حرم آل علی عجب صفایی دارد
بوی سیب سرخ میاد از حرم امام حسین
سر و جان فدای یک لحظه غم امام حسین
وقتی توی حرم آقا میری دل میگیره
غصه و ماتم دنیا همه از سر میگیره
دستهگلهای حسینی همه دور و بر او
شده عباس جوان ساقی وآب آور او
صدای واعطشا ز نای بچهها میاد
صدای عمو عمو از دل خیمه ها میاد
آخه انگار که هنوز صدای وا اصغر میاد
ناله رباب بیاصغر و خون جگر میاد
انگاری زینب میگه حسین عزیز مادر
بر تنش زخم نزنید، حسین غریب مادر
نگاری همین الان تشنگی بی امون شده
مشک خالی به دوش عموی مهربون شده
انگاری همین الان علقمه پر جفا شده
دست عباس جوان از تن او جدا شده
انگاری همین الان لیلا بی پسر شده
زداغ اکبر خود ببین خون جگر شده
انگاری میگه رقیه بی بابا دق میکنم
بی بابا سر به بیابون میذارم دق میکنم
انگاری حنا به دستای جوانان میزنن
خیمه هاشمیون بر سر و بر جان میزنن
انگاری تو رویاهام کرب بلا را میبینم
منِ«سیرنگ» بوسه از ضریح معصوم میچینم
سیرنگ احمدزاده - ذاکر و شاعر اهل بیت (ع)