کارکرد رسانه چیست؟ مسئولان در قبال آنچه در رسانهها منتشر می شود چه وظیفهای دارند؟ آیا میتوان نسبت به آنچه در رسانهها منتشر می شود بی توجه و بیتفاوت بود؟ آیا تنها زمانی که یک انتقاد به نهاد یا مسئولی میشود شاخکهای مسئولین روشن شده و دست به پاسخ می زنند یا از آن رسانه شکایت میکنند؟
روشن است که رسانهها به دلیل دارا بودن فرصت برای انتشار محتوا که در قالبهای گوناگون است، می توانند در روند امور کشور تأثیر گذار باشند به شرطی که مسئولان به آنها توجه کنند.
البته که در ایران چنین وضعیتی دیده نمیشود، مسئولان شاید تنها بریدهای از جریده را بخوانند آن هم گزینش شده که از سوی روابط عمومیها و دفتر ریاست ارائه میشود. در دنیا تأثیر رسانهها بسیار فراتر است تا جایی که حتی باعث برکناری یا استعفای مسئول یا مسئولان میشود.
سال ها پیش خبری را رسانههای امریکایی درباره فساد فرماندار یکی از ایالتها منتشر کرد که در آن فرماندار در تجارت زنان برای سوء استفاده جنسی نقش داشت. این رسانه آمریکایی با انتشار این خبر باعث شد تا دادگاه ورود کند، اسناد و مدارک را بررسی و سپس برای آن فرماندار حکم صادر کند. او در دادگاه محکوم شد، معزول شد و حتی همسرش از او جدا شد، هر چند آن فرماندار عذرخواهی کرد اما احکام و برخورد قانونی با آن تخلف بجای خود باقی ماند.
چنین نمونههایی نشان دهنده تأثیر رسانهها است، قطعا در دیگر مسائل نیز چنین است.
رسانهها با انتشار مقالات گزارشها و یادداشتهای خود علاوه بر نقد، به ارائه راهکار نیز می پردازند اما آنگونه که دیده می شود، توجهی به آنها از سوی مسئولان و سازمانها و نهادها وجود ندارد چرا که اگر وجود داشت نمود آن را در جامعه میدیدیم.
برای مثال زمانی که دولت قصد داشت نرخ نانهای صنعتی را آزاد کند در مطلبی پیشنهاد دادیم که بجای افزایش قیمت نان صنعتی، نان سنتی افزایش قیمت داشته باشد چرا که دور ریز و هدر رفت نان صنعتی بسیار پایین تر از نان سنتی است.
یا در زمینه مسائل انتخابات پیشنهاد دادیم که غربال ثبت نام کنندگان برای نامزدی در هر انتخاباتی باید ریزتر شود تا هر فردی از آن عبور نکند، در این دوره از انتخابات مجلس 15 هزار نفر تأیید صلاحیت شدند برای 290 صندلی مجلس، قطعاً اگر شرایط ثبت نام سختتر باشد و شرایط احراز صلاحیتها نیز، افرادی به عرصه انتخابات وارد میشوند که بسیاری از مولفهها را دارند و مردم از میان آنها میتوانند با بررسی دقیقتر به واسطه پایین بودن تعداد نامزدها، بهترین را انتخاب کنند اما باز هم میبینیم با وجود اصلاح قانون انتخابات همان رویه ادامه دارد.
از این دست نمونهها در رسانهها فراوان است اما چرا دیده نمیشود که در جایی از آنها استفاده شود، اثبات میکند که مسئولان نسبت به مطالبی که در رسانهها منتشر می شود بیتوجه هستند.اما در کشورهای دیگر رسانهها تأثیر گذاری بالایی دارند و حتی انتقادات و مطالب آنها باعث برکناری یا استعفای مسئولین میشود. آیا پس از انتشار آن فیلمی که یک نماینده مجلس در مقابل جمعی از معلمان آن رفتار ناشایست را داشت، جا داشت او تایید صلاحیت شود یا رأی بیاورد؟ حتی مردم هم به انتقادات سازنده رسانهها توجه نمی کنند و این خطری است که جامعه را تهدید میکند.
