میگویند دلسوز مردمند و میخواهند به شهروندان حقشان را بیاموزند، میخواهند یاد بدهند که مردم بتوانند از حقشان در برابر ظالمان دفاع کنند اما وقتی نفس در سینه ها به شماره میافتد؛ وقتی نمیتوان دم و بازدمی بدون سرفه و خسخس داشت؛ چطور نایی برای احقاق حق میماند. مردم سرزمین من بیش از اینکه بخواهند یادشان دهند که چطور دوچرخهسواری کنند و چطور مخالفتشان را ابراز کنند دوست دارند روزهایی که نفسشان به شماره میافتد مسئولی بیاید و باآنها همدردی کند. دوست دارند حداقل کسی را ببینند که کنارشان است نه درست در روزهای آلوده، سفر باشد و انگار نه انگار که ۹ شهر کشور از مرز اضطرار هم عبور کرده است.
حقوق شهروندی را اگر می خواهید گرامی بدارید و احیا کنید ابتدا بگویید این افرادی که از آلودگیهای شدید متضرر شدند و نفسشان به شماره افتاد کجا بروند برای احقاق حق؟! آنهایی که با سیاستهایی که اتخاذ کردید تا مرز قطع تنفس رفتهاند چه کنند؟! اصلا میشود حقوق این شهروندان را دید و خسارتشان را جبران کرد؟!
وقتی عالیترین مقام اجرایی کشور خود را حقوقدان مینامد و در اولین اقدامات شهری حقوق شهروندی را پیگیری میکند دلمان خوش میشود که حتما قرار است حقوق متضرران از سیاستهای غلط را هم پیگیری کنند!
مسئولان محترم که علیرغم هشدارهای هواشناسی از اواخر هفته گذشته سعی در خروج از شهرهای آلوده دارند، حداقل برای مردمی که چارهای جز باقی ماندن در شهر ندارند هم کمیتهای تشکیل دهند و برایشان حق نفسی قائل شوند!
سه روز است که سازمان هواشناسی اعلام هوای آلوده دارد و روز یکشنبه را آلودهترین روز شهرهای صنعتی مینامد، همین سازمان برای ادامه هفته نیز همین پیشبینی را داشته اما تازه بعدازظهر دیروز (یکشنبه) خبر میرسد که قرار است جلسه کمیته اضطرار برگزار شود!!
مردم ناراحتند از مسئولانی که نیستند و مجبورشان میکنند گوش به صدای رسانه بیگانهای بسپارد که برایشان دلسوزی میکند! مردم دیروز مصاحبه با کارشناسان محیطزیست و هشدارهایشان را در شبکههای مجازی دست به دست میکردند! خبری که منبعی خارجی داشت با اهدافی که همه میدانند چیست اما اینبار در لباس دوست، توصیههایی به مردم میکرد درست زمانی که نه مسئولی حواسش بود و نه توصیههایی از سوی خانم ابتکار و همراهانشان به مردم میشد. البته خانم ابتکار دیروز در صحن علنی مجلس شورای اسلامی بودند تا پیگیر تصویب دوجانبه تعهد پاریس باشند که انگار قرار است مشکل آلودگی را هم حل کند.
آنچه مسلم به نظر میرسد حق مردم به تنفس هوای سالم است که انگار با مصوباتی چون وامهای نسنجیده خرید اتومبیل بدون توجه به ظرفیت کلانشهرها و واردات بنزین بیکیفیت و امثالهم نادیده گرفته شده است و البته خلاء حضور دلسوزانی که مردم را در این هوای حساس راهنمایی کند نیز به شدت به چشم میخورد. در این هیاهو کجاست حق نفس ما؟
مائده شیرپور