«وقار ريزوي» (Waqar Rizvi)، نويسنده و روزنامهنگار پاكستاني در مقالهاي، به تحليل نامه رهبر معظم انقلاب اسلامي پرداخته است كه خلاصهاي از اين مقاله را در ادامه ميخوانيد.
به نظر ميرسد رسانههاي غربي همانند دولتهايشان، درباره اينكه مسلمانان و انديشمندان مسلمان چه نظر و عقايدي درباره جهان دارند چيز زيادي نميدانند. در اين ميان، نامه بيهمتاي آيتالله خامنهاي، رهبر معظم ايران به جوانان غرب و تاكيد ايشان بر اينكه جوانان جوامع غربي نبايد براساس آنچه رسانههاي غرب ميگويند درباره اسلام قضاوت كنند، شروع خوبي است بر روند آشنايي مردم غرب با تفكرات انديشمندان مسلمان. ايشان با اين نامه و با خطاب قرار دادن مستقيم جوانان غربي، رسانههاي غربي را كه سابقهاي طولاني در تحريف صحبتهاي ايشان دارند، مات و مبهوت كردند.
همانطور كه ايشان نوشتهاند، ترساندن مردم از «ديگران»، چندين دهه است كه سلاحي موثر در دستان دولتهاي غربي بوده؛ سلاحي كه دول غربي توسط آن مردم را وادار به حمايت از اهداف و برنامههاي سياسي خود كردهاند؛ هم در داخل و هم در سطح جهاني. ايشان به درستي به اين نكته اشاره كردهاند كه پس از فروپاشي شوروي و از بين رفتن «خون آشام كمونيست» (چهرهاي كه دولت و رسانههاي غربي از كمونيسم براي مردمشان ترسيم كرده بودند)، غرب اسلام و مسلمانان را جايگزين كمونيسم كرد و از آنها، «ديگراني» جديد ساخت تا حمايت مردم را براي سياستهاي جنگطلبانه خود برانگيزد...
اكنون «اسلامهراسي» به شكل سيستماتيك در غرب انجام ميگيرد و در واقع تبديل به يك صنعت سودآور شده است. غربيها بوسيله رسانه و فيلم و به هر شكل ديگري كه ميشود، روز به روز بيشتر براي منفي نشان دادن اسلام تلاش ميكنند، و اينكه چه كسي بهتر ميتواند مسلمانان را وحشي و غيرمتمدن و خشن نشان دهد به يك رقابت تبديل شده است. فيلم جديد «تك تيرانداز امريكايي» (American Sniper) و سريال «وطن» (Homeland) مثالهاي خوبياند از تلاش تبليغاتي در جهت نشان دادن اينكه اسلام يك تهديد است. روي آن بخش از نامه آيتالله خامنهاي تاكيد دارم كه مينويسند: «من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهاي تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند.»
آيتالله خامنهاي، مانند همه مسلمانان، از مردم غربي ميخواهند كه بدون در نظر گرفتن تبليغات اسلامهراسانه و بدون تعصب درباره اسلام و مسلمين قضاوت كنند. كسي انتظار ندارد كه همه بيايند مسلمان شوند، اما انتظار اين است كه با اسلام و مسلمانان، مثل هر دين و آيين ديگر و پيروان آنها، با احترام رفتار شود. مهمترين بخش پيام ايشان در اين پاراگراف اين است كه جوانان غربي به دولتها و رسانههايشان اجازه ندهند «ریاکارانه، تروریستهاي تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام معرفی کنند.»
چند روز پيش اخباري منتشر شد مبني بر اينكه ۷۰۰ نفر از اعضاي گروههاي «ميانهرو»ي سوري به داعش پيوستهاند. همانطور كه ايران و سوريه و برخي ديگر سالهاست هشدار ميدهند، در سوريه مرز بين مخالفان ميانهرو و افراطي مخدوش است. با اين وجود، غرب بر تجهيز و حمايت همهجانبه از «مخالفان ميانهرو»ي دولت سوريه تاكيد دارد؛ در حاليكه مرز مشخصي بين افراطيها و ميانهروها وجود ندارد و ميانهروهاي مورد ادعاي غرب، كاملاً مستعد قرار گرفتن تحت تاثير ايدئولوژي افراطيون هستند؛ افراطيوني كه غرب اكنون ادعا ميكند در غالب ائتلاف ضد داعش در حال جنگ با آنهاست.
مدارك آشكار و مبرهني وجود دارد مبني بر اينكه برخي كشورهاي عرب خاورميانه، كه همگي از متحدان غرب هستند، ظاهرا به قصد جنگيدن با دولت بشار اسد، مشتاقانه تروريستهاي داعش را از نظر مالي و نظامي تجهيز كردند و ذهن آنها را با نسخهاي از اسلام كه مورد حمايت كشورهاي پادشاهي خليجفارس است مسموم كردند تا از اين طريق اهداف سياسي خود را دنبال كنند. بسياري، كه تعدادي از مسلمانان غربي هم جزء آن بودند، به شكل سيستماتيك و از طرفي نظير شبكههاي اجتماعي جذب داعش شدند و دول غربي بر اين روند نظارت كامل داشتند، و اكنون همين دولتها در ادعايي كه رياي تمامعيار است، ميگويند در حال جنگ با خونآشام داعش هستند؛ خونآشامي كه مخلوق خود آنهاست...
آيتالله خامنهاي در نامهشان، بر خلاف آنچه مطلوب غربيها و اكنون رايج است، بخاطر اسلام و از سوي مسلمانان عذرخواهي نكردهاند بلكه در جهت آنچه بسياري در غرب از علما و انديشمندان اسلامي ميخواهند، يعني تلاش براي معرفي اسلام، اقدام كردهاند...
و هنوز وقت و اميد هست تا نسل جديد غرب، كه آيتالله خامنهاي در نامهشان آنها را مورد خطاب قرار دادند، آگاه شوند و متفاوت و عليه خطاهاي نسلهاي قبلي عمل كنند.
ترجمه و تلخيص بهراد دربندي