سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۲۱:۳۶
کد مطلب : 125756

اردیبهشت ماست که اردی جهنم است!

این شعار سروده دانش آموزان و دانشجویان دهه چهل بود که نیمه خردادماه هرسال امتحانات نهایی تحصیلی‌شان برگزار می‌شد و ...
این شعار سروده دانش آموزان و دانشجویان دهه چهل بود که نیمه خردادماه هرسال امتحانات نهایی تحصیلی‌شان برگزار می‌شد و اگر نمی‌توانستند از این مسیر موفق عبور کنند ناچار می‌شدند طول تعطیلات تابستان را در آن گرمای طاقت‌فرسا و بدون حضور ابزاری به نام کولر که بعدها اختراع شد، به کمک بادبزن‌های دستی و در صورت ثروتمند بودن پنکه‌های برقی سقفی طی کنند و شبانه‌روز درس بخوانند تا در امتحانات تجدیدی شهریورماه سربلند بیرون آیند.
از این نظر تلاش می‌کردند اردیبهشت را برای خود به اردی جهنم تبدیل نمایند تا امتحانات خردادماه برایشان دلچسب باشد. اگرچه دیگر آن روزهای تلخ و شیرین تکرار شدنی نیست و امتحانات مدارس از ابتدایی تا متوسطه بر اساس مبحث تعامل برنامه‌ریزی‌ شده تا بالاخره هر دانش‌آموزی بتواند ضمن شرکت در گزینش‌های متعدد با دید مثبت و کمک کتاب‌های آموزشی و درنهایت معلمان و مدیران مدارس غیرانتفاعی که رضایت اولیاء دانش آموزان را در اولویت برنامه‌های خود قرار داده‌اند، مردود نشده و موفق باشند که کنکور نیز دومرحله‌ای شده تا همه بتوانند به چون‌وچرا راهی دانشگاه‌های جورواجور شوند و اگر هم این اتفاق نیفتاد با به همراه داشتن کارت‌های عابربانک خفن از پردیس‌ها و مدارس عالی غیرانتفاعی دولتی بهره‌مند شوند تا دیگر اثری از نگرانی حاصل از سروده «اردیبهشت است که اردی جهنم است» برای دانش‌آموز و دانشجو وجود نداشته باشد و انگار اینکه اصلا هولوکاستی نبوده و نیست و اگر کسی آن افسانه را تکرار کند، مجازات می‌شود!
درحالی‌که هولوکاست‌های تازه‌ای ازجمله افزایش حقوق ۲۰ درصدی شاغلان و بازنشستگان دولت و همچنین ۲۷ درصدی کارگران بجای همه آن‌ها نگرانی‌ها را دوچندان کند زیرا به‌هیچ‌وجه قابل قیاس با جهش قیمت‌هایی چون خدمات شهری از قبیل کرایه اتوبوس و تاکسی تا مرز ۴۰ درصد نیستند! همه این اتفاقات را می‌توان زخم‌هایی فرض کرد که با وزیدن بادهای بهاری در اردیبهشت چرکین می‌شوند تا شهروندان هنوز از لذت خوش ایام نوروز بیرون نیامده با غول افسارگسیخته گرانی مواجه می‌شوند تا اردیبهشت را با طعم گس اردی جهنم آغاز کنند که مجموع آن دودی باشد که همچنان چشم دهک‌های پایین را بسوزاند و یارانه‌های ۳۰۰ و ۴۰۰ تومانی هم به‌تنهایی چاره‌ساز نباشند و بلکه همانند تیغی در چشم دریافت‌کننده آن فروروند زیرا هنوز به‌حساب واریز نشده هزینه درمان یک سرماخوردگی ساده را هم جواب ندهد! آری اردیبهشت ماست که اردی جهنم است، زمانی که خانواده‌های متوسط هم نتواند حداقل نیازهای خود را برای صرف غذایی ساده چون ماست و خیار فراهم کنند که هر دانه از این صیفی بی‌خاصیت که حالا جزو میوه‌ها شده حداقل سه هزار تومان ناقابل آب بخورد و برای تأمین غذای ماست و خیار برای یک فرد باید مبلغ بیست هزار تومان پیاده شد! زیرا دیگر نه سراغ برنج می‌توان رفت و نه نگاهی به گوشت و ماهی داشت که این روزها قیمت‌هایشان پرواز کرده و مرغ هم کوس رقابت با این دو گذاشته تا به کیلویی صد هزار تومان برسد و رکورد قیمت ۲ دلاری برای هر کیلو را در کتاب گینس ثبت کند!
اگرچه چند وقتی است خیال مستأجران از اجاره خانه آسوده شده زیرا دیگر خانه را دربست به کسی نمی‌دهند تا بشود هر اتاق آن با پول پیش چند صد میلیونی و اجاره ماهانه چندمیلیونی در اختیار متقاضیان قرار داد و بالطبع ساکنان آن در امر استفاده از حمام و سرویس بهداشتی و آشپزخانه اشتراک منافع داشته باشند و به علت گرانی مترو و اتوبوس و تاکسی هرروز پس از شنیدن اذان صبح از خانه خارج شده و با دوچرخه و در صورت نداشتن آن، قدم‌زنان به‌سوی محل کار بروند و این روش را عینا پس از وقت کاری تکرار کنند زیرا علی‌رغم اینکه دیگر جایی برای عبور و مرور دوچرخه در شهر پیدا نمی‌شود بلکه خرید یک دستگاه از آن ‌هم چند میلیون آب می‌خورد! تورم ۵۰ درصد اسمش ۵۰ درصد است وگرنه اسکناس‌های دویست هزار تومانی جدید چهار صفر خود را از دست نمی‌داد تا نوع جدید آن با عدد ۲۰۰ به چاپ برسد و عنوان هزار را شایسته خود نداند!
یادش به خیر استاد فرهیخته شهرضایی را که در یکی از سروده‌های طنز بلندش اینگونه گفته «بهمن‌ها را تیر کردند و مردم را هم!» که این اشاره به سال‌های دهه شصت است تا بسته‌های سیگار تولید داخل به نام «بهمن» تغییر اسم داده و با عنوان «تیر» راهی بازار مصرف شد و امروز نیز بار دیگر تاریخ تکرار می‌شود. همچنان که «اردیبهشت ماست که اردی جهنم است» تکرار و به‌گونه‌ای دیگر بازسازی شده تا فرزندآوری بیش از سه اولاد امتیازاتی چون مسکن، خودرو و یارانه ویژه داشته باشد اما پدر و مادری که طی سنوات گذشته تا ۸ فرزند داشتند اگرچه فرزندانشان به دلیل رکود اقتصادی خانه‌نشین و همچنان نان‌خور خانواده هستند و شغلی به دست نیاورده‌اند و از دریافت این امتیاز دولت سیزدهم نیز محروم شدند زیرا قانون عطف‌به‌ما سبق نمی‌شود!

حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت
https://siasatrooz.ir/vdcdkk0f9yt0x56.2a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی