خاورميانه و شمال آفريقا در ماههاي اخير شاهد تحولاتي بوده كه نتيجه آن دگرگوني در ساختار سياسي و اجتماعي برخي از كشورهاي عربي گرديده است. قيامهايي كه جرقه آن در تونس در اوايل آذر ماه ۱۳۸۹ زده و با فرار بن علي ديكتاتور حاكم بر اين كشور در دي ماه ابعاد گستردهتري به خود گرفت. سقوط حسني مبارك رئيس جمهور مصر پس از سه دهه حاكميت در ۲۲ بهمن ۱۳۸۹ نقطه عطفي در اين تحولات بود كه دامنه قيامهاي مردمي را به كشورهاي عربي حوزه خليج فارس گسترش داد. هر چند كه برخي از اين قيامها همچنان به نتيجه نرسيده و غرب و نظام سلطه نيز با تحركات گسترده به دنبال مصادره قيامها و حتي تزريق آن به برخي كشورهاي هدف براي نابود سازي دولتهاي مورد نظر مي باشد، اما مجموع تحولات نشانگر حركت عظيم مردمي است كه پس از انقلاب اسلامي ايران در منطقه مشابهي نداشته است.
نوع تحولات منطقه موجب شده تا نگاههاي متفاوتي نسبت به آنها صورت گيرد و بگونهاي كه برخي از واژه خيزش مردمي ، بيداري مردمي و برخي از بيداري و خيز ش اسلامي براي نام گذاري قيامها استفاده ميكنند.
نكته بسيار مهم در اين حوزه تاكيد بسياري از انديشمندان ، تحليلگران سياسي و اجتماعي مبني بر نقش و الگو پذيري ملتهاي منطقه از انقلاب اسلامي ايران است. الگويي كه حتي محافل رسانهاي و سياسي غرب نيز نتوانسته بر آن سرپوش گذارند و افرادي مانند هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا در نطقهاي متعددي تاكيد كرده، دولتهاي عربي با حركت به سمت اصلاحات و مطالبات مردمي از تكرار جمهوري اسلامي ايران در كشورهايشان جلوگيري كنند.
البته برخي صاحب نظران نيز با عربي دانستن قيامها در كشورهاي عربي آن را جداي از انقلاب ايران دانسته و برآنند تا نقشي مستقل به آنها بدهند.
نقش انقلاب اسلامي در تحولات منطقه
چنانكه ذكر شد از نظرات مطرح در قيام ملتهاي منطقه نقش و تاثير انقلاب اسلامي ايران ميباشد. نقش حضرت امام خميني (ره) و انديشههاي آن ، زمينهها و چگونگي شكل گيري انقلاب اسلامي ايران ، سير تكويني انقلاب اسلامي از زمان پيروزي تا حال حاضر ، چگونگي دگرگوني در جايگاه ايران در معادلات منطقهاي و جهاني از صفر تا صد و... از جمله اين مولفههاي هستند كه بسياري از تاثيرات آنها بر قيامهاي منطقه سخن به ميان ميآورند.
۱-ب ) ويژگيهاي انقلاب اسلامي ايران
بسياري از ناظران سياسي و اجتماعي جهان اذعان دارند كه انقلاب اسلامي ايران در سير تكويني آن در سه دهه حيات آن داراي نكات و مولفهاي انحصاري است كه نمونه آن را در ساير انقلابها نميتوان يافت. الگويي كه در آن ريشههاي ديني و اجتماعي باهماهنگي با پيشرفت و توسعه براي تحولات روز جهان را ميتوان در آن مشاهده كرد. برخي از اين ويژگيها عبارتند از :
-مهمترين بخش از ويژگيهاي انقلاب اسلامي ايران را در مولفههاي انديشههاي آن مي توان مشاهده كرد. انديشههايي كه برگرفته از تعاليم ديني و رهنمودهاي معمار كبير انقلاب حضرت امام خميني (ره) مي باشد. مردمي بودن، تاكيد بر مولفههاي اسلامي و ديني، مقابله با ظلم و ستم و حاكمان فاسد، پايان دادن به وابستگي و سياست ارباب و رعيتي تحميل شده از سوي غرب بويژه آمريكا، دوري از رژيم صهيونيستي به عنوان مهمترين دشمن جهان اسلام، احترام به آراي مردمي به عنوان تعيين كننده سرنوشت كشور، تشكيل دولتي خدمت گزار و مردم محور و... از جمله انديشههاي حاكم بر انقلاب اسلامي است كه به الگويي براي جهانيان مبدل شده كه نمود آن را در شكل گيري انديشههاي ضد آمريكايي و ضد صهيونيستي در سراسر جهان ميتوان مشاهده كرد.
