پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۲:۳۳
کد مطلب : 100353

اعتماد به بی‌اعتمادی

برجام همچنان واژه‌ای است که در جمع واژگان اصلی در ادبیات سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اجتماعی...

برجام همچنان واژه‌ای است که در جمع واژگان اصلی در ادبیات سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اجتماعی و حتی ورزشی کشور به کار برده می‌شود. یکی از مهمترین نکات مطرح در این عرصه فرآیند چگونگی اجرای برجام از سوی ایران و گروه ۱+۵ است که با فراز و نشیب‌های بسیاری همراه شده است روندی که نشانگر یک اصل مهم است و آن اینکه برجام در مسیری ورای اعتماد طرفین در حرکت است و تنها مقوله‌ای که در آن مطرح است بی‌اعتمادی تمام طرف‌های امضاء کننده برجام یعنی جمهوری اسلامی ایران و ۱+۵ و حتی سازمان ملل و سازمان بین‌الملل انرژی اتمی است.
بی‌اعتمادی که به گفته آقای ظریف وزیر امور خارجه از همان ابتدا یعنی در روند مذاکرات و نگارش برجام بر فضای مذاکرات حاکم بوده و او صراحتا اعلام می‌کند که در هیچ جای برجام نمی‌توان اثری از اعتماد یافت. حال این سوال مطرح می‌شود که اگر این اصل همواره مورد تاکید بوده چرا برجام مورد پذیرش قرار گرفته است و در نهایت اینکه چه ضمانت اجرایی برای پایبندی تمام طرف‌ها به تعهدات برجامی تعریف شده است و راهکار نهایی مقابله با بدعهدی طرف‌های مقابل چیست؟
اولین واکنش هر فردی به واژه بی‌اعتمادی در نگارش و اجرایی ساختن تعهدات از سطوح کوچک مثلا نوشتن یک قولنامه و قرار داد خرید و فروش ماشین، ملک و یا هر وسیله دیگر گرفته تا تعهدات و قراردادهای بین‌المللی آن است که در فضای بی‌اعتمادی توافق امری بی‌معنا است. بر همین اساس دیدگاه بسیاری براین امر استوار است که اصلا برجام نباید مورد نگارش درمی‌آمد مگر زمانی که اعتماد حداقل نسبی ایجاد می‌شد.
به هر حال به هر دلیل و توجیهی برجام به امضا رسیده است لذا بازگشت به گذشته و پرسش در باب چرایی امضا شدن برجام در فضای بی‌اعتمادی چندان معقول نمی‌نماید بلکه باید در اندیشه تدابیری بود که این فضای بی‌اعتمادی کمترین هزینه و بیشترین دستاورد را برای کشور داشته باشد. چنانکه مقامات کشورمان نیز بارها تاکید کرده‌اند امری به عنوان بازگشایی درباره برجام نیز وجود ندارد چرا که این بازگشایی به منزله ابعاد جدیدی از طراحی‌ها و سناریوهای ضدایرانی طرف مقابل در لوای بازنگری برجام خواهد بود. نکته اساسی در باب مقوله بی‌اعتمادی، چینش ساختارها و چارچوب‌هایی در قالب راستی‌آزمایی است. به عبارتی سنجش پایبندی طرفین به تعهدات آن در قالب راستی‌آزمایی تعریف می‌شود که ضامن ادامه حیات برجام خواهد بود. براساس برجام طرف ۱+۵ مجموعه‌ای از راستی آزمایی‌ها را در قبال ایران قرار داده که شامل گزارش‌های مکرر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل در باب پایبندی ایران به تعهداتش است.
رویکردهای که البته بعضا بیش از وظایف و صلاحیت این نهادها بوده اما جمهوری اسلامی در چارچوب نشان داده با پایبندی خود به تعهداتش پذیرای آنها شده است.
