یک سال پیش در چنین روزی آمریکا و ناتو خروج نهایی خود و پایان ۲۰ سال اشغال حضوری افغانستان را اعلام کردند. این خروج و مجموعه تحولات و صحنه جهانی پس از یک سال از آن خروج نکاتی قابل توجه را به همراه دارد. نخست آنکه بر اساس گزارشهای منتشره هزینه جنگ آمریکا در افغانستان که از پاییز ۲۰۰۱ آغاز شد ۲.۲۶ تریلیون دلار بوده است. طی این ۲۰ سال در مجموع ۲ هزار و ۴۴۸ هزار نظامی آمریکا در این جنگ کشته شده و هزار و ۱۴۴ نفر از نیروهای ائتلاف ناتو نیز در این جنگ جان خود را از دست دادند.
همچنین مشارکت انگلیس در عملیات نظامی در افغانستان، ۳۱.۳ میلیارد دلار برای مالیات دهندگان انگلیس هزینه داشت و منجر به کشته شدن ۴۵۰ نظامی انگلیسی شد. نکته مهم آنکه در نهایت پس از ۲۰ سال اشغالگری و هزینههای سنگین مالی و انسانی در نهایت اشغالگران وادار به فرار از این کشور شدند. کارنامه افغانستان گواهی بر این حقیقت بوده است که سیاست یک جانبه گرایانه غرب در جهان به پایان تاریخ مصرف خود نزدیک می شود و این کشورها حتی توان ماندن در سرزمینی همچون افغانستان با آن همه بحران و درد و رنج را ندارند و فرار گزینه نهایی آنها می باشد. دوم آنکه رفتار آمریکاییها در دوران حضور، هنگام خروج و پس از آن، بیانگر اصل غیر قابل اعتماد بودن غرب است. آمریکایی که زمانی خود را ناجی ملتها معرفی میکرد و با این رویکرد به اشغال افغانستان پرداخت نه تنها گامی برای این ادعا بر نداشت بلکه در طول ۲۰ سال اشغال جز دامن زدن به بحرانهای قومی و قبیلهای سرنوشت سیاسی دیگری برای آن رقم نزدهاند و در نهایت نیز قدرت را به طالبانی واگذار کردند که با ادعای حذف آنها اشغال افغانستان را رقم زدند. بر اساس آمار اعلامی در ۲۰ سال ۴۸ هزار غیرنظامی افغان کشته و ۷۵ هزار غیرنظامی زخمی شدهاند. طی این مدت ۲۴۱ هزار نفر به طور مستقیم در نتیجه این جنگ کشته شدهاند. حضور اشغالگران موجب شد تا تولید مواد مخدر در افغانستان از دویست تن به نه هزار تن افزایش یابد.
فاجعه انسانی در فرودگاه کابل با دهها قربانی سندی دیگر بر بیتعهدی و مسئولیت ناپذیری غرب در قبال آنانی است که سالها به آنها خدمت کرده و در نهایت غرب بدون توجه به شرایط و خواستههایشان، آنها را رها کرده و زمینه ساز فاجعه فرودگاه کابل شدند. حلقه تکمیلی این بیتعهدی و روحیه غیره بشری غرب را در جنایت آمریکاییها پس از ادعای حمله داعش به فرودگاه کابل میتوان مشاهده کرد که جنگنده آمریکایی که هرگز نیز مورد بازخواست قرار نگرفت خانوادهای ۱۰ نفره که ۷ نفر آن را کودکان تشکیل میدادند به خاک و خون کشید.
خروج آمریکاییها و رفتارهای غیر انسانی آنها در حالی بر میزان مهاجران افغانستانی افزود که در حالی آوارگان افغان پشت مرزهای اروپا و کمپهای امریکا بدون امکانات بهداشتی و درمانی جان میدادند غرب با عنوان نژادپرستانه چشم آبیهای مو بلوند بر اسکان و حمایت از آوارکان اوکراینی اقدام نمود. افغانهایی نیز که پذیرفته شدند در کشورهایی مانند انگلیس برای تبعیدشان به رواندا اقدام و بسیاری نیز همچون مجرمان بدون هیچ جرمی محکوم به استفاده از پابند الکترونیکی شدند.
جالب توجه انکه در طول ۴ دهه اخیر جمهوری اسلامی ایران با رویکردی برادرانه و همسایه محور بدون هیچ گونه چشم داشتی به میزبانی از میلیونها افغانستانی آواره پرداخته است. یکی از ادعاهایی که در یک سال گذشته رسانههای غربی از جمله فارسی زبانان درباره افغانستان مطرح می سازند حمایت از زنان این کشور با ادعای ازادی تحصیل و نداشتن حجاب است حال آنکه در طول ۲۱ سال گذشته مشکل زنان افغان برخوردار نبودن از حداقل امکانات بهداشتی و رفاهی است. صندوق جمعیت سازمان ملل با ابراز نگرانی از وضعیت زنان در افغانستان گفته است که این کشور بالاترین میزان مرگومیر مادران را دارد و ۶۳۸ مادر در هر ۱۰۰ هزار ولادت جان خود را از دست میدهند. جالب توجه آنکه رسانههای غربی در حالی با تبلیغات گسترده برآنند تا این وضعیت بحرانی از جمله در قبال زنان را صرفا به دوران طالبان نسبت دهند که آمارها از ریشهای بودن این بحرانها در دوران حضور اشغالگران حکایت دارد چنانکه سازمان ملل در سال ۱۳۹۵ اذعان می کند که افغانستان هنوز بدترین مکان در دنیا برای مادران به حساب میآید. در سال ۱۳۸۷ یعنی پس از ۷ سال از حضور اشغالگران نیز پیتر گراف، رئیس سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد که آمار مرگ و میر زنان هنگام زایمان در افغانستان نگران کننده است. رویکرد جنایت کارانه آمریکاییها در قبال افغانستان چنان است که به رغم فقر ۲۵ میلیون افغانستانی از جمعیت نزدیک به ۴۰ میلیون نفر، این کشور حاضر به آزاد سازی ۹ میلیارد دلار داراییهای کابل و انجام تعهداتش برای کمکهای بشر دوستانه به افغانستان نمی باشد. این رفتارها درسی است برای آنانی که دل بسته مذاکره و تعامل و واگذاری کشورشان به آمریکا برای رسیدن به اقتصاد برتر و زندگی رفاهی را دارند سرابی که که جز باتلاق و نابودی هیچ دستاوردی به همراه نخواهد داشت.
نویسنده: قاسم غفوری
همچنین مشارکت انگلیس در عملیات نظامی در افغانستان، ۳۱.۳ میلیارد دلار برای مالیات دهندگان انگلیس هزینه داشت و منجر به کشته شدن ۴۵۰ نظامی انگلیسی شد. نکته مهم آنکه در نهایت پس از ۲۰ سال اشغالگری و هزینههای سنگین مالی و انسانی در نهایت اشغالگران وادار به فرار از این کشور شدند. کارنامه افغانستان گواهی بر این حقیقت بوده است که سیاست یک جانبه گرایانه غرب در جهان به پایان تاریخ مصرف خود نزدیک می شود و این کشورها حتی توان ماندن در سرزمینی همچون افغانستان با آن همه بحران و درد و رنج را ندارند و فرار گزینه نهایی آنها می باشد. دوم آنکه رفتار آمریکاییها در دوران حضور، هنگام خروج و پس از آن، بیانگر اصل غیر قابل اعتماد بودن غرب است. آمریکایی که زمانی خود را ناجی ملتها معرفی میکرد و با این رویکرد به اشغال افغانستان پرداخت نه تنها گامی برای این ادعا بر نداشت بلکه در طول ۲۰ سال اشغال جز دامن زدن به بحرانهای قومی و قبیلهای سرنوشت سیاسی دیگری برای آن رقم نزدهاند و در نهایت نیز قدرت را به طالبانی واگذار کردند که با ادعای حذف آنها اشغال افغانستان را رقم زدند. بر اساس آمار اعلامی در ۲۰ سال ۴۸ هزار غیرنظامی افغان کشته و ۷۵ هزار غیرنظامی زخمی شدهاند. طی این مدت ۲۴۱ هزار نفر به طور مستقیم در نتیجه این جنگ کشته شدهاند. حضور اشغالگران موجب شد تا تولید مواد مخدر در افغانستان از دویست تن به نه هزار تن افزایش یابد.
فاجعه انسانی در فرودگاه کابل با دهها قربانی سندی دیگر بر بیتعهدی و مسئولیت ناپذیری غرب در قبال آنانی است که سالها به آنها خدمت کرده و در نهایت غرب بدون توجه به شرایط و خواستههایشان، آنها را رها کرده و زمینه ساز فاجعه فرودگاه کابل شدند. حلقه تکمیلی این بیتعهدی و روحیه غیره بشری غرب را در جنایت آمریکاییها پس از ادعای حمله داعش به فرودگاه کابل میتوان مشاهده کرد که جنگنده آمریکایی که هرگز نیز مورد بازخواست قرار نگرفت خانوادهای ۱۰ نفره که ۷ نفر آن را کودکان تشکیل میدادند به خاک و خون کشید.
خروج آمریکاییها و رفتارهای غیر انسانی آنها در حالی بر میزان مهاجران افغانستانی افزود که در حالی آوارگان افغان پشت مرزهای اروپا و کمپهای امریکا بدون امکانات بهداشتی و درمانی جان میدادند غرب با عنوان نژادپرستانه چشم آبیهای مو بلوند بر اسکان و حمایت از آوارکان اوکراینی اقدام نمود. افغانهایی نیز که پذیرفته شدند در کشورهایی مانند انگلیس برای تبعیدشان به رواندا اقدام و بسیاری نیز همچون مجرمان بدون هیچ جرمی محکوم به استفاده از پابند الکترونیکی شدند.
جالب توجه انکه در طول ۴ دهه اخیر جمهوری اسلامی ایران با رویکردی برادرانه و همسایه محور بدون هیچ گونه چشم داشتی به میزبانی از میلیونها افغانستانی آواره پرداخته است. یکی از ادعاهایی که در یک سال گذشته رسانههای غربی از جمله فارسی زبانان درباره افغانستان مطرح می سازند حمایت از زنان این کشور با ادعای ازادی تحصیل و نداشتن حجاب است حال آنکه در طول ۲۱ سال گذشته مشکل زنان افغان برخوردار نبودن از حداقل امکانات بهداشتی و رفاهی است. صندوق جمعیت سازمان ملل با ابراز نگرانی از وضعیت زنان در افغانستان گفته است که این کشور بالاترین میزان مرگومیر مادران را دارد و ۶۳۸ مادر در هر ۱۰۰ هزار ولادت جان خود را از دست میدهند. جالب توجه آنکه رسانههای غربی در حالی با تبلیغات گسترده برآنند تا این وضعیت بحرانی از جمله در قبال زنان را صرفا به دوران طالبان نسبت دهند که آمارها از ریشهای بودن این بحرانها در دوران حضور اشغالگران حکایت دارد چنانکه سازمان ملل در سال ۱۳۹۵ اذعان می کند که افغانستان هنوز بدترین مکان در دنیا برای مادران به حساب میآید. در سال ۱۳۸۷ یعنی پس از ۷ سال از حضور اشغالگران نیز پیتر گراف، رئیس سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد که آمار مرگ و میر زنان هنگام زایمان در افغانستان نگران کننده است. رویکرد جنایت کارانه آمریکاییها در قبال افغانستان چنان است که به رغم فقر ۲۵ میلیون افغانستانی از جمعیت نزدیک به ۴۰ میلیون نفر، این کشور حاضر به آزاد سازی ۹ میلیارد دلار داراییهای کابل و انجام تعهداتش برای کمکهای بشر دوستانه به افغانستان نمی باشد. این رفتارها درسی است برای آنانی که دل بسته مذاکره و تعامل و واگذاری کشورشان به آمریکا برای رسیدن به اقتصاد برتر و زندگی رفاهی را دارند سرابی که که جز باتلاق و نابودی هیچ دستاوردی به همراه نخواهد داشت.
نویسنده: قاسم غفوری