غرب آسیا همچنان اصلیترین کانون تحولات جهانی است که به اذعان جهانیان سرنوشت آن تا حدود زیادی تعیین کنند آینده نظام بینالملل خواهد بود. مبارزه با تروریسم و اشغالگریهای رژیم صهیونیستی به عنوان اولویت اصلی منطقه است که وحدت و یکپارچگی سراسری را طلب میکند. در میان مجموعه بحرانهای جاری در منطقه این روزها اخبار و گزارشهایی درباره رفتار نامتعارف برخی جریانهای موجود در اقلیم کردستان عراق منتشر شده است. چنانکه بارزانی رئیس حزب دموکرات کردستان عراق ادعا کرده در این منطقه همهپرسی جدایی از عراق واحد برگزار خواهد شد.
در برابر این گفتارها یک نکته مهم مشاهده میشود و آن مخالفتهای گسترده در داخل و بیرون عراق با این رویکرد وحدتشکنانه است. در همین چارچوب از یکسو گروههای عراقی از شیعه و سنی گرفته تا ترکمنها و اقلیتهای دینی و قومی و حتی جریانهای کردی با این اقدام مخالفت کردهاند و از سوی دیگر اجماعی سراسری در منطقه ایجاد شده است چنانکه رئیسجمهور ترکیه نیز اعلام کرده با ایران و سایر کشورهای منطقه برای واکنش به چنین رویکرد وحدتشکنانهای هماهنگیهای گستردهای صورت گرفته است. مقامات جمهوری اسلامی ایران نیز در سطوح مختلف ضمن هشدار به پیامدهای این رفتارهای وحدتشکنانه برخی جریانهای اقلیم کردستان عراق بر مخالفت با این طرحها تاکید کردهاند. بسیاری از ناظران سیاسی بر این عقیدهاند که یکی از اهداف سفر سرلشگر باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به ترکیه برگرفته از هماهنگی منطقهای در قبال چنین رفتارهای وحدت شکنانهای است.
در نقطه مقابل برخی جریانهای اقلیم کردستان عراق و البته محافل رسانهای بیگانه تلاش کردهاند تا این مواضع را دخالت در امور عراق عنوان و با مظلومنمایی و جریانسازی منفی برآن بودهاند تا رفتارهای وحدت شکنانه مذکور را توجیه نمایند. حال این سوال مطرح است که چرا اجماعی سراسری در عراق و منطقه در برابر رفتارهای غیرمسئولانه افرادی همچون مسعود بارزانی ایجاد شده است و چرا باید جریانهای کردی عراق و در کنار آن سوریه از مسیر انحرافی که در آن قرار گرفته بازگشت کرده و در چارچوب وحدت و یکپارچگی کشورشان حرکت کنند؟
نخستین اصل مهم که باید مورد توجه باشد آن است که وحدت و یکپارچگی عراق خواست ملت و مسئولین عراقی است. آنها همواره عراق یکپارچه را مطالبه کردهاند چنانکه جو بایدن معاون اوباما رئیسجمهور اسبق آمریکا که در سال ۲۰۰۷ طرح تجزیه عراق را مطرح کرده بود هرگز نپذیرفته و سفرهای او به عراق با تظاهرات مردمی همراه بود. در همین حال محور اصلی وحدت عراقیها و تشکیل نیروهای مردمی برای مقابله با داعش و تروریسم در سال ۲۰۱۴ همین وحدت گرایی و یکپارچگی عراق بوده است.
بنابراین یکی از دلایل مخالفتهای ایران و بسیاری از کشورها با مطالبات نابهجای برخی جریانهای کردی عراق برگرفته از همین خواست وحدتگرایانه مردم عراق است که بخش عمدهای از احزاب و ساکنان مراکز کردنشین عراق نیز بر آن تاکید دارند و مخالف همهپرسی هستند.
دوم آنکه طرح تجزیه منطقه و تبدیل کشورها به مناطق ذرهبینی از اهداف نظام سلطه بوده و هست. آنها وجود کشورهای بزرگ را مغایر با منافع سلطهگرایانه و استعماری میدانند و همواره به دنبال تجزبه کشورها بودهاند. آنچه در سهپر جغرافیایی منطقه ترسیم شده است نابودی یکپارچگی کشورها براساس قومیت و مذهب است بگونهای که دیگر کشورهای واحدی در منطقه نباشد و زنجیرهای از کشورهای جزیرهای و البته وابسته ایجاد شد. زمانی نظام سلطه با طرح سایسپیکو عثمانی را تجزیه و با ایجاد کشورهای کوچک سلطه خود را بر منطقه گسترده ساخت. اکنون سایسپیکوی جدیدی در منطقه پیگیری شود بگونهای که با ابزارهای مختلف همچون تروریسم، ایجاد درگیریهای قومی و نژادی و حتی حملات مستقیم ابتدا منطقه را ویران ساخته و سپس تجزیه نمایند و در نهایت با ادعای بازسازی و حمایت از مناطق تازه تاسیس سلطه بر سراسر منطقه را محقق سازند.
