ادبیات سیاسی و گفتاری حاکم بر نظام بینالملل همواره واژگانی را در خود دارد که حتی در ساختار عرصه جهانی تاثیرگذار هستند. اکنون معادلات جهانی در حالی سراسر بحران و نابسامانیهای امنیتی و سیاسی را نشان میدهد که واژگان در ادبیات سیاسی جهان به چشم میآید که جای تامل دارد.
در این چارچوب چند واژه بیش از سایر واژگان دیده میشود یکی از این واژگان کلمه پوپولیسم است. این روزها در حالی در بسیاری از کشورهای جهان انتخابات برگزار میشود که واژهای به نام پوپولیسم را در قبال برخی جریانهای حاضر در انتخابات به کار میبرند. پوپولیسم در ظاهر کلمه یعنی عوام فریبی اما کاربرد این واژه اکنون نکتهای خاص را در خود دارد.
پوپولیسم که بیشتر از سوی محافل سیاسی و رسانهای غربی مطرح میشود، واژهای در برابر ملیگرایی است که در دو بعد قابل توجه است اکنون در جوامع غربی رویکرد به ملیگرایی و مقابله با نظام سرمایهداری ایجاد شده چنانکه در بسیاری از کشورها رای مردم به افرادی است که خارج از ساختار سیاسی هستند که نمود آن را پیروزی ترامپ در آمریکا با ماکرون در فرانسه میتوان مشاهده کرد. ساختار سرمایهداری حاکم بر غرب برای مقابله با این روند ملیگرایی و ضد سرمایهداری واژه پوپولیسم را به کار میبرد.
نظام سرمایهداری در سایر نقاط جهان نیز تلاش دارد تا گروهها و جریانهایی را که به دنبال دوری از غرب هستند پوپولیسم معرفی و با این ادعا آنها را از صحنه خارج سازند. این تبلیغات چنان بوده که حتی در برخی از کشورها موضوع پوپولیسم به یک امر انتخاباتی برای تخریب رقیب مبدل شده در حالی که هدف اصلی بنیانگذاران این واژه کمک به جریان خاص برای پیروزی در انتخابات نیست، بلکه به دنبال غبارآلود ساختن فضای سیاسی و اجتماعی کشورها است.
واژه دیگری که در ادبیات سیاسی امروز جهان به ویژه در فضاهای انتخاباتی مشاهده میشود بیان واژگانی همچون ماجراجویی است. سازندگان این واژگان چنان القا میکنند که طیفی خاص به دنبال فضای نابسامان جهان یا همان ماجراجوییهای بینالمللی هستند. بررسی ریشههای این ادبیات گفتاری نشان میدهد که محور هدف آنها در دو طیف بودهاند یا جریان و گروههایی که به دنبال ملیگرایی و خروج از سلطه قدرتها هستند یا آنهایی که برای حفظ استقلال و امنیت کشورشان به دنبال مقابله با تحرکات نظام سلطه هستند.
به عنوان مثال در ساختاری همچون اروپا به افرادی که به دنبال استقبال کشورشان از اتحادیه اروپا و آمریکا هستند ماجراجو گفته و سعی در دور ساختن مردم از آنها دارند و یا در جوامعی که براساس مقاومت، استقلال کشور در برابر سلطه نظام سرمایهداری و نیز حضور موثر در عرصه منطقه برای مبارزه با تروریسم با هدف امنیت کشورشان را در پیش گرفته با عنوان ماجراجوییهای هزینهآور و یا مخالفان آشتی با جهان و یا برگردانندگان وضعیت کشورها به دورانی که در تحریم و تهدید بودهاند سعی در حذف جریانها از صحنه و در اصل غبارآلودسازی فضای جاری بر کشورها را دارند.
نکته سوم ترویج واژه هدف وسیله را توجیه میکند و برای کسب قدرت هر اقدامیمجاز است. در این عرصه نیز با واژگانی همچون دموکراسی انتخاباتی یعنی استفاده از هر ادبیات و رفتاری برای نابودسازی دیگران و میزان صرفا کسب رای است و راه رسیدن آن مهم نیست، تلاش میشود تا فضایی از بیاخلافی بر روند انتخابات کشورها حاکم شود.
جالب توجه آنکه این مسئله به ویژه در جوامعی که براساس مردم سالاری دینی و اصول اخلاقی انتخابات در آنها برگزار میشود ترویج میگردد. آنها دموکراسی غربی را که در آن اخلاق مردم سالاری دینی جایی ندارد را به جای دموکراسی اخلاق مدارانه ترویج میکنند که جامعه هدف آنها نیز بیشتر کشورهای اسلامیهستند.
به هر تقدیر میتوان گفت در روزهای باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری باید توجه داشت که هم مردم و هم کاندیداها با در پیش گرفتن فضایی منطقی و اخلاقی به دور از هیجانات انتخاباتی گام بردارند چرا که گرفتار آمدن در واژهسازیهای نظام سرمایهداری یعنی واژگانی همچون پوپولیسم، ماجراجوییهای هزینهآور، رفتارهای غیراخلاقی برای حذف رقبا، شاید در عرصه ظاهری کسب رای را به همراه داشته باشد اما قطعا هزینههای بسیاری را بر کشور در عرصه داخلی و خارجی رقم میزند که شیرینی انتخابات برای ملت و حتی شیرینی پیروزی در انتخابات را به کام کاندیدای احتمالی پیروز تلخ خواهد کرد.
باید دانست که واژگان ابداعی غرب برای اهداف خود شان تعریف شده نه برای خوشایند سایر کشورها . آنها جز تحقق سلطه و نابودسازی دموکراسیها و مردمسالاری دینی که الگویی کارآمد برای جهانیان سرخورده از دموکراسی دروغین غربی است، هدفی ندارند لذا باید در این روزهای باقی مانده تا انتخابات با رویکرد اخلاقی و خارج از گرفتار شدن در واژگان ابداعی بیگانگان برای تحقق انتخاباتی پرشور و موثر گام برداشت تا بار دیگر نام ایران و ایرانی بر فراز قلههای افتخار جهانی بدرخشد.