هزینه و فایده واژهای است که نه تنها در عرصه اقتصاد بلکه در دنیای سیاست هم کاربردهای بسیاری یافته است. آنچه در فرهنگ لیبرالیستی به آن تاکید میشود آن است که برای هر رفتاری باید ابتدا میزان هزینهها و فایدههای آن را سنجید و بعد اقدام کرد. این امر صرفا برای تجارت و امور اقتصادی نبوده بلکه همه امور زندگی را در بر میگیرد.
مثلا اگر فردی میخواهد به کسی برای عبور از خیابان کمک کند ابتدا باید محاسبه کند که این کار چقدر برای آن منفعت اقتصادی مستقیم و غیرمستقیم دارد و در صورت بیشتر بودن هزینه باید از این امر خودداری کرد. یا مثلا اگر حمایت کردن از دیگران به از دست دادن جان منجر میشود باید از این امر پرهیز کرد چون هزینه آن غیرقابل جبران است. در سطح کلان این دیدگاه در عرصه خارجی نیز تمام رفتارها باید براساس هزینه و فایده باشد. مثلا اگر ارتباط با کشوری موجب نارضایتی سایر کشورها میشود باید از این اقدام خودداری کرد. به عبارتی در این دیدگاه باید در نظام بینالملل تابع قدرت برتر بود و از هرگونه اقدامی ورای خواست آن خودداری کرد چراکه زمینهساز هزینههای مادی بسیار خواهد شد.
در مجموع میتوان گفت که شاکله این تفکر لیبرالیستی را نگاه اقتصادی به تمام امور تشکیل میدهد حال آنکه در تفکر انقلابی ملت ایران این نوع رفتار نمیتواند جایگاهی داشته باشد. اگر قرار بود ملت ایران بر این تفکر باشد هرگز نهضت تنباکو و یا ملی شدن صنعت نفت شکل نمیگرفت و حتی انقلاب اسلامی ملت ایران رقم نمیخورد. یا در طول ۸ سال دفاعمقدس اگر قرار بود با دیدگاه لیبرالیستی و اقتصادی به موضوع نگاه کرد نباید جوانان این سرزمین راهی جبههها میشدند و جنگ در همان روزهای ابتدایی با دادن بخشهای وسیعی از کشور به صدام پایان مییافت. اگر تفکر لیبرالیستی هزینه و فایده حاکم بود دستاوردهای هستهای در اوج تحریمها و تهدیدات رقم نمیخورد.
براساس تفکرات لیبرالیستی اینکه افراد به کشوری دیگر رفته تا برای دفاع از حریم به مبارزه با تروریسم بپردازند و جان خویش را نثار کنند هرگز معنا پیدا نمیکند. حال آنکه در تفکر انقلابی و ارزشی سود و فایده ورای نگاه مادی تعریف میشود بلکه ارزشها و منافعی کلانتر در آن مدنظر قرار میگیرد.
به عنوان مثال مخالفت با نظام سلطه و حمایت از مظلومان جهان شاید در ظاهر هزینه اقتصادی و مخالفت آمریکا را به همراه داشته باشد اما حداقل دستاورد آن رویکرد افکار عمومی جهان به ایران به عنوان کانون آزادیخواهی است. و یا در مورد حضور در جبهه مبارزه با تروریسم و شهادت در این راه، جان دادن در دفاع از حریم و امنیت کشور است. چراکه اگر در سوریه و عراق با تروریسم مبارزه نشود قطعا باید در شهرهای کشور با تروریسم مبارزه کرد.
بر این اساس میتوان گفت که تفاوت هزینه و فایده از دید سرمایهداری و تفکر انقلابی در آن است که در سرمایهداری فرد منافع صرف مادی و زودگذر و فردی را میبیند اما در تفکر انقلابی منافع کلان، بلندمدت و جمعی را. و این شاخصهای است که وجهه تفاوت ملت انقلابی ایران با بسیاری از کشورهای دیگر است که همواره زمینهساز پیروزی آن بر مشکلات و دشمنانش شده است.
نویسنده: مهدیس پارسا