- توسعه و پيشرفت به رغم ۸ سال جنگ تحميلي و تحريمها و تهديدات گسترده غرب و شرق كه امروز ايران را به كشوري پيشرفته در منطقه و جهان مبدل كرده است. كشوري كه هم ساختار سياسي مردم سالار و پيشرفته دارد و هم در حوزه علم و پيشرفت توانسته به دستاوردهاي روز جهان دست يابد. پيشرفت در حوزه نانو و سلولهاي بنيادين ، پرتاب ماهواره بومي به فضا، پيشرفتهاي هستهاي و رسيدن به برخي سوخت هستهاي، پيشرفتهاي همه جانبه در صنايع دفاعي كه ايران را به دژي مستحكم در برابر تهديدات خارجي مبدل كرده و دامنه آن حتي به حضور ناوگان دريايي ايران در آبهاي بين المللي براي مبارزه با دزدان دريايي و برقراري امنيت رسيده است. اين پيشرفتها در حالي حاصل شده كه غرب از تمام ابزارها حتي از ترور و كشتار و اهرمهاي بين المللي براي جلوگيري از اين پيشرفته استفاده كرده است. جمهوري اسلامي ايران اثبات كرده كه سر سپردگي غرب موجب پيشرفت نخواهد شد بلكه رويكرد به استقلال و تحقق شعار نه شرقي نه غربي زمينه ساز پيشرفت و خود كفايي داخلي خواهد بود. امري كه امروز بسياري از كشورهاي جهان با رويكرد به آن براي رسيدن به خودكفايي و پيشرفت تلاش ميكنند.
- حضور فعال در معادلات جهاني و قرار داشتن در جمع كشورهاي تاثير گذار از ديگر مولفههاي انقلاب اسلامي ايران است. جمهوري اسلامي با رويكرد به عدم سرسپردگي به قدرتهاي جهاني و تلاش براي برقراري صلح و عدالت جهاني و پرچمداري مبارزه با استكبار توانسته جهانيان را به خود معطوف سازد و بگونهاي امروز در بسياري از تحولات منطقهاي و جهاني حتي غرب نميتوان نقش ايران را ناديده بگيرد. جهان اكنون خواستار برخوردار شدن از طرحهاي ايران براي دگرگوني در ساختار كنوني عرصه بين الملل است.
۲-ب) تجلي انقلاب اسلامي در حركت مردم منطقه
از ويژگيهاي بارز انقلاب اسلامي ايران تطابق آن با نگاه و ديدگاه ملتهاي منطقه و حتي آزادي خواهان جهان است. بسياري از ناظران سياسي و اجتماعي بر اين عقيدهاند كه بر خلاف ادعاي غربيها، آنها در سالهاي حضور در كشورهاي عربي نتوانستهاند الگويي مردمي باشند و دموكراسي ادعايي آنها نيز برابر با بيبند و باري و زوال اجتماعي بود كه در ميان ملتهاي مسلمان منطقه جايگاهي ندارد. همچنين در سه دهه گذشته نيز الگويي عربي مناسبي براي ملتهاي منطقه نبوده كه تحقق بخش مطالبات آنها باشد. در اين ميان جمهوري اسلامي توانسته با داشتن مولفههايي خويش در ابعاد مختلف توانسته به جايگاهي مهم در ميان ملتها دست يابند چنانكه انديشمندان بزرگ عربي نيز به اين امر اذعان كردهاند.
وحدت سراسري
از نشانههاي بارز انقلاب اسلامي ايران وحدت ميان ملت شامل شيعه و سني و اقليتهاي ديني بود امري كه شاخصه ملت بزرگ ايران بوده و هست. تا پيش از اين حركتهاي مردمي در كشورهاي عربي به صورت قومي و قبيلهاي بويژه بر اساس شيعه و سني بوده است امري كه نشات گرفته از سياست غرب براي سلطه بر اين كشور بوده است. در قيامهاي اخير ملتها شامل شيعه و سني و اقليتهاي ديني در كنار يكديگر قرار گرفته و حتي در كشوري مانند يمن قبايل نگاه قبيلهاي را كنار نهاده و بر اتحاد براي پايان دادن به سه دهه حاكميت علي عبدا.. صالح تاكيد كردند.