امروز اگر ایران و بسیاری از کشورها با طرح همهپرسی اقلیم کردستان عراق مخالفت میکنند به دلیل تجربههای تاریخی تلخی است که منطقه در ورای تجزیهها در خود ثبت کرده است. تجزیه امپراطوری عثمانی، جداسازی بخشهایی از ایران، کوچکسازی هند، پاکستان و... خود سندی آشکار بر نقشههای شومی است که استعمارگران برای منطقه طراحی کردهاند. این طرحها از سالها قبل طراحی و به اشکال مختلف اجرا شده اما به دلایل متعددی بویژه وجود جبهه مقاومت به نتیجه نرسیده است. طرح رژیم صهیونیستی برای از نیل تا فرات، خاورمیانه بزرگ و خاورمیانه جدید نمودی از آن است که جنگهای ۳۳ روزه لبنان، جنگهای ۲۲، ۸ و ۵۱ روزه غزه، گسترش تروریسسم در منطقه و وضعیت بحرانی عراق و سوریه و جنگهایی مانند یمن که آمریکا به واسطه سعودی به راه انداخته و یا شرایط بحرانی حاکم بر افغانستان و پاکستان را میتوان در این چارچوب دانست.
سوم آنکه فجایع انسانی که استعمارگران در چند دهه اخیر در صحنه جهانی در لوای کوچک سازی کشورها رقم زدهاند درسی مهم است که همگان باید به آن توجه داشته باشند. فراموش کردنی نیست طرح جنایاتی که در بوسنی و هرزگوین رقم زده شد و چه وحشیگریهایی که علیه بشریت صورت گرفت آن هم به واسطه طرحی که آمریکاییها برای تجزیه شوروی و یوگوسلاوی و حوزه بالکان اجرا کردند. بالکانیزه کردن مناطق مختلف پروژهای بوده که میلیونها انسان بیگناه را به کام مرگ برده است. جالب توجه آنکه آنانی که با وعدههای متعدد اقوام و گروهها را به جدایی طلبی سوق میدهند پس از اجرای طرحشان به هیچ کدام از وعدههای خود عمل نمیکنند چنانکه نمونه آن وضعیت بحرانی سودان جنوبی است که در سال ۲۰۱۱ تحت طرح آمریکا از سودان تجزیه شد. در طول این ۵ سال این سرزمین جز جنگ و کشتار هیچ به خود ندیده است.
با توجه به این مولفهها و تجربههای تلخ جهانی به خوبی میتوان دریافت که ایران برای این به مخالفت با رویکرد وحدتشکنانه برخی جریانهای اقلیم کردستان عراق میپردازد که میداند چه سرنوشت تیره و تاری در انتظار ساکنان این بخش از عراق قرار دارد لذا برای جلوگیری از چنین وضعیتی و نیز حفظ یکپارچگی عراق و شکست توطئه دشمنان برای تجزیه منطقه از هیچ تلاشی فروگذار نیستند. در این میان سایر کشورها بویژه کشورهای بزرگی همچون روسیه، هند، و تمام کشورهای منطقه باید توجه داشته باشند که سناریوی نظام سلطه برای ذرهای ساختن کشورها، شامل آنها نیز میشود و راهکار مقابله با این پروژه همگرایی با کشورهایی همچون ایران است که اصل یکپارچگی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای را اولویت خود میداند و چنانکه در امر مبارزه با تروریسم و امنیت جهانی پیشگام بوده در این عرصه نیز از هیچ اقدامی فروگذار نیست.
ایران تاکید دارد، توطئهای که دشمنان عراق در اقلیم کردستان عراق به دنبال آن هستند اگر وفاق جهانی برای مقابله با آن صورت نگیرد آتشی است که همه را در بر خواهد گرفت و به قولی تر و خشک را با هم میسوزاند لذا باید از هماکنون با آن مقابله شود تا ضمن جلوگیری از خسارتهای گستردهای که طرح همهپرسی بر عراق واحد و اقلیم کردستان آن وارد میسازد، مانع از تحقق توطئه ذرهایسازی کشورها و سلطه استعمار نوین بر جهان شد.
نویسنده: قاسم غفوری