جمعه ۱۱ شهريور ۱۳۹۰ - ۱۹:۵۸
کد مطلب : 67869

سنت ایدئولوژیک

سنت ایدئولوژیک

تعاریفی که حول و حوش واژه ایدئولوژی داده شده است متفاوت است و متنوع و حتی گاهي متقاطع و متضاد،اما تعریفی که نزد اذهان جمهور پذیرفته شده است،عبارت است از خط فکری خاص و مرزداری که از آن برای بسیجاندن استفاده می شود.
درواقع اندیشه و تفکری که بر جامعه مسلط و غالب می شود و یا در صدد این تسلط برمی آید و یا حتی فراتر از آن قابلیت و انرژی بالقوه تسلط و غلبه را در خود دارد و بعد از آن در صدد بسیج توده به منظور تحقق آرمانی از پیش تعیین شده بر می آید تعریف بالنسبه قابل اتکای ایدئولوژی است.دستک ظرف ایدئولوژی می تواند بر هر مظروفی چنگ بیاندازد،دین،ملیت،فردیت و جمعیت هرکدام می توانند مظروف این ظرف شوند،در جایی ملیت مظروف می شود و فاشیسم را بیرون می دهد و در جای دیگر جمعیت مظروف می شود و کمونیسم را می سازد،البته همه محصولات ایدئولوژیکی مطلقا و عاما سیاه و فاسد و مضر نیستند،ایدئولوژی ونحوه استفاده از آن تیغ دو لبه است و هم می تواند مسموم و کشنده باشد و هم مطبوع احیا کننده.
البته نوع دوم استفاده از ایدئولوژی به علت ساختار قدرت خاص و تک صدایی و مطلق و سرکشی که در جامعه تحت تسلط ایدئولوژی شکل می گیرد کمیاب و حتی تا حدی نایاب است اما نمی توان منکر وجودش شد. از میان همه مظروف هایی که در ظرف ایدئولوژی جای می گیرند،سنت از همه عجیب تر،خاص تر و متفاوت تر است،اینکه سنت ابتدا تئوریزه شود و در قالب یک ایده برای بسیجیدن به جامعه عرضه شود آن هم با آرمان و غایتی از جنس خودش،می تواند یک پدیده قابل تامل اجتماعی به حساب بیاید.
در ایران خودمان هم این اتفاق حداقل در برهه ای از زمان رخ داده است،که ایدئولوژی حاکم بر جامعه سنت تئوریزه شده بوده است در برابر مدرنیسم غربی،که البته با توفیق هم رو به رو شد.در واقع عمده روشنفکران پیش از انقلاب به نوعی در تئوریزه کردن سنت و عرضه و ارائه آن به جامعه برای بسیج كردن مردم نقش داشته اند که از شاخص ترین آن ها می تواند به مرحوم شریعتی و آل احمد اشاره کرد که با طرح مسئله بازگشت به خویش و مسائلی دیگری از این دست خواسته یا ناخواسته در برابر هجوم سرکشانه مدرنیته غربی آرمان سنت را علم کردند.
البته در واکنش ایرانیان به مدرنیته که به پدید امدن سنت ایدئولوژیک ختم شد افکار انقلاب چپ و مارکسیستی-لنینیستی هم سهیم بودند،اما رکن و هسته مرکزی این فرآیند به همان سنت گرایی مختلط با نویی تجدد خاص و اصلاح شده باز می‌گشت.
جز ایران در گوشه های دیگر دنیا هم این پدیده مسبوق به سابقه بوده است هرچند در قالب موارد کم دوام و ناپایدار،شاید این ناپایداری ریشه در پیوند دو شاخه ناهمگون یعنی ایدئولوژی به عنوان یک فرآورده سیال و متحرک و سنت به عنوان یک فرآیند ثابت و بی حرکت داشته باشد،به این ترتیب تلاشی که حول محور ایدئولوژیک ساختن سنت به کار می رود عمدتا و در غالب موارد یا ابتر می ماند و یا در مدت زمان کوتاهی از هم می پاشد.

مولف :
https://siasatrooz.ir/vdcf1cdv.w6devagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی