مهلت ایران به آمریکا و اروپا فردا به پایان میرسد و جمهوری اسلامی از پروتکل الحاقی که آن را چندین سال داوطلبانه برای ثابت کردن حسن نیت خود اجرا کرده است، خارج خواهد شد.
بحثهای زیادی در زمینه برجام و نحوه برخورد آمریکا در دوران جو بایدن رئیس جمهور جدید ایالات متحده مطرح شده است، اما به نظر نمیرسد که او تصمیمی برای بازگشت به تعهدات برجامی آمریکا داشته باشد. آمریکای در حال افول همچنان تصور میکند که قدرت اول دنیا است، به همین خاطر نمیخواهد به برجام بازگردد بدون آن که امتیازی از ایران بگیرد.
آمریکا گرچه ادعا کرده است که اگر ایران به تعهدات کامل خود بازگردد، به برجام باز خواهد گشت، اما سیاست ایران براساس آنچه بیش از این آمریکا و اروپا بر سر توافق هسته ای آوردند، منطقی و معقول است چرا که اکنون نیز هیچ اعتماد و اطمینانی به آنها وجود ندارد.آمریکا در دوران دونالد ترامپ بدون هزینه از برجام خارج شد و اروپا نیز در تبعیت از آن، تعهدات خود را اجرا نکرد و اکنون از ایران توقع دارد. اگر میخواهد آنها به برجام بازگردند، گام اول را باید بردارد.
اکنون این که چه کسی گام اول را بردارد، بحث داغ محافل رسانه ای و کاشناسان و تحلیل گران شده است. برخی اعتقاد بر این دارند ایران گام اول را بردارد، برخی دیگر میگویند آمریکا باید نخستین گام را بردارد و این گام جز لغو همه تحریمهایی که در برجام و پس از آن علیه ایران وضع شده نیست که آن لغو هم باید از سوی ایران راستی آزمایی شود.
به نظر میآید یک زورآزمایی میان ایران و آمریکا شکل گرفته که در این زورآزمایی دو طرف قصد دارند تا حرف خود را به کرسی بنشنانند، اما کدام طرف حق دارد، روشن است که جمهوری اسلامی ایران به خاطر پایبندی به برجام و اجرای همه تعهدات خود، محق است و آمریکا به خاطر خروج از توافق هسته ای و بدعهدی در اجرای تعهدات خود، هیچ حقی در این میان ندارد.
کوتاه آمدن و امتیاز دادن به آمریکا و اروپا باعث خواهد شد اگر مذاکراتی در میان است، بازگشت ایران به تعهدات خود پیش از آن که آمریکا تحریمها را لغو کند، یک امتیاز برای ایالات متحده محسوب شود که او میتواند از آن در جریان مذاکرات به عنوان اهرم فشار علیه ایران استفاده کند، چرا که تصور آمریکا از کوتاه آمدن ایران براساس ضعف است.
آمریکا قصد دارد با وادار کردن ایران برای برداشتن گام اول، از موضع قدرت وارد شود، در حالی که جمهوری اسلامی ایران در زمان دولت دونالد ترامپ فشارهای حداکثری را پشت سر گذاشته است و اکنون مقامات آمریکایی خود اعتراف میکنند که فشارهای حداکثری نتیجه ای نداشته است.
ایران در حال گذار از شرایطی است که آمریکا به وجود آورده است، شرایطی که هدف آن وادار کردن جمهوری اسلامی به تبعیت از خواستههای آمریکا است. آمریکاییها قصد بازگشت به برجام و اجرای تعهدات خود را ندارند بلکه در پی دستیابی به توافقی بر سر توانمندی موشکی و نفوذ منطقه ای ایران هستند، پس از دستیابی به این اهداف، با تکرار یک پیمان مانند برجام تعهدات خود را اجرا نخواهند کرد و تحریمهای اقتصادی همچنان باقی خواهد ماند و اگر چنین اتفاقی بیفتد، بازنده این بازی ایران است.
در این مسیر ایران هم فناوری هسته ای را از دست خواهد داد و هم توانمندی موشکی و نفوذ منطقه ای خود را که چنین اتفاقی محورهای اولیه خواسته ایالات متحده است تا در نهایت به هدف نهایی یعنی تبدیل ایران به یک مهره و کشور تحت سلطه دست یابد.
پس از اجرای چنین فرایندی، ایران خلع سلاح شده و آنگاه است که آمریکاییها با همراهی متحدان خود عملیات بعدی را آغاز خواهند کرد. نقشه آمریکا برای منطقه از قبل چیده شده است و همچنان براساس همان نقشه حرکت میکند. تقویت گروههای تروریستی در سوریه و عراق و اعزام تروریستهای داعش به یمن برای مشارکت در جنگ علیه مردم این کشور و انصارالله از برنامههای بایدن برای فشار به جمهوری اسلامی ایران و تضعیف جبهه مقاومت است.
اما آمریکاییها باید بدانند که ایران نیز برنامههایی در دستور کار خود ارد که در زمان خود اجرا خواهد شد و همچون گذشته، اهداف و برنامههای خود را به آمریکا تحیل خواهد کرد، البته برخی از آنها در حال اجراست.
نویسنده: محمد صفری