اساس منصور هادي بختي براي ادامه حضور در قدرت براي خود متصور نيست لذا كنارهگيري از قدرت را ترجيح داده است كه البته با استقبال مردمي نيز مواجه شده است چرا كه محور كانون اصلي بحرانهاي اخير يمن بوده است.
سناريوي دوم برگرفته از اقدامات و مواضع اخير عربستان و كشورهاي غربي است. گزارشها نشانگر آماده باش ارتش عربستان در مرز با يمن است. آمريكا ناوگان نظامي خود را به آبهاي يمن ارسال كرده است. رسانههاي غربي به برجستهسازي جايگاه القاعده در يمن پرداخته و آن را تهديد امنيت جهان دانستهاند.
مجموع اين رفتارها اين سناريو را ايجاد ميكند كه غرب به دنبال اقدام نظامي در يمن است و بهانه آن نيز هرج و مرج و بيقانوني در اين كشور و احتمال قدرت گرفتن القاعده است. غرب با ايجاد فضاي وحشت در يمن تلاش دارد تا در صورت توان دولتي دست نشانده ايجاد نمايد و در غير اين صورت به بهانه برقراري امنيت اقدام نظامي در اين كشور را اجرا سازد. اين امر زماني آشكارتر ميشود كه مقامات آمريكايي تاكيد كردهاند امنيت در يمن براي آنها اولويت است.
با توجه به رفتارهاي غرب ميتوان گفت كه آنها به دنبال ايجاد بحرانهاي جديد در يمن ميباشند هر چند كه حضور مردم در صحنه و تدابير انصارالله براي تشكيل شوراي رياست جمهوري تحقق طرح غرب را با ابهامات بسياري همراه ساخته است.