دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۵
کد مطلب : 114962

وارونگی ازدیاد نفوس و سنت وصلت!

طی سال‌های دهه شصت میلادی زنگ خطر برای رشد منفی در زادوولد و ازدیاد نفوس در قاره سبز زده شد که این امر ...

طی سال‌های دهه شصت میلادی زنگ خطر برای رشد منفی در زادوولد و ازدیاد نفوس در قاره سبز زده شد که این امر زاییده صنعتی شدن و بکارگیری زنان در تولید بود و در ادامه کشور ژاپن که سرزمینی سنت‌گرا بود به این بلیه دچار شد تا شهرهای بزرگ آن ازجمله توکیو به هتل‌هایی تبدیل گردند که بیشتر شباهت به قبرستان‌های طبقاتی پیدا می‌کرد زیرا نه‌تنها آقایان بلکه خانم‌ها ترجیح می‌دادند ازدواج نکنند و مسیر زندگی توأم با کار و تلاش شبانه‌روزی را به ‌تنهایی ادامه دهند.
وارونگی ازدیاد نفوس از این دهه شروع و به‌مرورزمان همچون ویروسی سهمگین اکثر کشورهای قاره آسیا، آمریکا، اقیانوسیه و اروپا را فرا گرفت اما نتوانست تغییری در قاره آفریقا به وجود آورد. در همان زمان تئوریسین‌های اجتماعی اروپایی که ید طولایی در برنامه‌ریزی‌های اینگونه داشتند روش‌های متعددی را به‌منظور خالی نبودن صنعت و کار از وجود جوانان طراحی کرده که ازجمله می‌توان به استفاده از نیروی کار ارزان و بی‌ادعا همچون مهاجران اشاره نمود که اگر به‌صورت غیرقانونی و قاچاق هم وارد می‌شدند امتیاز بیشتری برای کارفرمایان و بخصوص دولت‌ها داشتند زیرا توقع چندانی به‌منظور استفاده از مزایای شهروندی نداشته و به پایین‌ترین دستمزد و بیشترین ساعات کار روزانه قانع بودند که بتوانند خود و فرزندانشان را به آینده‌ای بهتر امیدوار ببینند. اگرچه این روش تا حدودی توانست کمک شایانی برای اقتصاد درهم‌تنیده اروپا داشته باشد اما معضلات گذر زمان و نهادینه شدن بعضی از این مهاجران مشکلات تازه‌ای را به وجود می‌آورد زیرا فرزندان این گروه می‌توانستند تحصیلات خود را با حداقل انتظارات و انگیزه بالاتر ادامه داده و به‌مرورزمان جای اهالی سنتی این کشورها را اشغال نمایند. حذف حداکثری ازدواج و بی‌تفاوتی پیرامون تولیدمثل و همچنین سقط‌جنین‌های بی‌حدوحصر و دوره‌گردی و بی‌انگیزگی ادامه تلاش با وجود میلیون‌ها مهاجر که می‌توانستند تمامی کارهای سخت و طاقت‌فرسا را ادامه دهند جامعه قاره سبز را به‌نوعی تنبلی دچار نمود تا به‌مرورزمان پیر شده و بیش از قبل به حضور مهاجران نیازمند باشد. کشور ما در آن سال‌ها نه‌تنها از این روش پیروی نمی‌کرد بلکه به‌شدت نیازمند افزایش جمعیت جوان خود بود تا در زمان حوادث سخت و غیرمترقبه‌ای همچون دفاع از وطن دستش خالی نباشد اما پس از پایان دفاع مقدس این مسئله به‌نوعی وارونگی تبدیل شد و همچنان ادامه یافت تا بر اساس پیش‌بینی‌های موجود از سال ۱۴۰۴ رشد منفی آغاز و در سال ۱۴۴۰ به اوج خود برسد. متأسفانه این روزها آمار سقط‌جنین در کشور ما افزایش قابل‌توجهی پیدا کرده تا افراط‌وتفریط در ایده‌های انسان‌مداری به‌جای «خدامحوری» ازدیاد یابد.
اگرچه در سال ۱۳۸۴ قانون مدون سقط‌جنین و مجازات‌های آن به تصویب رسیده است اما در سال ۸۵ پزشکی قانونی اعلام می‌کند که حدود ۳ هزار مورد در کل کشور با استفاده از مجوز قانونی به این کار ناپسند دست ‌زده‌اند! این آمار در سال ۹۴ به ده هزار مورد می‌رسد اما میزان تمامی سقط‌ها شامل قانونی و غیرقانونی بسیار فراتر بوده و هرسال در حال افزایش است. در سال ۹۶ دکتر محمدباقر لاریجانی معاون آموزشی وزیر بهداشت اعلام کرد که سالانه بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار سقط‌جنین در کشور اتفاق می‌افتد! که بر اساس این آمار مستند به‌طور میانگین هرروز هزار سقط‌جنین در کشور انجام شده و تنها ده مورد آن قانونی بوده است! این نوع سقط در ۵ درصد از مادران باعث مرگ، در ۲۰ درصد آن‌ها باعث معلولیت و در برخی از موارد موجب برداشته شدن کامل رحم خواهد بود که عوارض‌های جانبی دیگری همچون روحی و روانی را هم گریبان گیر مادران و پدرانی که به‌نوعی «احساس گناه» می‌کنند خواهد بود!
اما این‌ها یک بعد قضیه است که اگر با یک حساب سرانگشتی ۹۹۰ جنین ازدست‌رفته را ضربدر روزهای سال کنیم با عدد خیره‌کننده‌ای روبرو می‌شود که سالانه ۳۶۱ هزار و ۳۵۰ نفر نیروی سازنده برای آینده را از دست می‌دهیم! از سویی دیگر ایران طی ۳۰ سال گذشته بالاترین رکود سرعت کاهش نرخ موالید را در دنیا به خود اختصاص داده است و جمعیت کشور با سرعت فزاینده‌ای در مسیر سالمند شدن پیش می‌رود که برای تأمین نیروی انسانی و مولد طی دهه‌های پیش رو با چالش جدی مواجه خواهد شد. متأسفانه علی‌رغم گذشت بیش از هفت سال از تدوین «طرح جمعیت و تعالی خانواده» و «۱۵ سال از تصویب قانون تسهیل ازدواج جوانان» اما به‌جز وارونگی شاهد هیچگونه موفقیتی در اجرا و عملی شدن آن‌ها نبوده‌ایم! 

نویسنده: حسن روانشید

https://siasatrooz.ir/vdcaiyn6u49n6o1.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی