گروه حوادث - پسری که پدرش را با شلیک گلوله، قربانی دستبرد شبانه کرد در شیراز بازداشت شد و لب به اعتراف گشود.
به گزارش خبرنگار ما، تلفن پلیس 110 شیراز اواخر هفته گذشته به صدا درآمد و خبر رسید مرد 60 ساله ای به نام «هوشنگ - ف» در خانه اش با شلیک گلوله زخمی و در بیمارستان تسلیم مرگ شده است.همان موقع افسران اداره آگاهی به همراه بازپرس کشیک به بیمارستان مورد نظر رفتند و با دیدن جنازه خونین رسیدگی به جنایت را دستور کار خود قرار دادند.
پیکر قربانی پس از نمونه برداری‌های لازم به پزشکی قانونی فرستاده شد و دو متهم از جمله پسر27 ساله «هوشنگ» که «عسگر» نام دارد دستگیر شدند.
«عسگر» که ابتدا خود را بی گناه و عزادار نشان می داد وقتی در بن بست اطلاعاتی قرار گرفت و با مدرک‌های دادگاه پسند رو به رو شد به ناچار لب به بیان حقیقت گشود. وی گفت: «زمانی که می خواستم مقداری پول از جیب کت پدرم بدزدم از خواب پرید و با من درگیر شد.از شدت ترس، دستپاچه شدم و با اسلحه شکاری یک گلوله به پدرم شلیک کردم اما هرگز نمی خواستم کشته شود.باور کنید همه چیز یک اتفاق ناخواسته بود و حالا خیلی پشیمانم.»
جانی با صدور دستور قضایی روانه زندان شد تا پس از بازسازی صحنه جرم، در دادگاه کیفری استان فارس محاکمه شود.
قاتل مادربزرگ به دادگاه رسید
از سوی دیگر کیفرخواست مردی معتاد که یک زن کهنسال را «زنده زنده» سوزاند صادر شد.رسیدگی به این پرونده از بامداد هفدهم تیر 1384 پس از آن آغاز شد که مرد 64 ساله ای به نام «مرتضی» به کلانتری «قصردشت» رفت و گفت پیکر سوخته مادر 82 ساله اش «معصومه» در حیاط خانه اش افتاده است.
با افشای این مسئله که آتش سوزی عمدی بوده است کارآگاهان نخستین سرنخ را کشف و یک متهم را دستگیر کردند.او از بستگان «معصومه» بود و با خانواده این مادربزرگ، اختلاف کهنه داشت اما چون مدرکی مبنی بر مجرم بودنش به دست نیامد دستور
آزادی اش صادر شد.
تحقیق میدانی افسران دایره پنجم اداره آگاهی شیراز، سرانجام مرداد 1387 به نتیجه رسید و مرد 27 ساله ای به نام «سیامک» که همسایه «معصومه» بود بازداشت شد.وی که معتاد بود ابتدا خود را بی گناه خواند و تلاش کرد با دروغگویی، تجسس را به بیراهه بکشاند اما با هوشیاری ماموران، نقره داغ شد.
«سیامک» در بازجویی‌ها گفت: «آن روز، حسابی خمار بودم و چون هیچ پولی برای تهیه مواد نداشتم به فکر دزدی از خانه پیرزن افتادم.من که فکر می کردم همگی اعضای این خانواده به جشن عروسی رفته اند از پشت بام وارد خانه همسایه شدم.»
مجرم اضافه کرد: «برای پیدا کردن پول، خانه را زیر و رو کردم و زمانی که به حیاط رفتم معصومه را در حال شستن دستشویی دیدم.مرا که دید ترسید و چون دستپاچه شده بودم دهانش را گرفتم.روی زمین افتاد و چند ضربه به او زدم.بعد هم ظرفی را که مایع سوختنی در آن بود به روی پیرزن پاشیدم، کبریت کشیدم، فوری از پشت بام به خانه خودم برگشتم و پای تلویزیون نشستم.»
به دنبال اعتراف‌های تکان دهنده و بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست آدمکش معتاد در شعبه 17 دادسرای جنایی شیراز صادر و به دادگاه کیفری استان فارس فرستاده شد.خانواده داغدار، اشد مجازات خواسته و قرار است «سیامک» به زودی محاکمه علنی شود.
امروز اعتیاد به موادمخدر تهدیدی جدی برای جامعه بشری به ویژه نسل جوان است.این بلای خانمانسوز، علاوه بر جلوه‌های منفی آشکار، ابعاد آسیب زای پنهان هم دارد که بسیار خطرناک است.
شیوع مصرف موادمخدر و اعتیاد در جامعه، چنان مخاطره آمیز است که آن را به یکی از مسائل اصلی اجتماعی تبدیل کرده و حتی افزایش بخش زیادی از جرم‌های دهه‌های اخیر به همین معضل نسبت داده می شود.هر معتاد بعد از مصرف مواد مخدر به فکر چگونگی تامین وعده دیگر است و این افراد که بیش ترشان بیکار هستند ناچارند به انواع جرم، رو بیاورند.در نتیجه، اعتیاد سرآغازی برای دزدی، قاچاق، خیانت و جنایت به شمار می آید.
خانواده به عنوان کلیدی ترین واحد جامعه، نقش به سزایی در دور نگه داشتن فرزندان از مواد مخدر دارد و بایستی با شناخت دقیق نیازهای جوانان که متاسفانه بیش ترین شمار معتادان را تشکیل می دهند آنان را با علل و آسیب‌های ناشی از اعتیاد آشنا کرد.
