سیاستگذاری عمومی و طراحی برنامههای راهبردی بلند مدت از مهمترین مولفهها و کارکردهای دولتهاست که در حوزههای سیاسی، اقتصای، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و غیره صورت میگیرد. در این میان دولتهایی موفقتر خواهند بود که بتوانند راهبردی منطقیتر و منسجم تر بر اساس شرایط داخلی کشور و معادلات منطقهای و جهانی ترسیم و به اجرا در آورند. در این میان برخی دولتها و ساختارهای بویژه ساختارهایی که ادعای برتر بودن جهانی را سر میدهند به دنبال ترسیم و حتی تحمیل دیدگاهها و سیاستهایشان به سایر کشورها هستند که در قالب مکاتب فکری و یا نسخه نویسی اندیشکدهها بویژه در حوزه اقتصاد سیاسی صورت میگیرد. نمود عینی این رویکرد را در قالب تفکرات نئولیبرالیستی میتوان مشاهده کرد که برخی، افرادی همچون تاچر نخست وزیر انگلیس و ریگان رئیس جمهور آمریکا را از مجریان نئولیبرالیسم مینامند. مروری بر رفتار این افراد بویژه در حوزه اقتصادی جای تامل دارد. اصلیترین کارکرد تاچر در حوزه جامعه شناسی، تقویت طبقه اشراف و خرد کردن قدرت سندیکاها و اتحادیههای کارگری بود بگونهای که عملا آنها در برابر مشت آهنین تاچر قدرت خود را از دست دادند. سیاستهای تاچر چنان بود که با اعلام خبر مرگ وی در جامعه سیاستمداران و سران کارتلهای اقتصادی پیامهای تسلیت صادر می کردند عدهای در خیابانهای انگلیس به جشن و پایکوبی پرداخته و شعار میدادند شاد باشید تاچر مرد
سیاستهای تاچر مستلزم برخورد با اتحادیههای کارگری، حمله به همه انواع همبستگی اجتماعی، برچیدن تعهدات رفاهی دولت، خصوصی سازی موسسات دولتی، کاهش مالیات طبقات بالا بود.
تاچر برای جبران كسری بودجه و عملی كردن وعده های خود در مورد كوچك سازی دولت، سیاست خصوصی سازی، كاهش اعتبارات بخش های عمومی و رفاهی را آغاز كرد.او با رویكردی نئولیبرالی و اقتدار گرایانه، حمایت از بازار آزاد را سرلوحه سیاست های خود قرار داد و به سرعت مالیاتها را افزایش داد و شركتهای بزرگ دولتی را به بخش خصوصی واگذار نمود.وی اعلام كرد كه در بازار رقابتی انگلیس هركس نتواند كار كند و مالیات بپردازد نمی تواند به حمایت های دولتی امیدوار باشد. خدمات بهداشتی، رفاهی و آموزشی که تامین کردن شان بر عهده دولت بود از وظایف دولت کنار زده شد و اکثر صنایع بزرگ بریتانیا به بخش خصوصی واگذار شد. .تاچر حتي بخشهايي چون هوافضا، مخابرات و بيسيم، جگوار، بريتيش تلكام، بريت اويل، و گاز را به سرمايهداران بخش خصوصي سپرد. اين خصوصيسازي در سال ۱۹۸۷ دامن خطوط هوايي، فولاد، نفت، روز رويس، و شبكههاي آب و برق را هم گرفت. معادن ذغال سنگ بريتانيا به صورت سيستماتيک و قاعده مندي تعطيل شدند، هزاران کارگر معدن شغل خود را از دست دادند و کل جامعه معدنچيان زاغه نشين شد. عملکرد نئولیبرالی تاچر که تاکنون نیز پیامدهای آن در انگلیس ادامه دارد چنان هزینهای برای مردم این کشور داشته که با اعلام خبر درگذشت تاچر در سال ۲۰۱۳ مردم بریتانیا با شعارهای از قبیل: «شیر دزد»، «ساحره مرد»، «تاچر مرده، بخندید» مرگ بانوی آهنین را جشن گرفتند.
نکته قابل توجه آن است که آنچه امروز در آمریکا و اروپا در قبال کرونا ویروس مشاهده میشود و بیشترین آمار قربانیان را به خود اختصاص داده برگرفته از پیامدهای همان تفکرات نئولیبرالیستی است که در ظاهر ادعای کمک اقتصادی به مردم را داشت اما در نهایت نابودگر طبقه متوسط و کارگر بوده است. نئولیبرالیسم انبوهی از مرگ و محرومیتهای شدید را در میان مردم فقیر مناطق خاص ایجاد میکند لذا نئولیبرالیسم جزء قتل عامهای درجه دوم و سوم میباشد. بر اساس میتوان گفت که برای تصمیم گیری اقتصادی نمیتوان صرفا به نامها و نشانهایی که برند جهانی را یدک میکشند نگاه کرد بلکه باید سرنوشت و پیامدهای آنها را مورد ارزیابی قرار داد چنانکه ساختار نئولیبرالیستی که امروز ترویج و کشورها به اجرای آن سوق داده میشوند کارکردی جز نابودی اقشار متوسط و پایین جوامع نداشته که نتیجه آن را در امروز کرونایی آمریکا و اروپا میتوان مشاهده کرد. بر این اساس راهکار حل مشکلات کشور را باید در درون کشور در قالب اقتصاد مقاومتی و مشارکت واقعی مردم در عرصه اقتصادی جستجو کرد و از رویکرد به نسخههای نئولیبرالیستی مدعی خصوصی سازی عمومی و خصوصی که پرچم شکستشان برافراشته شده خودداری کرد.
نویسنده: قاسم غفوری