هرچند که انتشار نام ابر بدهکاران بانکی، به شکل نصفه و نیمه در طول عمر رئیسی، تحقق یافت اما میتوان دریافت مهمترین دلایل ناترازی بانکی، عدم تأمین مالی بخش مولد اقتصاد و نیز چرایی حضور بانکها در بازارهای موازی در راستای عملیاتهای سفته بازان وجود همین عمده بدهکاران بانکی است که باعث کاهش منابع بانکها شده است و علاوه بر زیان انباشته بانکها عملا برخی ازآن ها را نیزبه ورطه ورشکستگی کشانده است.
البته شایان ذکر است که همین اطلاعات نصف نیمه مملو از تضاد و تناقض و ابهام است. چرا که هنوز زمان تخصیص وامها به این افراد حقیقی و حقوقی مشخص نیست. هنوز میزان وثیقه تعیین شده برای تسهیلات پرداخت شده نیز مشخص نیست و اینکه آیا این تسهیلات تاکنون مورد استمهال واقع شدهاند یا نه و همچنین پرداخت این تسهیلات دستوری بوده یا با نظر خود بانکها پرداخت شده است از عمده موارد مهمی است که افشا نشده و همچنان در هالهای از ابهام مانده است.
هر چند موضوع بازپرداخت بدهیهای ابربدهکاران در قانون بودجههای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نیز مورد تأکید قانونگذار واقع شده بود، اما همچنان هیچ اطلاعات شفافی از وضعیت بدهکاران عمدهای که اقدام به بازپرداخت بدهیهای خود نمیکنند، نیست و بانکها نیز در این خصوص اطلاعرسانی نکردهاند. به عنوان نمونه در بررسی وضعیت بانکها مشخص شده است که برخی از بانکها رفاه مانند ... بیش از هزاران میلیارد تومان پول بی زبان را به شرکتهای زیر مجموعه یا همکار خود پرداخت نمودهاند که در واقع بخش عمدهای از خلق پول توسط بانکها در کشور را به خود اختصاص دادهاند و عامل اصلی بروز ناترازی در نقد شوندگی منابع بانکها هستند.
اینجاست که می بینیم مردم بیچاره برای چندرغاز وام باید هزارتوی بروکراسی را طی کنند که آیا به پولشان می رسند یا نه؟ اما این جماعت رانتخوار به راحتی در یک دورهمی به«هاپولی» پول های مردم مشغول هستند!
البته شایان ذکر است که همین اطلاعات نصف نیمه مملو از تضاد و تناقض و ابهام است. چرا که هنوز زمان تخصیص وامها به این افراد حقیقی و حقوقی مشخص نیست. هنوز میزان وثیقه تعیین شده برای تسهیلات پرداخت شده نیز مشخص نیست و اینکه آیا این تسهیلات تاکنون مورد استمهال واقع شدهاند یا نه و همچنین پرداخت این تسهیلات دستوری بوده یا با نظر خود بانکها پرداخت شده است از عمده موارد مهمی است که افشا نشده و همچنان در هالهای از ابهام مانده است.
هر چند موضوع بازپرداخت بدهیهای ابربدهکاران در قانون بودجههای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نیز مورد تأکید قانونگذار واقع شده بود، اما همچنان هیچ اطلاعات شفافی از وضعیت بدهکاران عمدهای که اقدام به بازپرداخت بدهیهای خود نمیکنند، نیست و بانکها نیز در این خصوص اطلاعرسانی نکردهاند. به عنوان نمونه در بررسی وضعیت بانکها مشخص شده است که برخی از بانکها رفاه مانند ... بیش از هزاران میلیارد تومان پول بی زبان را به شرکتهای زیر مجموعه یا همکار خود پرداخت نمودهاند که در واقع بخش عمدهای از خلق پول توسط بانکها در کشور را به خود اختصاص دادهاند و عامل اصلی بروز ناترازی در نقد شوندگی منابع بانکها هستند.
اینجاست که می بینیم مردم بیچاره برای چندرغاز وام باید هزارتوی بروکراسی را طی کنند که آیا به پولشان می رسند یا نه؟ اما این جماعت رانتخوار به راحتی در یک دورهمی به«هاپولی» پول های مردم مشغول هستند!
فرهاد خادمی