گزارش اخیر سازمان ملل و آژانس نیز رسما اذعان دارند که ایران به تعهداتش پایبند بوده است. این رویکرد تعهدی در برجام در قبال جمهوری اسلامی ایران در حالی دیده شده که یک سوال مطرح می‌شود و آن اینکه ایران برای راستی‌آزمایی چه ابزاری در اختیار دارد؟
آنطور که در برجام مشاهده می‌شود ایران براساس اصل اساسی برجام یعنی لغو تحریم‌های هسته‌ای حق دارد موارد نقض را به کمیسیون مشترک ارائه داده و درخواست بررسی داشته باشد. بررسی ساختار کمیسیون مشترک یعنی همان جمهوری اسلامی و ۱+۵ نشان می‌دهد که عملا نمی‌توان چندان امیدی به آن داشت چرا که متهم یعنی آمریکا و اروپا خود بخشی از هیات منصفه و دستگاه قضاست و قطعا نمی‌توان انتظار داشت که خود را محکوم سازد.
براین اساس برای اجرای اصل بی‌اعتمادی به ۱+۵ باید مولفه‌ای دیگر در نظر داشت این اصل تکیه بر منافع ملی، امنیت و ارزشها و آرمانهای انقلابی است. به عبارتی مولفه استمرار اعتماد نسبی به طرف مقابل باید تا زمانی باشد که این چارچوب‌ها حفظ شود و در غیر این صورت باید به مقابله با بدعهدی‌ها و خسارت‌های ناشی از این اعتماد پرداخت. خروج پیش‌دستانه از برجام قطعا هزینه‌های بسیاری به همراه دارد و جمهوری اسلامی به دنبال چنین مولفه‌ای نخواهد بود اما باید در نظر داشت که استمرار روند کسوت در برابر بدعهدی‌ها مولفه‌ای مثبت برای طرف مقابل به ویژه آمریکاست چرا که در این حالت از یک سو تحریم‌ها و تهدیدات ادامه دارد و از سوی دیگر ایران واکنشی صورت نمی‌دهد و عملا روندی یک جانبه ادامه می‌یابد در حالی که اصل بی‌اعتمادی و همچنان مولفه‌ای برای استمرار فشارها و البته هزینه‌های بیشتر برای ایران است. بر این اساس باید اصل بی‌اعتمادی به ۱+۵ به امری بالفعل مبدل شود.
تقویت توان اقتصادی کشور در قالب اقتصاد مقاومتی، اعتماد به داخل به جای چشم داشت به سرمایه‌گذاری خارجی و گشایش‌های برجام، واگذاری امور به مردم به جای انحصار دولتی، تقویت نیروهای انقلابی که نمود آن را در طول ۸ سال دفاع مقدس شاهد بوده‌ایم، حضور در عرصه فن‌آوری و دانش روز دنیا با تکیه بر داشته‌های داخلی، تقویت توان دفاعی کشور و حضور فعال درمعادلات امنیتی منطقه به عنوان یکی از مولفه‌های قدرت کشور، عدم تسلیم شدن در برابر فشارهای خارجی در پیگیری اهداف ومنافع منطقه‌ای با تکیه بر استمرار همگرایی با مقاومت، .... را می‌توان از مولفه‌های اجرای اصل بی‌اعتمادی به آمریکا دانست.
نکته مهم آنکه در تحقق آنچه مسئولان کشور از جمله آقای ظریف در باب بی‌اعتمادی به ۱+۵ می‌گویند باید در نظر داشت که به جای رویکرد به غرب و حاشیه‌هایی نظیر تقسیم کشور به دلواپسان و حامیان برجام، کاسبان برجام و هر آنچه که دو قطبی شدن جامعه را ایجاد کند، باید با وحدت و انسجام سراسری و تکیه بر روحیه انقلابی و عقلانیت در برابر طراحی‌های دشمنان ایستاد که نتیجه آن تحقق اصل بی‌اعتمادی به طرف مقابل ۱+۵ و شکسته شدن تمام طراحی‌های ضدایرانی خواهد بود. ملت ایران در این مسیر با اعتماد به اصل بی‌اعتمادی به طرف مقابل قطعا نقشی مهم و تاثیرگذار در تحقق اهداف نظام اسلامی در مقابله با بدعهدی‌ها و کارشکنی‌های طرف مقابل خواهند داشت.

مولف : قاسم غفوري
https://siasatrooz.ir/vdcjiyevtuqeytz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی