گفتوگوهاي هستهاي ايران و ۱+۵ براي رسيدن به توافق تا تيرماه ۱۳۹۴ زمان دارد. زمان زيادي نمانده است و با اين فرصت کم، افق گفتوگوهاي هستهاي کم فروغ است.
اکنون که نزديک به ۲ سال از زمان گفتوگوهاي هستهاي ايران و ۱+۵ با شيوه تازه در دولت تدبير و اميد ميگذرد، با گذشت هر روز از مذاکرات، مشکلات، موانع و پرانتزهاي باقي مانده گفتوگوهاي هستهاي نه تنها در اين مدت حل يا کم نشده است، بلکه به آنها افزوده هم شده است.
افزايش گرههاي رسيدن به توافق هستهاي از سوي آمريکا، انگليس و فرانسه صورت گرفته است. مانع تراشيهاي آنها در همه زمينهها و حوزهها گسترش يافته و اين افزايش چالشهاي تازه در گفتوگوهاي هستهاي راهبرد رسيدن به توافق را با مشکل جدي روبرو ساخته است.
چرايي اين اتفاق و اين رفتار روشن است. به طور قطع جمهوري اسلامي ايران در پي آن است تا ادعاهاي پوچ و بياسناد و مدارک غرب عليه فعاليتهاي صلحآميز هستهاي خود را از سر باز کند و در اين راه، انعطافهاي لازم را هم داشته است. اکنون براساس توافق اوليه که همچنان ايران پايبندي خود را به آن اثبات کرده و حتي آمريکا و آژانس هم آن را بارها تأييد کردهاند، نشان ميدهد، جمهوري اسلامي چه پيش از توافق اوليه و چه پس از آن هيچ انحرافي از فعاليتهاي صلحآميز هستهاي خود نداشته است، چارچوب مذاکرات هم بر سر موضوع هستهاي بوده و نه چيز ديگري. اين چارچوب، هم از سوي ايران مورد تأکيد قرار گرفته و به طرف مقابل تفهيم شده است و هم آمريکاييها و ديگر کشورهاي غربي عضو ۱+۵ آن را پذيرفتند.
دليل پيچيدگي گفتوگوهاي هستهاي و رسيدن به توافق نهايي نه ايران و نه منتقدين داخلي در کشور است، بلکه رفتارهايي است که از سوي آمريکاييها، فرانسويها و انگليسيها سر ميزند. گرچه آلمان هم عضو ۱+۵ است اما اين کشور هم پيرو سياستهاي اتحاديه اروپا و آمريکاست، البته تندرويهاي کمتري نسبت به سه کشور غربي عضو ۱+۵ دارد.
در اين رفتارها، نوعي خود بزرگبيني، تکبر، خودخواهي، بيمنطقي و رفتارهاي غيرقانوني ديده ميشود. آمريکاييها در اين دور از گفتوگوهاي هستهاي ميپندارند،جمهوري اسلامي ايران، اکنون تن به خواستههاي آنها داده است و به همين خاطر بايد مطالباتي را مطرح کنند که نشان دهد، عزت و غرور ايران اسلامي زيرپا گذاشته شده است.
به اين جمله و موضع توجه کنيد: «آمريکا از نزديک به فعاليتهاي اتمي ايران نظارت خواهد کرد.»
اين سخن از زبان جاشارنست سخنگوي کاخ سفيد جاري شده است. فارغ از تحقق يافتن يا نيافتن اين سخن، که البته چنين خواستهاي هيچگاه محقق نخواهد شد، نشان ميدهد، آمريکاييها در پي تحقير جمهوري اسلامي ايران هستند. گرچه ساز و کار بازرسي از مراکز هستهاي هر کشوري از سوي آژانس بينالمللي انرژي اتمي برنامهريزي ميشود، اما کاخ سفيد مدعي است که آمريکا از نزديک بر فعاليتهاي اتمي ايران نظارت خواهد کرد. در واقع آمريکا به خود اجازه ميدهد که هنوز توافقي حاصل نشده است، چنين گندهگويي را مطرح کند. حضور آمريکاييها آيا در توافق احتمالي هستهاي گنجانده شده است؟!
به همين خاطر است که پرانتزهاي دردسرساز و مشکلآفرين کار را براي رسيدن به توافق نهايي دشوار ساخته و يا شايد هم محال سازد!
اينگونه رفتارهاي توافق به همزن، در ابعاد گوناگون خود ادامه دارد، جداي از انتشار «فکتشيت» از سوي آمريکاييها که در آن، موارد دلخواه خود را مطرح کردهاند، خارج از آن هم همچنان ليست خواستههاي آمريکاييها ادامه دارد.
ادعاي بيثبات کردن منطقه از سوي ايران که يک ادعاي سخيف و چندشآور است، يکي ديگر از آن موارد فهرست خواستههاي غرب است. رئيسجمهور فرانسه که به عربستان رفته در ديدار سلمان مشترکاً گفتهاند که توافق هستهاي با ايران نبايد موجب بيثباتي منطقه شود!!!، کاهش نگرانيهاي رژيم صهيونيستي درباره توافق با ايران هم سناريوي دنبالهداري است که همچنان آمريکا آن را مطرح ميکند و در پي آن است.
اكنون عامل اصلي بيثباتي در منطقه اقدامات تجاوزگرانه آلسعود است كه اگر پايان نيابد با واكنشهاي جدي روبرو خواهد شد.
موشکهاي دوربر ايران، بازديد از مراکز نظامي، حقوق بشر، اتهام حمايت از تروريسم و بسياري موارد ديگر که هيچکدام از آنها در دستور کار گفتوگوهاي هسته اي قرار نداشته است، به طور گسترده در رسانههاي آمريکايي، اروپايي و عربي منطقه طرح ميشود.
پاسخ به درخواست بازديد از مراكز نظامي را فرماندهان ارشد نظامي دادهاند؛ سرب داغ.
به ظن آنها، ايران اسلامي همه مواردي که مطرح شده است بايد بپذيرد و آنها را کنار بگذارد و تضمين جدي و لازم هم بدهد.
اما انگار آمريکاييها ايران را با يک کشور ديگر اشتباه گرفتهاند، آنها متوجه باشند که جمهوري اسلامي مستعمره غرب و آمريکا نيست که چنين خواستههايي را مطرح ميکنند، اگر گمان دارند که فضايي ايجاد شده تا چنين سخن بگويند و خواستههاي غيرمنطقي و غيرقانوني خود را مطرح کنند، سخت در اشتباه محاسباتي قرار دارند، ميتوانند امتحان کنند! بر روي اين خواستهها تأکيد کنند و آن را از ملزومات توافق نهايي بگنجانند، آنگاه پاسخ جمهوري اسلامي ايران را هم خواهند ديد. کافي است، همين رويه از سوي آمريکاييها ادامه داشته باشد.