روشن است که رسانهها به دلیل دارا بودن فرصت برای انتشار محتوا که در قالبهای گوناگون است، می توانند در روند امور کشور تأثیر گذار باشند به شرطی که مسئولان به آنها توجه کنند.
البته که در ایران چنین وضعیتی دیده نمیشود، مسئولان شاید تنها بریدهای از جریده را بخوانند آن هم گزینش شده که از سوی روابط عمومیها و دفتر ریاست ارائه میشود. در دنیا تأثیر رسانهها بسیار فراتر است تا جایی که حتی باعث برکناری یا استعفای مسئول یا مسئولان میشود.
سال ها پیش خبری را رسانههای امریکایی درباره فساد فرماندار یکی از ایالتها منتشر کرد که در آن فرماندار در تجارت زنان برای سوء استفاده جنسی نقش داشت. این رسانه آمریکایی با انتشار این خبر باعث شد تا دادگاه ورود کند، اسناد و مدارک را بررسی و سپس برای آن فرماندار حکم صادر کند. او در دادگاه محکوم شد، معزول شد و حتی همسرش از او جدا شد، هر چند آن فرماندار عذرخواهی کرد اما احکام و برخورد قانونی با آن تخلف بجای خود باقی ماند.
چنین نمونههایی نشان دهنده تأثیر رسانهها است، قطعا در دیگر مسائل نیز چنین است.
رسانهها با انتشار مقالات گزارشها و یادداشتهای خود علاوه بر نقد، به ارائه راهکار نیز می پردازند اما آنگونه که دیده می شود، توجهی به آنها از سوی مسئولان و سازمانها و نهادها وجود ندارد چرا که اگر وجود داشت نمود آن را در جامعه میدیدیم.
برای مثال زمانی که دولت قصد داشت نرخ نانهای صنعتی را آزاد کند در مطلبی پیشنهاد دادیم که بجای افزایش قیمت نان صنعتی، نان سنتی افزایش قیمت داشته باشد چرا که دور ریز و هدر رفت نان صنعتی بسیار پایین تر از نان سنتی است.
یا در زمینه مسائل انتخابات پیشنهاد دادیم که غربال ثبت نام کنندگان برای نامزدی در هر انتخاباتی باید ریزتر شود تا هر فردی از آن عبور نکند، در این دوره از انتخابات مجلس 15 هزار نفر تأیید صلاحیت شدند برای 290 صندلی مجلس، قطعاً اگر شرایط ثبت نام سختتر باشد و شرایط احراز صلاحیتها نیز، افرادی به عرصه انتخابات وارد میشوند که بسیاری از مولفهها را دارند و مردم از میان آنها میتوانند با بررسی دقیقتر به واسطه پایین بودن تعداد نامزدها، بهترین را انتخاب کنند اما باز هم میبینیم با وجود اصلاح قانون انتخابات همان رویه ادامه دارد.
از این دست نمونهها در رسانهها فراوان است اما چرا دیده نمیشود که در جایی از آنها استفاده شود، اثبات میکند که مسئولان نسبت به مطالبی که در رسانهها منتشر می شود بیتوجه هستند.اما در کشورهای دیگر رسانهها تأثیر گذاری بالایی دارند و حتی انتقادات و مطالب آنها باعث برکناری یا استعفای مسئولین میشود. آیا پس از انتشار آن فیلمی که یک نماینده مجلس در مقابل جمعی از معلمان آن رفتار ناشایست را داشت، جا داشت او تایید صلاحیت شود یا رأی بیاورد؟ حتی مردم هم به انتقادات سازنده رسانهها توجه نمی کنند و این خطری است که جامعه را تهدید میکند.
محمد صفری