ظلم ستيزي
حركت مردم براي پايان دادن به نظامهاي پادشاهي و خودكامه و حركت در مسير ايجاد نظام مردم سالار از ويژهگيهاي انقلاب ايران است كه امروز در تحولات منطقه مشاهده كرد. امري كه نمود آن را در شعارهاي ملتهاي منطقه تبلور يافته و مردم خواستار برقراري عدالت و مردم سالار ميباشند البته مردم سالاري و عدالت كه اساس آن را الگوي اسلامي و ديني تشكيل داده و نه فرهنگ غربي. برگزاري تظاهراتهاي سراسري ميليوني پس از برگزاري نماز جمعه و نيز فعاليت گسترده احزاب اسلامي در كشورهايي مانند مصر و توانست پس از سرنگوني حاكمان مستبد و ديكتاتور را ميتوان از نشانههاي اين امر دانست اين امر چنان نمود پيدا كرد كه بسياري از واژه بيداري اسلامي در منطقه ياد كردند چنانكه امام خامنهاي فرمودند : «اكنون بيداري اسلامي ملتهاي منطقه را فرا گرفته كه بر گرفته از انديشههاي ناب اسلامي است كه لرزه را بر پيكر حاكمان مستبد و غرب انداخته است».
اين بيداري چنان بوده كه سران غرب بارها نسبت به شكل گيري نظامهاي اسلامي در كشورهاي منطقه هشدار دادهاند. به عنوان مثال ديويد كامرون نخست وزير انگليس هنگام سفر به مصر رسما اعلام كرد« لندن پذيرنده به قدرت رسيدن احزاب اسلامي از جمله اخوان المسلمين نميباشد و با اين امر مقابله ميكند».
اسناد و گزارشهاي منتشره نشان ميدهد كه برخي كشورهاي عربي نظير عربستان در كنار آمريكا و اروپا ميلياردها دلار در كشورهايي نظير مصر و تونس هزينه كردهاند تا روند انتخاب احزاب اسلام گرا به قدرت دست يابند.
رويكرد به روابط با ايران
هر چند كه غرب تلاش كرده تا چنان وانمود كند كه ارتباطي ميان انقلاب اسلامي ايران با قيامهاي عربي وجود ندارد اما مواضع و رويكرد جديد مردم كشورهايي كه قيام آنها به نتيجه رسيده نشانگر نگرش مخالف اين ادعاها است. نمود عيني اين امر را در تحولات مصر ميتوان مشاهده كرد. پس از سرنگوني مبارك، شوراي نظاميان و دولت موقت به نخست وزيري عصام شرف بارها تاكيد كردهاند كه روابط با جمهوري اسلامي از اركان دولت جديد مصر است . افرادي مانند البرادعي مدير كل سابق آژانس بين المللي انرژي اتمي ، عمر موسي دبير كل اتحاديه عرب كه كانديداي رياست جمهوري مصر هستند، اعضاي برجسته احزابي مصري و حتي شيخ الازهر در مواضع خود تاكيد دارند كه دوران سردي روابط با ايران به سر آمده و بايد در چارچوب توسعه روابط گام برداشت. سفر هياتهايي از انديشمندان و جوانان مصري به ايران و عبور رزم ناو ايران از كانال سوئز براي نخستين بار پس از ۳۰ سال از نشانههاي اين رويكرد جديد است.
صهيونيست ستيزي
از ديگر اصول انقلاب اسلامي ايران حمايت از فلسطين و مقابله با رژيم اشغالگر قدس تشكيل ميدهد هر چند كه غرب در سه دهه گذشته با ادعاي روند سازش تلاش كرده تا اين مهم را از ميان ملتهاي منطقه در سازد اما قيامهاي عربي نشان داد كه اين كشورها نيز با الگوگيري از تعاليم و افشاگريهاي ايران دشمن اصلي خويش يعني رژيم صهيونيستي را شناخته و خواستار مقابله با آن هستند. بسياري از ناظران سياسي تاكيد دارند اگر پروژه ايران هراسي غرب و سران عرب نتيجه داشت، ملتهاي عربي بويژه كشورهايي مانند مصر و تونس كه در آنها قيام به سرنگوني نظام منجر شد بايد ملتها در مسير ايران ستيزي و همگرايي بيشتر با رژيم صهيونيستي گام بر مي داشتند اما در تحولات اخير نه تنها اين امر صورت گرفت بلكه ضديت و مقابله با رژيم صهيونيستي ابعاد گسترده تري به خود گرفت. در تونس تحت فشار مردمي دولت قانون ممنوعيت هر گونه ارتباط با رژيم صهيونيستي را تصويب و درباره همكاري اقتصادي با اين رژيم را هشدار داد. در مصر مردم از همان ابتدا بر پايان روابط با كشورشان با رژيم صهيونيستي تاكيد و با برپايي تظاهرات گسترده خواستار برچيدن سفارت رژيم صهيونيستي شدند كه در نهايت به تسخير سفارت اين رژيم منجر شد.
