این روزها در فضای رسانهای و سیاسی کشور یکی از محورهای مطرح پرداختن به مصدق است که دوران نخستوزیری وی دو رویداد مهم در کشور روی داده است. نخست ملی شدن صنعت نفت بود که در سال ۱۳۲۹ رقم خورد و دوم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود که به پایان نخستوزیری وی منجر شد. دوران مصدق در حالی با این دو رویداد مهم همراه بوده که در باب آن چند نکته مهم قابل توجه است.
اولا صنعت نفت در حالی ملی شد که دو محور اساسی در آن مشاهده میشود از یکسو ملی شدن صنعت نفت اقدام ایرانیان در خلع ید بیگانگان بر منابع نفت کشور بود. یعنی خواست ملت ایران نه همگرایی با غرب بلکه دوری و فاصله گرفتن از غرب بوده که نشات گرفته از کارنامه سیاه این کشورها در ایران بوده است. هر چند که ایران هرگز مستعمره، تحت قیمومیت و استعمار کشورهای دیگر در نیامده اما همواره قدرتها به دنبال غارت و عقب نگاه داشتن ایران بودهاند.
ایرانیان با ملی کردن صنعت نفت بر آن بودهاند تا به این روند پایان دهند و استقلال و آزادی خود را محقق سازند.
از سوی دیگر ملی شدن صنعت نفت با نقش مهم و فراگیر مرجعیت دینی صورت گرفت. این رویداد مهم این اصل را آشکار ساخت که پیوند میان دین و سیاست نه تنها امری منفی نبوده بلکه زمینهساز رسیدن به اهداف بزرگ و ملی میشود.
رویداد مهم دیگر در دوران مصدق مساله کودتای ۲۸ مرداد بود. این کودتا در حالی رقم خورد که تمام اسناد و مدارک نشان میدهد که محور کودتا آمریکا و انگلیس بودهاند که با دو مولفه مهم تحقق این کودتا را رقم زدند. اول آنکه با ادعای جدایی دین از سیاست میان آیتالله کاشان و مصدق فاصله ایجاد کردند و دوم آنکه بیبیسی به عنوان پیادهنظام انگلیس به تحریک افکار عمومی و مدیریت این کودتا پرداخت.
به عبارتی دیگر درسی که از دوران مصدق میتوان آموخت آن است که تحقق اهداف بزرگ با پیوند دین و سیاست وحضور مردم در صحنه رقم میخورد و دلبستن به وعدههای خارجی در نهایت زوال و نابودی را به همراه خواهد داشت. دستاورد بزرگ آن دوران یعنی ملی شدن صنعت نفت با تکیه بر بیگانهستیزی رقم خورد و کودتای ۲۸ مرداد نیز ریشه در اشتباه محاسباتی مصدق در دلبستن به آمریکا و مذاکره با غرب و البته با توطئههای گسترده آمریکا و انگلیس صورت گرفت. اکنون در حالی ۵۱ سال از درگذشت مصدق میگذرد که سیر تاریخی کشور نشان میدهد در هر مقطعی که مردم در صحنه حضور داشتهاند و پیوند میان دین و سیاست رعایت شده دستاوردهای بسیاری رقم خورده که پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران، ۸ سال دفاع مقدس، ناکامی چند دهه تحریم، ناتوانی غرب و شرق در اجرای سیاست سلطه بر ایران و... بر همین اساس رقم خورده است.
نکته مهم آنکه سیاست آمریکا و به تبعه آن انگلیس همواره بر اصل سلطه و غارت منابع و ثروتهای ایرانیان استوار بوده است در دوران رژیم پهلوی سیاست سلطه و تحقیر ایرانیان در قالبی خاص صورت میگرفت که خود برگرفته از دشمنی با ملت ایران بوده و از زمان پیروزی انقلاب اسلامی نیز تا به امروز این دشمن در ابعاد گستردهای صورت گرفته است.
بر این اساس میتوان گفت که راهکار امروز کشور برای حل مشکلات حضور مردم در صحنه و اعتماد مسئولان به مردم و توجه به اصل پیوند میان دین و سیاست است که در قالبی اسلامی ایرانی قطعا نقشی تاثیرگذار در حل مشکلات کشور دارد.
درست است که در دنیا نمیتوان به صورت جزیرهای زندگی کرد و باید به جهان در تعامل بود اما باید دانست که این تعامل دارای شرایط و اصول خاص است و نباید به هر بهایی به دنبال این تعامل بود.
برجام در حالی میان ایران و گروه ۱+۵ به امضاء رسیده که یکی از مولفهها در روابط با کشورها به ویژه کشورهای اروپایی باید پایبندی آنها به برجام باشد. اینکه وزیر خارجه فرانسه به ایران بیاید و هم زمان هم گفته شود بخشی از نمایشگاه موزه لوور پاریس به تهران آورده شده نمیتواند مسالهای باشد که غرب بخواهد به عنوان امتیاز به ایران بفروشد و در ازای آن زیادهخواهی ماکرون رئیسجمهور فرانسه وابسته به آمریکا را که شامل دست کشیدن ایران از تمام دانش هستهای، کنار نهادن توان دفاعی و موشکی و عقبنشینی از منطقه باشد را مطالبه کند.
در عین حال اینکه نشستی ضدایرانی به نام آیپک در آمریکا برگزار وحاضران در آن علیه ایران موضعگیری کنند نمیتواند مساله هراسانگیز برای کشور باشد چرا که نه تهدیدات و نه ادعاهای امتیازی غرب نمیتواند مولفهای برای عقبنشینی ایران از اصول و ارزشها و حقوق خود باشد.
این درس بزرگ دوران مصدق را باید همواره سرلوحه کارها دانست که پیوند دین و سیاست و حضور مردم در صحنه عامل مقابله با توطئهها و فشارهای دشمنی خواهد بود چنانکه ملی شدن صنعت نفت به رغم تمام فشارها و سلطهگری آمریکا و انگلیس براساس همین اصول رقم خورد و زمینهساز شکست نهضت نیز غفلت از این داشتههای داخلی و چشم داشتن به خارج از مرزها از جمله غرب بوده است.
نویسنده: قاسم غفوری