چهارشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۲ - ۰۷:۵۵
کد مطلب : 83450

آنها، خود را با کمونيست‌ها اشتباه گرفته‌‌اند

اصلاحات، خود را نرم‌خو، اعتدال‌طلب، مداراگرا و دموکراتيک مي‌داند. هر يک از اين واژه‌ها در عالم سياست معناي خاصي دارد که...

اصلاحات، خود را نرم‌خو، اعتدال‌طلب، مداراگرا و دموکراتيک مي‌داند. هر يک از اين واژه‌ها در عالم سياست معناي خاصي دارد که براي اثبات آن بايد راه و روش همان واژه‌ها طي شود.
شايد بارها گفته شده يا شنيده باشيد که محصول اصلاح‌طلبي، افراط‌گرايي مطلق را پديد آورد.
اصلاح‌طلبان هنگامي که توانستند در سا ل۷۶ رياست جمهوري را به دست بياورند و آنگاه به فکر ايجاد ساختار سياسي و حزبي براي خود افتادند، از همان زمان گرچه در حوزه فرهنگي تساهل و تسامح را تبليغ و ترويج مي‌کردند که اين خود، افراط‌گرايي بود، در حوزه سياست اما، تساهل و تسامح را به گونه‌اي ديگر رقم زدند.
پس از آن بود که دولت اصلاحات يکي از اصول معطل مانده قانون اساسي را کليد زد که اتفاق مبارکي بود. اصلاح طلبان شوراي شهر را راه‌اندازي کردند که در درون آن هم افراط‌گرايي موج مي‌زد اما ظاهر آن چيز ديگر بود. اصلاح‌طلبان به ظاهر سعي مي‌کردند خود را يک طيف سياسي دموکرات نشان دهند اما باطن آنها يک ديکتاتوري خود ساخته تندرو بود که هيچ ساختاري را نمي‌پذيرفت، نتيجه آن هم وقايع ۱۸ تير ۷۸ بود. همه آن وقايع ماحصل رفتارهاي افراط‌گرايانه اصلاح طلبان بود. آنها با ژست اصلاح طلبي در پي اصلاح ارزش‌هاي انقلابي بودند که با آرمان‌هاي اسلام و امام(ره) بوده و هست.
در واقع براي کمرنگ کردن و حتي از بين بردن ارزش‌ها و آرمان‌هاي انقلاب گام برمي‌داشتند. تغيير فضاي سياسي و به ويژه فرهنگي کشور از همان زمان سرعت گرفت. حتي هشدارهاي رهبر معظم انقلاب هم به اصلاح‌طلبان کارساز شد و آنها تهاجم و شبيخون فرهنگي را جدي نگرفتند.
پس از آن سال‌ها اکنون هم اصلاح‌طلبان گمان مي‌کنند که فضاي تازه‌اي ايجاد شده تا به اقدامات گذشته خود با شکل تازه رو آورند.
آنها در انتخابات ۹۲ که رياست جمهوري و شوراهاي شهر و روستا به طور مشترک برگزار شد، به آينده سياسي خود وافق آن چشم دوخته‌اند. اکنون ترکيب شوراي شهر تهران که از اهميت ويژه‌اي هم برخوردار است، ترکيبي از اصلاح‌طلبان و اصولگرايان است.
آنها بسيار تلاش کردند تا بتوانند اکثريت اين شورا را داشته باشند اما اينگونه نشد و نتوانستند شهردار اصولگراي تهران را برکنار کنند.
همين اتفاق عصبانيت سياسي همراه با رفتارهاي افراطي آنها را به همراه داشت و اکنون به فردي از طيف خود مي‌تازند که چرا در روز راي‌گيري به قاليباف راي داده است.
اين اختلافات در ميان هر طيف سياسي ديده مي‌شود. حتي اصولگرايان هم از اين اختلافات دارند. اما نوع برخورد و رفتار با آن بسيار تفاوت دارد. شايد بتواند گفت که چنين نمونه‌اي در ميان اصولگرايان تاکنون ديده نشده يا نگارنده از آن بي‌اطلاع است. اما اختلافات سياسي طيف اصلاح‌طلب تنها اين يک مورد نبوده و نخواهد بود.
اصلاح‌طلبان، تشکل سياسي خود را با احزابي چون حزب کمونيست دوران شوروي سابق اشتباه گرفته‌‌اند. نوع رفتار و عملکرد احزابي که در جمهوري اسلامي ايران به فعاليت مشغول است، هر چند هنوز ، نتوانسته آنگونه که بايد جايگاه خود را در ميان مردم باز کند، با احزاب کشورهاي غربي و شرقي تفاوت دارد و تفاوت آن در همين رفتارهايي است که نمونه آن در انتخاب شهردار تهران و راي خانم الهه راستگو به قاليباف ديده مي‌شود.
فردي عليرغم ميل حزبي که او عضو آن است راي داده، حال اين راي بايد مخفي باشد يا علني، جاي بحث دارد، اما او به عنوان عضو شورايي که حاصل راي مردم تهران است، بايد منافع مردم را در نظر داشته باشد يا منافع حزب سياسي خود را؟!
قطعا منافع مردم بر منافع حزبي ارجحيت دارد. اکثر اعضاي شوراي شهر چه آنهايي که اصلاح‌طلب هستند، به عملکرد مثبت و مديريت شهري قاليباف اذعان و اعتراف دارند، اما منافع حزبي آنها مانع راي دادن به او شد.
آنها نماينده مردم هستند، مردم هم حق راي دارند و هيچ جايگاهي نمي‌تواند به فرد فرد مردم خرده بگيرد که از ميان چند نامزد رياست جمهوري چرا به فلان شخص راي دادي يا ندادي. همين رويه در شوراي شهر و حتي مجلس شوراي اسلامي هم بايد دنبال شود.
رفتارهاي افراط‌گرايانه اصلاح‌طلبان در جلسه روز گذشته باز هم نمود پيدا کرد. آنها حتي هنگام سخنراني الهه راستگو، جلسه شورا را ترک کردند. اين اتفاق يادآور رفتار مجلس دوره ششم و تحصن نمايندگان اصلاح‌طلب در آن دوره است.
با اين رفتارها و کردارها، اصلاح‌طلباني که خود را به دولت اعتدال مي‌چسبانند يا ادعاي دموکراتيک دارند، رنگ باخته است و اکنون بهترين نامي که مي‌توان بر آنها نهاد، افراط‌گرايي مطلق است.

مولف : محمد صفري
https://siasatrooz.ir/vdcjyxeo.uqetizsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی