«دشمن از ابزار رسانه استفاده میکند برای اثرگذاری بر افکار عمومی. توجّه کنید! ابزار رسانه، ابزار مهم و اگر دستِ دشمن باشد، ابزار خطرناکی است. ابزار رسانه را تشبیه میکنند به سلاحهای شیمیایی در جنگ نظامی؛ سلاح شیمیایی را وقتی میزنند، سلاح شیمیایی تانک و تجهیزات را از بین نمیبرد؛ تجهیزات میماند و انسانها از بین میروند و از قدرتِ استفادهی از ابزار میافتند؛ سلاح شیمیایی در جنگ نظامی اینجوری است؛ ابزارِ رسانه هم اینجور است. امروز از تلویزیون، از رادیو، از اینترنت، از شبکههای اجتماعی، از انواع و اقسام وسایل فضای مجازی، علیه افکار عمومی ما استفاده میشود؛ این را کسانی که مسئولیّت این بخش از کشور را -بخش ارتباطات را- دارند، درست توجّه کنند. ما در جلسات حضوری هم به اینها تذکّر دادهایم، تأکید کردهایم، حالا هم میگوییم؛ توجّه کنند که آنها ابزاری نشوند برای اینکه دشمن راحت بتواند سلاح شیمیایی خودش را علیه این مردم به کار ببرد. وظیفهی خودشان را بدانند و با جدیّت عمل کنند.»
این جملات بخشی از سخنان رهبری در اجتماع بسیجیان است که موضوع مهم «رسانه» پرداختهاند. موضوعی که از نظر اغلب مسئولان ما، جدی گرفته نمیشود.
چه آنها که فکر میکنند هنوز در دههی شصت زندگی میکنند و همچنان مردم فقط چشمشان به «کانال» یک و دو تلویزیون است. نمونهاش را میتوان در اظهارات پرحاشیه برخی مسئولان نظیر عارف، قاضیزاده هاشمی، ولایتی و... دید که وقتی حرفی میزنند، تصور میکنند، رسانهای نیست که به رویشان بیاورد چه گفتهاند. این دسته از اشخاص حقیقی و حقوقی، رسانه خوب را یا رسانه تعطیل میدانند و یا رسانهای که بلد باشد بادمجانها را دور قاب بچیند.
چه آنها که فکر میکنند رسانه و به طور ویژه رسانههای جدید جز بدبختی و خرابی، نتیجه دیگری ندارند و تنها راه مقابله با آنها «فیلتر» کردن و بستن و از بین بردن است. و چه آنها که با توجیه اینکه هر رسانهای نقاط منفی دارد، به «ولنگاری» روی میآورند و بدون هیچ برنامهای از «آزادی» حرف میزنند.
یکی از نقاط ضعف جمهوری اسلامی و به بیان بهتر «پاشنه آشیل» آن پس از گذشت قریب به ۴ دهه همین موضوع رسانه است.
موضوعی که هیچگاه جدی گرفته نشده است. چه رسانههای رسمی حاکمیتی و دولتی و چه رسانههای خصوصی نظیر جراید، خبرگزاریها و پایگاههای اطلاعرسانی همچنان در حال آزمون و خطا هستند و نمیدانند، نمیتوانند و یا نمیخواهند در مقابل دشمن، رسانههای بیگانه و حتی مردم خودمان موضع درستی داشته باشند.
فضای رسانهای ایران طی این سالها به دو قِسم بوده است. (صرف نظر از پایگاههای همیشگی دشم) آنها که برای منافع حزبی حاضرند همه چیز را قربانی کنند و آنها که به بهانه دفاع از نظام و مصلحتاندیشی نخواستند مردم را محرم بدانند و واقعیات را بدانند. حاصل این نوع نگاه هم یا «سانسور» بوده است و یا «یافتم یافتم» و «بگم بگم» که در اغلب موارد جز ضربه زدن به ساختار کشور و تشویش ذهن مردم، کار دیگری نکردهاند.
حالا با این نگاههای خطرناک داخلی، چگونه میتوان در مقابل بمباران خبری دشمن ایستاد؟ آیا میتوان با چنین روشی «ماسک» ضدشیمیایی تولید کرد؟ قطعا نه.
تنها راه تغییر نگاه مدیران و مسئولان در همهی صنوف و بخشهاست. شنیدن سخنان رهبری و تکانِ سرِ به نشانهی تائید یا «تکبیر» گفتن دردی را دوا نمیکند. «راهحل» شناخت رسانه و فضای جنگ جدید و ساخت قدرت پدافندی است. راهحل کم کردن فاصله با مردم و محرم دانستن آنهاست. راهحل جدی گرفتن «منافع ملی» است.
نوبسنده: مهدی رجبی