حضور آیتالله ابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری ۹۶ قطعی شد. این خبر صبح روز پنجشنبه از سوی رسانههای گروهی منتشر شد. پیش از این نیز برخی از افراد و در رأس آنها روحانی رئیس دولت یازدهم از حضور قطعی خود در دوره آتی انتخابات خبر داده بودند.
اگرچه افراد دیگری نیز احتمالاً برای حضور در میدان رقابتهای انتخاباتی اعلام حضور و ثبتنام میکنند اما به نظر میرسد دو جریان اثرگذار اصولگرایان و اصلاحطلبان با «دو روحانی» بار دیگر کارنامه خود را فراروی افکار عمومی به داوری بگذارند و بقیه نامزدها نیز به نوعی در دایره این دو جریان تعریف و در سایه دو روحانی مذکور قرار گیرند.
به راستی توانمندی کدامیک از داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ در برونرفت از وضع موجود و رسیدن به حداقل شرایط وضع مطلوب و مورد انتظار بیشتر است؟ پاسخ به این سئوال نقش تعیینکنندهای در کسب آرای عمومی داشته و کلید ورود به ساختمان پاستور است.
همفکران و همراهان هر دو جریان به انحای مختلف و به دور از قیل و قالها و هیاهوهای سیاسی باید با عبور از فضای اتهامافکنی متقابل جریانها نسبت به کمکاریها، فرصتسوزیها، به این سئوال به طور ویژهتری فکر کرده و پاسخی جامع و اقناعکننده ارائه کنند.
در اینباره گفتنی است:
الف) جریان اصلاحطلبی و همچنین رئیس دولت یازدهم در مقایسه با جریان اصولگرایان و دیگر داوطلبان این میدان، برای کسب دوباره آرای عمومی کاری به مراتب دشوارتر پیشرو دارد. برنامه برجام و احاله وضعیت موجود به کارکرد دولت گذشته دیگر تاریخ مصرف ندارد. رئیس دولت تدبیر و امید باید در اینباره تدبیر کند.
عملکرد دولت یازدهم در مباحث اقتصادی و سیاسی مورد نقد جدی است. گروهها و افراد متعددی در اردوگاه اصلاحطلبان نیز در صف منتقدان دولت یازدهم قرار دارند. براساس اخبار موثق و قابل اعتنا شخص رئیسجمهوری نیز نسبت به عملکرد برخی وزارتخانه انتقاداتی دارد.
اما حجتالاسلام حسن روحانی نسبت به انتقادات موجود واکنش جدی توأم با خطابههای عتابآلود و کلمات قصار قابل تأمل واکنش نشان داده و میدهد. این واکنشها تأثیری در تغییر - حتی کوتاهمدت نگاهها نداشته و بلکه کاهش میزان محبوبیت رئیس دولت و دولت یازدهم را از منظر افکار عمومی به همراه داشته است.
این نکته را نمیتوان انکار کرد که کابینه ثروتمند و البته مسن روحانی از بدو شکلگیری دولت یازدهم تاکنون همواره مورد انتقاد بوده است و عجیب آن که روحانی تلاشی برای کاهش دامنه انتقادات از این منظر از خود نشان نداده و نمیدهد و از دیگرسو برخی از وزرا نیز با رفتاری قابل تأمل بر دامنه انتقادات میافزایند. برخورد ناشایست وزیر راه و شهرسازی با خبرنگار زن در روزهای اخیر تازهترین آنهاست.
نکته دیگر اینکه رئیس دولت یازدهم مجموعهای از طرحها و برنامهها را برای تحقق وعدههای انتخاباتی خود عملیاتی کرده که اکنون و در ماههای پایانی دولت چهارساله روحانی این مجموعه طرحها و برنامهها مورد نقد جدی - حتی از سوی کارشناسان و تحلیلگران اصلاحطلب قراردارد.
به عبارت دیگر، روحانی برای کسب آرای عمومی راه سختی در پیش دارد. شاید درک این واقعیت، رئیس دولت یازدهم را واداشته تا تقلای بیشتری در حضور در جمع مردم استانها و افتتاح پروژهها و سفرهای داخلی و خارجی نشان دهد.
ب) اگرچه برخی از فعالان و تحلیلگران سیاسی از نبود کارنامه اجرایی قابل توجه برخی از داوطلبان رقابتهای انتخاباتی میگویند و مینویسند اما به نظر میرسد از زاویهای دیگر حضور چهرههای جدید با برنامههای جدید عامل مهمی در تقویت آرای عمومی به سوی آنان درمقایسه وضع موجود خواهد شد! البته در این باره نیز نکاتی قابل توجه وجود دارد.
نام آیتالله رئیسی بیش از نام دیگر داوطلبان انتخاباتی مطرح بوده است. اگرچه برخی از گروهها و احزاب تعریف شده در دایره اصولگرایی سعی دارند با نامزد منتخب خود به میدان گام نهند اما خواه این گروهها بپذیرند و خواه واکنش نشان دهند، آیتالله رئیسی حاصل برآیند تفکرات اصولگرایان به شمار میآید. اصولگرایان هرچند در سالهای اخیر از کسب آرای عمومی مناسب برای در اختیار داشتن مدیریت اجرایی کشور و صندلیهای بیشتر در مجلس شورای اسلامی ناکام ماندهاند اما به هر حال این جریان در شورای اسلامی شهر و روستا، دولت دهم و یازدهم و مجلس هفتم تا نهم نقش فعالتر و اثرگذارتری نسبت به جریان اصلاحطلبان داشته است.
به عبارتی اصولگرایان نیزدارای کارنامهاند و البته نقدهای جدی به کارنامه آنان وارد است و اگر این جریان با همان نگاه گذشته و با همان تیم مدیریتی محدود و بسته، به انتخابات ۹۶ ورود کند برای بازیافت آرای عمومی و برتری در میدان رقابت کار سختی پیشرو خواهد داشت.
جریان اصولگرایی باید برآیندی اجمالی از وضع آینده ارائه کند. البته نه در محدوده شعار و وعدههای انتخاباتی بلکه باید برنامهمحور با مدیران توانمند و استراتژیک، خود را بار دیگر در معرض قضاوت قرار دهد.
ج) آنگونه که اشاره شد هر دو جریان فعال و مؤثر سپهر سیاسی ایران برای کسب آرای عمومی تلاش میکنند. اما باید به این نکته توجهی مضاعف داشت که نیاز فوری و امروزی افکارعمومی عبور از وضعیت موجود و حرکت در مسیر تحقق وضع مطلوب است. مردم اجرایی شدن برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت برای برون رفت از وضعیت کنونی را انتظار میکشند. این مهم بیتردید ورای شعارها و به اصطلاح گرفتار آمدن در دایره تئوریهاست.
باید از دایره تئوری پردازی و وعده پردازی فاصله گرفت و واقعیتر و عینیتر حرکت کرد. از این منظر، هر یک از نامزدهای انتخاباتی برای کسب آرای عمومی باید به پیوست نام خود برنامهها و مدیران اجرایی توانمندی را ضمیمه کرده فراروی آرای عمومی قرار دهند.
به عبارت دیگر، اگر تا پیش از این سنت و روال اجرایی بر این بوده که افکار عمومی بعد از هفتهها گمانهزنی و شایعهپردازیها با فهرست نهایی کابینه دولتها به هنگام طرح نام آنان در مجلس شورای اسلامی آشنا شود، اکنون به نظرمیرسد باید این سنت و روال را تغییر داد. نامزدهای انتخاباتی باید هر یک در کنار خود و در سفرهای تبلیغی استانی و نشستهای تبلیغاتی بخشی از مردان کابینه را همراه با برنامههای راهبردی و کارآمد به مردم معرفی کنند.
بدون تردید انتخابات ۹۶ انتخاب یک مدیر توانمند اجرایی دارای برنامه و تیم متحد و توانای اجرایی خواهد بود.
نتایج نظرسنجیهای اولیه از مشارکت نزدیک به ۷۰ درصدی مردم وفادار ایران اسلامی در دوره آتی انتخابات ریاست جمهوری خبر میدهد. در حضور پررنگ و افتخارآفرین مردم شکی نیست. مردم پیش از این نیز کارنامهای درخشان و قابل ستایش از حضور منسجم، هدفمند و اثرگذار در صحنههای مختلف نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله انتخابات ارائه کردهاند. کدامیک از جریانهای سیاسی و داوطلبان انتخاباتی میتوانند از این میزان مشارکت حداکثر استفاده را داشته باشند؟
محمد کریمی