در ایام تعطیلات عید قربان یعنی همین دو سه روز پیش کلیپی در فضای مجازی انتشار یافت که هم ناراحتکننده بود و هم حیرتانگیز.
ماجرا از این قرار بود که یک مامور راهنمایی و رانندگی به یک خودروی شاسیبلند دستور ایست میدهد و راننده فرار میکند و در تعقیب و گریز صورت گرفته خودروی فرد فراری چپ میکند و فرد خاطی به جای پشیمانی از عملکرد خود مامور پلیس را به باد کتک گرفته و انواع و اقسام فحشهای مثبت ۱۸ را نثار مامور وظیفهشناس بخت برگشته میکند و مدام میپرسد میدانی یک میلیارد چقدر است؟
این رفتار قبلا هم سابقه داشته سالها پیش فرد خاطی بعد از جریمه شدن با دنده عقب روی اتومبیل پلیس میآید و فرار میکند یا همین پارسال که نماینده به اصطلاح محترم و قانونمدار مجلس شورای اسلامی با یکی از ماموران راهنمایی و رانندگی فرودگاه مهرآباد درگیر شد و دماغ آن مامور شکسته شد.
نتیجه این اقدام میشود رفتار امروز این شهروند، وقتی کسی که خود قانونگذار این مملکت است اینچنین قانون را نقض میکند مردم هم به خود جرات چنین رفتاری را میدهند.
وقتی در انواع و اقسام فیلمها و سریالهای داخلی سربازان و ماموران پلیس افراد کودنی هستند یا سیستم پلیس به مدت چند روز قطع است و هر اتفاقی ممکن است و... در مردم این باور ایجاد میشود که در واقعیت هم همین است.
وقتی در ماجرای دراویش گنابادی در ویدئوهای اولیه شخصی خیلی راحت مامور پلیس را تهدید میکند و حتی اولتیماتوم میدهد، امروز باید شاهد چنین برخوردی باشیم.
در همین قضیه کتکخوردن پلیس ماجرا زمانی غمانگیزتر میشود که افراد حاضر فقط به نظاره و فیلم گرفتن از این ماجرا بسنده میکنند. این جا دیگر نه کسی قمه به دست مردم را تهدید کرده است که جلو نیایند و نه حتی پلیس اسلحهای دارد که مردم از شلیک سهوی به خودشان بترسند. این سکون و تماشاچی بود گویی نشان میدهد که دیگر حتی اگر دردسری هم برای کسی ایجاد نشود، مردم تمایلی به خاموش کردن شعله دعوا و درگیری ندارند و فقط دوست دارند به عنوان تماشاچی از این صحنه مانند یک فیلم اکشن لذت ببرند. حتی در فضای مجازی عدهای از این برخورد جنونآمیز راننده طرفداری میکنند و کار مامور را غیرقانونی میدانند. اما این را به یاد نمیآورند که اگر همین ماموران نباشند با فرهنگ غلطی که اکثر ما داریم تعداد کشتههای حوادث جادهای و شهری بیش از اینها میشود.
در طرف دیگر نیز افرادی بودند که از این برخورد خشمگین و ناراحت بودند و خواستار برخورد با این فرد شدند و این نکته را یادآوری کردند که در کشورهای خارجی ماموران راهنمایی و رانندگی نیز حق استفاده از سلاح دارند اما همانطور که در فیلم هم کاملا مشخص است، مامور پلیس در بیشتر صحنههای این فیلم در حال کتک خوردن است، چراکه احتمالا ضارب میداند مامور راهنمایی و رانندگی با خود اسلحه ندارد و از این جهت خیالش راحت است.
اما یک لحظه بیایید تصور کنیم این اتفاق عمومی شود. بر خلاف آن چه ما مردم در مورد خودمان میگوییم، مانند بسیاری دیگر از مردم جهان، در هنگام درگیری و اختلاف بیشتر دوست داریم جانب خودمان را بگیریم، نه جانب آن کس که واقعا حق دارد. بیاعتبار شدن فرمان پلیس در جامعه بدان معنی است که بر سر هر چهارراه اگر هرکس کوچکترین دلیل منطقی برای خود ببافد، میتواند خلاف قانون و قاعده حرکت کند و اگر با کسی برخورد کرد و یا با فرمان پلیس روبهرو شد، حتی در صورت عدم توانایی فرار، پلیس بیچاره را مورد ضرب و شتم قرار دهد. باز هم باید بگوییم که کسی منکر ضعفهای بزرگ پلیس در برخوردهایش نیست، اما آن چه اکنون پیاده شده است، قطعا بهتر از هرج و مرجی است که در صورت بیاعتبار شدن فرمان پلیس به وجود خواهد آمد.
سویه دیگر این فیلم، اما اظهارات تحقیرکننده فرد متخلف است، آنجا که با تبختر به پلیس میگوید، تو میدانی قیمت این ماشین چند میلیارد است؟!
این هم البته اظهاراتی آشناست چراکه در همین هفتههای اخیر مشابه آن را از سوی آقازادههایی شنیدیم که با غروری وقاحتآمیز به تحقیر مردم پرداختند. باید از خودمان بپرسیم چه شده که فردی جرات میکند به خاطر ماشین میلیاردیاش اینگونه در برابر مامور قانون رجزخوانی کند و خود را بالاتر از قانون بداند؟!
اینکه عملکرد ماموران ناجا چه در بخش انتظامی و آگاهی و چه در بخش راهنمایی و رانندگی اشتباه دارد شکی نیست. تا جایی که پیشتر سردار اشتری از همین ماموران راهنمایی و رانندگی خواست به جای کمین گذاشتن در مکانهای خطرناک به ویژه سرپیچها و یا مناطق کور کمین نکنند. و بار دیگر وظیفه اصلی نیروهای خود را ارشاد دانست و نه جریمه و برخورد سخت.
نویسنده: نوید زالی