تا پايان تير ماه فرصت داريم که مذاکرات هستهاي به نتيجه برسد. اين عبارت هم بخشي از توافق اوليه جمهوري اسلامي و کشورهاي غربي است و هم شاه بيتي است که اين روزها از سوي همه طرفين مذاکره تکرار ميشود. اما اين پرسش به صورت جدي مطرح است که آيا واقعاً مذاکرات کنوني به نتيجه خواهد رسيد و توافق نهايي امضا خواهد شد؟
آرزوي ما اين است که حتماً زحمات ديپلماتهاي جمهوري اسلامي به نتيجه برسد و علاوه بر به رسميت شناخته شدن حق جمهوري اسلامي در استفاده صلح آميز از انرژي هستهاي، همه تحريمها نيز لغو شود و در مقابل همه کشورهاي طرف مذاکره جمهوري اسلامي هم مطمئن شوند که ايران در پي ساخت سلاح هستهاي نيست و همه فعاليتهاي هستهاي اين کشور تحت نظر سازمانهاي بينالمللي انجام ميشود و بنابراين جاي هيچگونه نگراني نيست. متأسفانه اخبار و اطلاعاتي که از درون جلسات مذاکرات هستهاي به بيرون منتقل ميشود، نشان دهنده مطرح شدن مطالباتي است که قطعاً جمهوري اسلامي به آنها تن نخواهد داد و از موضع دفاع از حقوق مسلم مردم کشورمان، مقاومت ميکند.
جان کري روز سه شنبه پس از مذاکره با ظريف در جمع خبرنگاران، يکي از محورهاي مهم اختلاف را علني کرد. وي با اشاره به اظهارات اخیر رهبر ایران گفت: «فتوای رهبر ایران را جدی و آن را مدنظر میگیریم. آمریکا اعلام میکند که ایران حق دستیابی به انرژی صلح آمیز هستهای بر اساس معاهده ان پی تی را دارد. اما نکته اصلی این است که چگونه تضمین کند که این برنامه صلحآمیز است. این مذاکرات برای راستیآزمایی است و تنها برای صدور بیانیه انجام نمیشود. همانند کریستال به ایرانیان آشکارا میگویم که ۱۹۰۰۰ سانتریفیوژ در حال حاضر بیش از اندازه است».
اين سخنان کري نشان ميدهد که آنان بر کاهش بسيار زياد تعداد سانتريفيوژهاي جمهوري اسلامي اصرار دارند و جمهوري اسلامي هرگز تن به اين خواسته نخواهد داد. البته ممکن است ايران به صورت موقت و در سطح نيازهاي اکنون نيروگاههاي هستهاي جمهوري اسلامي، کاهش تعداد سانتريفيوژها را بپذيرد اما غرب هم بدون هر گونه مقاومتي بايد بپذيريد که در صورت طراحي و ساخت نيروگاههاي جديد اتمي، حتما جمهوري اسلامي مجاز باشد که تعداد سانتريفيوژهاي کشور را در حد نياز آن روز کشور، افزايش دهد. در آن صورت ميتوان در اين زمينه به توافق رسيد ولي ظاهراً غربيها، مطلقاً تمايل ندارند که جمهوري اسلامي به حد نيازش از اين امکان برخوردار باشد و بيشتر علاقهمندند که ايران نياز خودش را از طريق خريد از آنان تأمين کند تا توليد داخلي و اين البته مطلوب ديپلماتهاي ما نيست.
محور ديگر اختلاف ميان دو طرف را روز سه شنبه عراقچي عضو برجسته گروه مذاکره کننده ايران علني کرد و آن مسئله لغو يکجاي تحريمهاست که غربيها از آن طفره ميروند. به گفته عراقچي، «آنها انتظار دارند که ایران گامهای غیرقابل بازگشت بردارد، اما آنها نیز در مقابل باید گامهای برگشتناپذیر را در قبال ایران بردارند و تحریمها باید به طور کامل و با هم لغو شود. آنها ترجیح میدهند که تحریمها در ابتدا به تعلیق در آید و سپس آن را لغو کنند اما این مسأله چیزی نیست که ما قبول کنیم».
اين نکته نيز از اهميت بالايي برخوردار است زيرا تعليق، يک گام قابل برگشت است و غربيها در آينده با هر بهانهاي ميتوانند مجددا تحريمها را عملياتي کنند در حالي که اگر لغو شود، اعمال تحريمهاي مجدد نياز به تصويب مجدد دارد و معلوم نيست که اين کار شدني باشد. در واقع تعامل مثبت و توافق برد – برد هنگامي معنا پيدا ميکند که همه تحريمهايي که به بهانه مسائل هستهاي عليه جمهوري اسلامي وضع شدهاند، منتفي شوند و الا به زيان جمهوري اسلامي خواهد بود و اين نيز مورد قبول ايران نخواهد بود.
ميتوان به همين طريق همه موضوعات اختلافي را برشمرد و در آن صورت مشخص خواهد شد که غربيها در اين مذاکرات، زيادهخواهي ميکنند و جمهوري اسلامي هم مقاومت و طبعا با اين روش، اميدي به نتيجه بخش بودن مذاکرات نميرود. البته جان کري در جمع خبرنگاران همچنان اظهار اميدواري کرد و گفت: «ما باید از همه لحاظ به اطمینان برسیم که ایران به دنبال سلاح هستهای نخواهد بود. ولی ما هنوز به ترکیب یا فرمول درستی برای رسیدن به یک توافق جامع نرسیدهایم. مسائل دیگری برای بحث وجود دارد که اطمینان دهد برنامه هستهای ایران برای همیشه صلحآمیز خواهد بود. ما به مذاکرات ادامه میدهیم و معتقدیم راه حل اساسی برای حل این موضوع خواهیم یافت».
اين سخنان کري نشان ميدهد که آنان هم به تداوم مذاکرات نياز دارند و به نتيجه رسيدن آن را مطلوب ميدانند اما در عين حال نميخواهند بدون تامين نظر صهيونيستها و محدود کردن جدي فعاليتهاي هستهاي جمهوري اسلامي به توافق برسند. آمريکاييها در اين مقطع به اين توافق از موضع قدرت نياز دارند و اين همان چيزي است که جمهوري اسلامي هم به دنبال آن است. ايران تصميم شجاعانه خود براي حضور بر سر ميز مذاکره را اتخاذ کرد و حتي حاضر به معامله بر سر اورانيوم غني شده ۲۰ درصد خود شد و اکنون نوبت آمريکاست که اگر به شکست اين مذاکرات تمايل ندارد، تصميم شجاعانه بگيرد و حق غنيسازي ايران در حد نياز حال و آينده نيروگاههاي هستهاي جمهوري اسلامي را به رسميت بشناسد و اين فرصت تاريخي را از دست ندهد. آمريکا بايد بداند که احتمالاً اين آخرين دولتي است که در جمهوري اسلامي حاضر به مذاکره است و در صورت شکست اين مذاکرات، معلوم نيست که چه خواهد شد.
علي اشرفي