این روزها بعد از اعلام لایحه بودجه برخی تلاش کردند تا با مقایسه بودجه حوزه و دانشگاه این دو نهاد علمی و دینی کشور را مقابل هم بگذارند اما درباره اهمیت وحدت این دو نهاد علمی و حوزوی باید بیشتر با هم در ارتباط باشند. پرواز در آسمان علم و نیل به پیشرفت و توسعه در گرو داشتن دوبال مهم علم آموزی در کشور است. یکی حوزه و دیگری دانشگاه. سالروز شهادت دکتر مفتح یادآور تمام تلاش هایی است که برای بی اثر کردن تفرقهافکنی بین این دونهاد علمی در ایران اسلامی صورت گرفته بود.
لزوم وحدت حوزه و دانشگاه
مسأله وحدت حوزه و دانشگاه از مسایلي است كه از ابتداي انقلاب اسلامي و حتي پيش از آن به طرق مختلف در كانون توجه صاحبنظران و مصلحان اين كشور بوده است. اين مدت طولاني بحث و گفتوگو، بايد جايي براي ابهام در اولين گام، يعني تشخيص مسأله باقي نگذاشته و بلكه انتظار ميرود كه بسياري از مسائل عملي مرتبط با اين مقوله نيز حل شده باشد.
از همان ابتدا عليرغم خواست عدهاي، هرگز حوزه و دانشگاه به صورت همهجانبه معارض و متضاد نبودهاند، بلكه همواره نقاط وصل متعددي داشتهاند و حتي بعضي از پيشروان و بنيانگذاران دانشگاه كه داراي سوابق حوزوي بودهاند، اينطور نبوده كه از يكي بريده و به ديگري پيوسته باشند و هرگز مسأله را اينطور نميديدهاند. از اين رو، در وضع كنوني پس از پيشرفت هاي عمدهاي كه در اين زمينه حاصل شده، مسأله هرگز بصورتي كه در اين مقاله مورد پرسش و بحث قرار گرفته نيست، اما حقيقت اين است كه فضاي حاكم بر روابط اين دو نهاد، غالبا متأثر از افراطيترين ديدگاهها در اين خصوص بوده است، يعني كساني مايل بودهاند با تأسي از غرب و الگوي غربي يك صفبندي قاطع ميان اين دو ايجاد كنند، و حوزه و دانشگاه را متعلق به دو دنياي كاملاً متفاوت بدانند كه بقاء و رشد يكي در گرو افول و مرگ ديگري است و بالعكس. اين تصوير در عين اينكه در صورت كاملش مابهازای محصل و واقعي نداشته، اما روند مباحثات و برخوردهاي اين دو را در كليت خود جهت داده است.
وحدت حوزه و دانشگاه از منظر امام (ره)
وحدت حوزه و دانشگاه راهبرد بنیادی امام خمینی رحمهالله برای تحقق اسلام ناب محمدی است و بدون این وحدت، انقلاب اسلامی کمفروغ است. همچنین همبستگی و همکاری این دو پایگاه فکری فرهنگی جامعه، برای پاسداری فرهنگی ریشهدار، در برابر تاختوتاز ارزشهای غربی، ضروری هست. وحدت و همکاری میان این دو نهاد، نه یک وحدت فیزیکی و شکلی، بلکه همگرایی و یکی شدن در مبانی معرفتشناختی، ارزشهای فرهنگی و دغدغهها و حساسیتهای سیاسی اجتماعی است؛ و همین حالت است که هر یک از این دو قشر را در جایگاه واقعی خود قرار داده است.
بنیانگذار انقلاب اسلامی که همیشه با نگاهی ژرف به مسائل مینگریست، جدایی حوزه و دانشگاه را توطئه استکبار میدانست. ایشان در سخنانی فرمودهاند: «حالا که میبینند یک تحولی پیدا شده است، [و] دانشگاهی متمایل شده است به روحانی، [و] روحانی متمایل شده است به دانشگاهی [و] باهم هستند و میخواهند باهم کشور خودشان را به پیش ببرند، حالا شیاطین بیشتر در فکر هستند که روحانی را از یک طرف بکوبند و دانشگاهی را از یک طرف و فساد کنند بین این دو تا... چشمهایتان را باید خیلی بازکنید. در این زمان چشم و گوشها باید خیلی باز باشد که یک وقت میبینید از داخل خود دانشگاه و از داخل خود فیضیه شما را به فساد میکشانند، شما را به تفرقه میکشانند. اینهایی که نمیخواهند این کشور یک کشور صحیح و سالم باشد و اربابهای آنها که از اول هم نمیخواستند، نمیتوانند ببینند که شما باهم مجتمع شدید و میخواهید باهم کار کنید... آنها در صدد این هستند که نگذارند شماها باهم باشید.»
وحدت حوزه و دانشگاه در آینه کلام رهبر معظم انقلاب
یکی از دست آوردهای انقلاب اسلامی وحدت هر چه بیشتر حوزه و دانشگاه بود. امری که پیش از انقلاب بسیار کم بود و بعد از آن علی رغم دشمنی های بسیار به منصه ظهور رسید.
در همین زمینه بیانات رهبر معظم انقلاب بهتر از هر شخص دیگری در شفاف سازی ظرائف وحدت سرنوشت ساز حوزه و دانشگاه موثر است.
بخشهایی از بیانات معظمله به مناسبت ۲۷ آذر، روز وحدت حوزه و دانشگاه در سال های متمادی به این شرح است:
وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی: وحدت در اهداف كلى، وحدت در كامل ساختن این ملت و این كشور و حركت با یكدیگر و عبور در دو خط موازى، بدون اصطكاك با هم؛ یعنى هر دو، كار خودشان را بكنند؛ اما براى یك هدف و آن هدف، ساختن و كامل كردن ملت و كشور ایران است. اینطور باید حركت كرد.
وحدت حوزه و دانشگاه، یعنى وحدت در هدف. هدف این است كه همه به سمت ایجاد یك جامعهى اسلامى پیشرفتهى مستقل، جامعهى امام، جامعهى پیشاهنگ، جامعهى الگو، ملت شاهد - ملتى كه مردم دنیا با نگاه به او جرأت پیدا كنند، تا فكر تحول را در ذهن خودشان بگذرانند و در عملشان پیاده كنند - حركت نمایند.
وحدت حوزه و دانشگاه عبارت از این است كه ما این دو كانون علمى، این دو مركز تعلیم و تعلم را از لحاظ اخلاق حاكم بر آنها، از لحاظ سیستم و سازماندهى حاكم بر آنها، و از لحاظ برخى از محتواها به هم نزدیك كنیم.