بخشي از بازي رسانهاي و تبليغات گسترده رسانههاي آمريکايي و غربي درباره گفتوگوهاي هستهاي، بزرگ جلوه دادن امتيازات ندادهاي است که آمريکاييها بر روي آن مانور ميدهند.
اين سياست در رسانههاي رژيم صهيونيستي بيشتر نمود دارد و آنها در اين زمينه بيشترين اخبار و گزارشها را درباره امتيازات گسترده! آمريکا به ايران منتشر ميکنند.
هدف اصلي اين رسانهها که با پشتوانه قوي کارشناسان حوزه رسانه و تحليلگران مسائل سياسي و حوزه ايران انجام ميشود، بزرگ جلوه دادن امتيازاتي است که در پس گفتوگوهاي هستهاي و در صورت توافق احتمالي مطرح ميشود. اين اقدام از آن جهت حائز اهميت است که سعي دارد افکار عمومي به ويژه افکار عمومي داخل کشور را به اين سمت سوق دهد که، ببينيد ما داريم امتياز ميدهيم، اين ايرانيها هستند که نميپذيرند!
در واقع چنين ترفندي بيشتر براي اقناع افکار عمومي ايران مطرح ميشود، اما هيچ امتيازي آن هم گسترده! در کار نيست.
به عنوان مثال ابتدا مطرح ميکنند که بايد بازرسيهاي گسترده، فوري و سرزده از مراکز نظامي ايران، اجازه داده شود، پس از چند روز، کمي از اين موضع خود کوتاه ميآيند و ميگويند، از درخواست بازرسيهاي فوري از ايران صرف نظر کرديم. اما درخواست بازرسي همچنان پابرجاست، تنها قيد فوري آن صرفنظر شده است، حال آن که همچنان پابرجاست، حال آن که جمهوري اسلامي ايران از همان ابتدا تأکيد کرده است که به هيچ عنوان اجازه بازرسي از مراکز نظامي را به طرف مقابل نميدهد. اين موضع قاطع و قطعي همواره از سوي فرمانده کل قوا و به تبعيت از آن از سوي فرماندهان ارشد نظامي کشورمان بارها گفته شده و بر همين سياست هم ادامه خواهد داشت.
حتي در زمينه لغو تحريمهاي اقتصادي ايران هم عليرغم توافقاتي که در توافق اوليه انجام شده است، نه تنها پايبندي خود را اثبات نکردند، بلکه، لغو را به تعليق آن هم در مدت زمان طولاني مطرح کردند و تنها هنگامي کوتاه آمدند که تيم مذاکرهکننده کشورمان براساس خط قرمزها و چارچوبهايي که رهبر معظم انقلاب آنها را مطرح کردند، از مدت زمان تعليق تحريمها کاستند و نام اين کار را هم گذاشتند امتياز!
حتي صرفنظر کردن از بازرسيهاي فوري و ناگهاني در قبال پذيرش بازرسيهاي مديريت شده از مراکز هستهاي ايران را هم به عنوان يک امتياز بزرگ معرفي ميکنند.
همه اين اقدامات تبليغاتي گسترده رسانههاي رژيم صهيونيستي و آمريکايي، درحالي انجام ميشود که، لغو تحريمها حداقل خواسته جمهوري اسلامي ايران در قبال تعهداتي است که ۱+۵ در صورت توافق هستهاي، برآورده خواهد ساخت، که البته همين موضوع هم همچنان مورد مناقشه و مجادله ميان اعضاي ۱+۵ است و هنوز براي آن تصميمي گرفته نشده است.
تحريم هاي تسليحاتي هم که اکنون يکي از موارد مهم توافق هستهاي مطرح است، همچنان درحال بحث و گفتوگو است و به نظر ميرسد مصالحهاي هم بر سر لغو تحريمهاي تسليحاتي عليه ايران صورت نگيرد. حال آن كه اين تحريمها هم به خاطر موصوع هستهاي وضع شده است و اگر قرار است توافقي انجام شود، لغو تحريمهاي تسليحاتي جزئي از تحريمها است که بايد برداشته شود، اما آمريکاييها تن به لغو تحريم تسليحاتي ايران نميدهند، اين تصميم براي آن است که ايران نتواند پس از لغو تحريمهاي تسليحاتي، بنيه دفاعي خود را قويتر کند. ضعف در حوزه نظامي ايران، در قبال تحولاتي که در منطقه در حال وقوع است، استراتژي آمريکا است. تقويت رژيم صهيونيستي و سران کشورهاي مرتجع عربي منطقه در برابر ايران، سياست نظامي آمريکا در منطقه است و در پي آن تضعيف جبهه مقاومت اسلامي را همراه خواهد داشت. اما با اين حال جمهوري اسلامي ايران در حوزه دفاعي و نظامي پيشرفتهاي قابل توجهي داشته است.
و سخن آخر اين که، مقاومت و ايستادگي جمهوري اسلامي ايران، آمريکا را به ستوه آورده، برنامه هستهاي ايران، بهانه است. تسليم نشدن مردم ايران مقابل آمريکا براي سران کاخ سفيد بسيار سنگين است. ادامه اين سياست از سوي ايران با پشتوانه مردمي که در روز قدس به نمايش درآمد، شکست بزرگي را براي آمريکا رقم خواهد زد.
سياوش كاوياني