جنگ شرایط خاص خود را دارد، خواه این جنگ نظامی باشد یا اقتصادی و یا حتی فرهنگی.
حتماً در فیلمهایی که درباره جنگهای گوناگون در دنیا رخ داده دیدهاید که اگر سربازی در میدان جنگ از دستور فرمانده سرپیچی میکرد دادگاه نظامی میشد. فرماندهان هم اگر در میدان نبرد بیلیاقتی از خود نشان میدادند یا کمکاری میکردند به دادگاه نظامی سپرده میشدند. هرچند سربازان بیشتر دچار این عارضه میشدند.
شاید به خاطر وضعیت و شرایط ویژهای که زمان جنگ دارد، چنین رفتار و برخوردهای تند و قاطعی با افرادی که میدان را خالی میکنند درست باشد و نیاز آن زمان و مکان است. یک میدان جنگ را به گردان یا تیپی سپردهاند با فرمانده، معاون و نیروهای تحت امر؛ قرار است این نیروها از آن منطقه دفاع کنند و اجازه ندهند که دشمن وارد شود یا آن منطقه را اشغال کند.
حتی قرار است در زمان مناسب، عملیات هم انجام دهد و دشمن را به عقب براند، در چنین شرایطی اگر فرمانده استعفا دهد و خط مقدم را رها کند و باعث شود که نیروهای تحت امر او نیز ناامید شوند و موضعی که در اختیار آنهاست متزلزل شده و حتی در خطر سقوط قرار بگیرد، با چنین فرماندهی که مسئولیت آن موقعیت نظامی را برعهده دارد چه برخوردی باید کرد؟
حال چنین شرایطی را در جنگ اقتصادی تصور کنید، دشمن در میدان جنگ نظامی شکست خورده است، سالها از پایان آن جنگ گذشته و در طول این سالها اقداماتی را علیه کشور تدارک دیده و انجام داده است.
دشمن برای اینکه شکست جنگ نظامی را جبران کند، جنگ اقتصادی را آغاز کرده است، پیش از آن نیز جنگ فرهنگی را شکل داده بود.
برای اینکه جنگ اقتصادی را پیش ببرد و باعث شود تا تأثیر آن بر جمهوری اسلامی ایران شدید و تصمیمساز باشد، اتاق جنگ اقتصادی تشکیل داده و فرماندهی اتاق فکر علیه ایران را تأسیس کرده است. مهرههایی را به کار میگیرد و جابهجا میکند که نشان از آرایش جنگی دارد، تغییر وزیر خارجه، رئیس سازمان سیا، وزیر خزانهداری و... همه نشانههای آرایش جنگی در این جنگ اقتصادی است.
خوب؛ با این رفتاری که آمریکا علیه ایران آغاز کرده و در حال شکل دادن به تصمیمات خود است، قطعاً در طرف مقابل نیز باید تحولاتی صورت گیرد. به این معنا که اتاق جنگ اقتصادی تشکیل شود، برخی افراد و مدیران انقلابی و جهادی وارد عرصه شوند، آرایش جنگ اقتصادی در کشور شکل بگیرد و هر آنچه که نیازمند چنین نبردی است.
شانه خالی کردن از مسئولیت در شرایط جنگ اقتصادی یک اقدام و رفتار غیر حرفهای، غیرمنصفانه و فرار از مسئولیتی است که در این شرایط برعهده فردی است که مسئولیت دارد.
مسئول، زمانی مسئول است که شرایط سخت و دشوار را تجربه کند و پشت سر بگذارد، آیا در زمان عافیت و خوشی که همه چیز در آرامش است، مسئول میتواند پز مدیریت خود را بدهد؟ یا زمانی که کشور در شرایط فشار دشمن قرار دارد و در یک جنگ اقتصادی است؟
قطعاً مسئولین کشور به این امر واقف هستند که در جمهوری اسلامی ایران مسئولیت یک وظیفه شرعی و قانونی است، اگر آن را پذیرفتند باید از خود مایه بگذارند و وظایف محوله را به درستی انجام دهند. فردی که مسئولیت به او پیشنهاد میشود این حق را دارد که نپذیرد و مسئولیت سنگین یک سازمان و وزارتخانه را برعهده نگیرد، اما اگر پذیرفت باید به درستی کار کند و میان راه با بهانههای گوناگون شانه خالی نکند.
حضرت آیتالله خامنهای چندی پیش در درس خارج فقه درباره موضوع مسئولیت و ریاست فرمودند؛ «در آن حوزهی مأموریّت که ما آنجا رئیسیم، مدیریم، یک کارهای هستیم، بعضی از کارها انجام میگیرد که ما میتوانستیم مانع آن بشویم و نشدیم؛ حالا یا غفلت کردیم [وارد] نشدیم، یا از روی تنبلی وارد نشدیم؛ این کار خلاف، زیر نظر ما و در پُست نگهبانی ما انجام گرفت - پُست نگهبانی ما است دیگر - یا بعضی از کارها باید انجام میگرفت در حوزهی مأموریّت ما که انجام نگرفت؛ یا بهخاطر اینکه ما نفهمیدیم، دقّت نکردیم، تعقیب نکردیم، مشورت نکردیم، پرسوجو نکردیم و ندانستیم، یا نه، دانستیم، تنبلی کردیم، امروز و فردا کردیم، [گفتیم] حالا انشاءاللّه بعداً، فردا، و ضایع شد، فوت شد. اگر ماها عقل داشته باشیم، باید دنبال ریاست ندویم؛ واقعاً اینجوری است. باید دنبال ریاست نرویم؛ ریاست این تبعات را دارد. بعضی میدوند دنبال ریاست، نمیفهمند که نفْس این آمریّت و ریاست، این خطرات را دارد که روز قیامت وقتی او را بیاورند، مغلولاً میآورند؛ این چیز خیلی مهمّی است. مغلولاً میآورند او را در پای محاسبهی الهی.»
اکنون استعفای جناب وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی از سوی آقای روحانی پذیرفته شد و برای این وزارتخانه سرپرست تعیین شد.
شرایط جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران بر مسائل بهداشتی و درمانی نیز تأثرگذار است، نخستین تأثیر را هم بر روی دارو و تجهیزات پزشکی میگذارد. قطعاً مردم در شرایط تحریمهای دارویی تأثیرپذیر هستند.
جناب قاضیزاده هاشمی در شرایطی استعفا کرده است که وزارت بهداشت در این جنگ اقتصادی اگر خود را در خط مقدم جبهه نمیپندارد، پس در خط دوم و مسئول تهیه، تولید و تدارک لوازم و ادوات پزشکی در شرایط جنگ اقتصادی و تحریمهایی است که شامل حال دارو و درمان نیز میشود.
منصفانه نیست که وزیر در این شرایط خود را کنار بکشد و دولت و مردم را تنها بگذارد. هر چند کنار کشید. جربزه و جنم یک مسئول و رئیس در شرایط سخت آشکار میشود، وگرنه، در شرایط آسان که همه چیز محیاست، هر فردی میتواند مدیریت کند!!!
اکنون زمان نشان دادن مسئولیت پذیری و جانفشانی برای مردم، کشور و انقلاب است، مانند فرماندهان دوران دفاعمقدس و رزمندگان. به شانه خالی کردن از بار مسئولیتی که با طیب خاطر پذیرفته شده است، چه نامی میتوان گذاشت؟
نویسنده: محمد صفری