با اطلاع رسانی قطره چکانی وزارت کشور در اعلام نتایج انتخابات مجلس دوازدهم بازار شایعات، گمانهزنیها و... داغ شد.
«آرای باطله» یکی از مهمترین موضوعات این روزهاست. ماجرای آرای باطله این دوره از کجا آغاز شد؟
با اعلام نتایج شهر یزد که نفر اول توانست۸۱ هزار و ۶۳۴ رأی به دست آورد و نفر دوم ۱۹هزار رأی را کسب کرد که فاصله بسیار زیادی با نفر اول داشت و اینجا بود که اعلام شد میزان آرای باطله در این حوزه ۲۹ هزار رأی بوده است که با اعلام این خبر ناگهان در رسانهها مطرح شد که آرای باطله دوم شده است!
موضوع آراء باطله نه تنها در تاریخ انتخابات کشور بلکه در جهان هم یک پدیده عادی است اما اینکه چرا این مهم در این دوره اینقدر جالب توجه شده است به این بر میگردد که شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور به گونهای شده است که مردم اعتراض خود را اینگونه اعلام میکنند.
از طرفی درگیریهای جناحی و سیاسی بخصوص در طیف اصولگرایان، نداشتن نامزدهای جدی اصلاح طلبان در انتخابات و... همه و همهی اینها منجر به این شده است که در انتخابات مجلس دوازدهم، آرای باطله حکم «رای اعتراضی» به خود بگیرد و از طرفی کاهش مشارکت عمومی و نزول میزان مشارکت به ۴۰ درصد باعث بزرگنمایی بیشتر این آرا شده است.
در یک خبر غیررسمی میزان آرای باطله ۲۷۰هزار رای اعلام شد دقیقا یعنی به اندازه رأی یک نماینده در تهران!
از طرفی کارشناسان امر معتقدند که کاهش مشارکت در تهران، لیستی رأی ندادن مردم و آرای باطله از جمله عواملی بوده است که باعث شده نامزدهای تهران نتوانند بیش از۵۰۰ هزار رأی را بخود اختصاص دهند.
یکی دیگر ازعوامل فزونی آرای باطله این است که خیلیها چون انتخابات را رقابتی کامل نمیدانستند اقدام به انداختن آرای غیر مؤثر خود در صندوق ها کردند و همین موضوع اینک به جنجالی رسانهای تبدیل شده است.
از سوی دیگر تلاشهای معاندین و ضدانقلاب برای تحریم انتخابات راهبهجایی نبرد و مشارکت در مرز۴۰ درصد ایستاد که این میزان از مشارکت از یک منظر اتفاق خوشایندی نیست ولی یک مرزبندی درست با جریان برانداز داخلی و خارجی بود که نقشههای آنان را باطل کرد، ولی این موضوع از وظایف مسئولین در تلاش برای بازنگری تغییرات حاکمیتی در مسیر منافع مردم، رفع مشکلات اقتصادی، بازگردندان اعتماد به جامعه، تلاش برای سهیم کردن مردم در تصمیم گیری ها از جمله مواردی است که میتواند نظرات مخالف را به موافق تغییر دهد و از تاثیرات منفی آرای باطله بکاهد.
«آرای باطله» یکی از مهمترین موضوعات این روزهاست. ماجرای آرای باطله این دوره از کجا آغاز شد؟
با اعلام نتایج شهر یزد که نفر اول توانست۸۱ هزار و ۶۳۴ رأی به دست آورد و نفر دوم ۱۹هزار رأی را کسب کرد که فاصله بسیار زیادی با نفر اول داشت و اینجا بود که اعلام شد میزان آرای باطله در این حوزه ۲۹ هزار رأی بوده است که با اعلام این خبر ناگهان در رسانهها مطرح شد که آرای باطله دوم شده است!
موضوع آراء باطله نه تنها در تاریخ انتخابات کشور بلکه در جهان هم یک پدیده عادی است اما اینکه چرا این مهم در این دوره اینقدر جالب توجه شده است به این بر میگردد که شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور به گونهای شده است که مردم اعتراض خود را اینگونه اعلام میکنند.
از طرفی درگیریهای جناحی و سیاسی بخصوص در طیف اصولگرایان، نداشتن نامزدهای جدی اصلاح طلبان در انتخابات و... همه و همهی اینها منجر به این شده است که در انتخابات مجلس دوازدهم، آرای باطله حکم «رای اعتراضی» به خود بگیرد و از طرفی کاهش مشارکت عمومی و نزول میزان مشارکت به ۴۰ درصد باعث بزرگنمایی بیشتر این آرا شده است.
در یک خبر غیررسمی میزان آرای باطله ۲۷۰هزار رای اعلام شد دقیقا یعنی به اندازه رأی یک نماینده در تهران!
از طرفی کارشناسان امر معتقدند که کاهش مشارکت در تهران، لیستی رأی ندادن مردم و آرای باطله از جمله عواملی بوده است که باعث شده نامزدهای تهران نتوانند بیش از۵۰۰ هزار رأی را بخود اختصاص دهند.
یکی دیگر ازعوامل فزونی آرای باطله این است که خیلیها چون انتخابات را رقابتی کامل نمیدانستند اقدام به انداختن آرای غیر مؤثر خود در صندوق ها کردند و همین موضوع اینک به جنجالی رسانهای تبدیل شده است.
از سوی دیگر تلاشهای معاندین و ضدانقلاب برای تحریم انتخابات راهبهجایی نبرد و مشارکت در مرز۴۰ درصد ایستاد که این میزان از مشارکت از یک منظر اتفاق خوشایندی نیست ولی یک مرزبندی درست با جریان برانداز داخلی و خارجی بود که نقشههای آنان را باطل کرد، ولی این موضوع از وظایف مسئولین در تلاش برای بازنگری تغییرات حاکمیتی در مسیر منافع مردم، رفع مشکلات اقتصادی، بازگردندان اعتماد به جامعه، تلاش برای سهیم کردن مردم در تصمیم گیری ها از جمله مواردی است که میتواند نظرات مخالف را به موافق تغییر دهد و از تاثیرات منفی آرای باطله بکاهد.
فرهاد خادمی