ضديت با آمريكا
از جمله درسها براي ملتهاي منطقه، عدم صداقت غرب در روابط با كشورها است. آنها دريافتهاند غربي ها از جمله آمريكا، صرفا براي منافع خويش و چپاول ثروتهاي ديگران فعاليت ميكنند و هرگز حقوقي براي ملتها قائل نيستند امري كه نه تنها دستاوردي براي ملتها نداشته، بلكه به فقر و بحران اقتصادي و وجود حاكمان سر سپرده در داخل و تزلزل موقعيت جهاني آنها منجر شده است.
در مقابل آنها الگويي به نام ايران را دارند كه با دوري از آمريكا و غرب توانسته به پيشرفتهاي روز جهان دست يابد در حالي كه موقعيت جهاني آن نيز ارتقاء يافته است.
شعارهاي مردم كشورهاي عربي نشان مي دهد كه آنها ديگر پذيرنده حاكميت پنهان و آشكار غرب بر كشورشان نميباشند و بايد روابط آنها بر اساس الگوي جديد تعريف شود تبلوري از گسترش نگاه ايراني در منطقه است كه هراس غرب را به همراه داشته است. سراسيمگي آمريكا از تحولات منطقه چنان گسترش داده است كه هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا در سفر به امارات خطاب به سران عرب ميگويد: :شما سران عرب بايد با رويكرد سريع به اصلاحات و پاسخگويي به مطالبات مردمي از تكرار انقلاب اسلامي ايران در كشورهايشان جلوگيري كنيد».
نتيجه گيري
در جمع بندي كلي از آنچه ذكر شد ميتوان گفت كه هر چند قيامهاي منطقه متاثر از تحولات داخلي و برخي مولفههاي جهاني بوده اما چنانكه بسياري از ناظران سياسي اذعان دارند نقش و جايگاه انقلاب اسلامي و الگوهاي آن نقش غير انكار در بيداري ملتهاي منطقه داشته است. الگويي كه تكيه بر ملت و دوري از الگوهاي غربي را نه تنها براي منطقه بلكه براي سراسر جهان داشته است كه تبلور آن را در تقويت جبهه آزادي خواهان جهان ميتوان ديد.
همسويي اين الگو با مطالبات و خواستههاي داخلي و جهاني ملتهاي عرب موجب شده تا آنها رويكرد به اين الگو را تحقق بخش مطالبات خود دانسته و خواستار اجراي پيامهاي آن براي تحقق قيام خويش هستند. البته بايد در نظر داشت كه در ظاهر نحوه اجرا و به كارگيري اين الگو در هر كدام از كشورها متفاوت بوده و هر كدام بر اساس ظرفيتها و اهداف خويش به الگو گيري از پيامهاي انقلاب اسلامي ايران ميپردازند. امري كه تبلور آن را در ظلم ستيزي و دوري از نظام سلطه و مبارزه با رژيم صهيونيستي ميتوان مشاهده كرد.
بر اين اساس در آينده، منطقه شاهد بيداري بيشتر ملتها در همگرايي منطقهاي و دوري از غرب بويژه تقويت جبهه مقاومت خواهد بود كه تا حدود زيادي برگرفته از انديشههاي انقلاب اسلامي و چارچوب سياست خارجي منطقهاي جمهوري اسلامي است كه همواره بر لزوم اتحاد منطقه براي خروج بيگانگان و. پيشرفت توسعه بر اساس الگوي منطقهاي است.
البته نظام سلطه و صهيونيستها براي مقابله با اين مهم به هر حربهاي متوسل ميشوند چنانكه از مدتها پيش تلاش كردهاند تا با مصادره قيامهاي عربي بر ماهيت اسلامي و مردمي اين قيامها سرپوش گذاشته و صرفا امور اقتصادي و مالي و يا تضاد با نظام را محور آنها معرفي نمايند. در اين ميان بيداري منطقه و تاكيد بر مقابله با فتنههاي خارجي مولفههاي مهم براي مقابله با اين توطئهها است كه با تقويت همگرايي و ارتباط تمام كشورهاي منطقه امكان پذير است اصلي كه جمهوري اسلامي از ابتدا بر آن تاكيد داشته و همواره براي تحقق آن پيشگام بوده است.