قاضی رسیدگی کننده پرونده اعضای گروهک منافقین خطاب به مردم آلبانی و برخی کشورهای میزبان اعضای این گروهک تروریستی خواست تا استرداد و خروج این افراد را از کشورشان مطالبه کنند.
دور دوم دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، دیروز در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلام دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) به صورت علنی آغاز شد.
دهقانی رئیس دادگاه در نخستین جلسه دادگاه از دور دوم رسیدگی به پرونده اعضای گروهک منافقین با قرائت آیه ۲۹ سوره مبارکه اعراف افزود: جلسه دادگاه ادامه دادرسی نسبت به کیفرخواست صادر شده از دادسرای عمومی و انقلاب تهران برای اتهامات سازمان مجاهدین خلق و ۱۰۴ متهم، با حضور هیات قضایی، نماینده دادستان، وکلای شکات و متهمان و خانواده شکات با رعایت کامل تشریفات آیین دادرسی کیفری، رسمی و در حال برگزاری است.
قاضی دهقانی درباره علت تاخیر در برگزاری دادگاه گفت: یکی از وکلای دادگستری که وکیل متهمان ردیف اول تا بیستم است و همچنین وکالت شخصیت حقوقی گروهک را برعهده دارد، در حضور برای این جلسه دادگاه تاخیر داشت و نظر به اینکه عدم حضور وکیل در جلسه موجب اخلال در جلسه است، جلسه با تاخیر آغاز شد و از همین جا تذکر داده میشود از این پس وکلای دادگستری طبق زمانبندی اعلام شده در دادگاه حضور یابند.
در ادامه قاضی دادگاه گفت: باتوجه به اینکه قرائت کیفرخواست براساس بند الف ماده ۳۵۹ قانون آیین دادرسی کیفری توسط نماینده دادستان انجام شده است، امروز شکات یا وکیل آنها برای استماع اظهارات در دادگاه فرصت خواهند داشت. در ادامه با دستور قاضی سید میثم حکیم زاده حسینی یکی از وکلای شکات پرونده برای بیان اظهارات خود در جایگاه قرار گرفت. این وکیل دادگستری ضمن حضور در جایگاه نسخهای از دفاعیات خود را به رئیس دادگاه تقدیم کرد و گفت: جلسه اولی است که فرصت بیان جهتگیری سازمان مجاهدین خلق در دهه ۵۰ و سلطهای که نظام پهلوی بر این سازمان داشت، فراهم شده است و امروز اسناد تاریخی با شما سخن میگوید.
حکیم زاده حسینی ادامه داد: درباره اینکه مسعود رجوی چه شد که توسط ساواک بازداشت و به اعدام محکوم شد و چگونه از بند زندان رهایی پیدا کرد، در جلسه قبل مقدماتی مطرح شد، که من در تکمیل آن و بر اساس مستنداتی که در کتب خاطرات و مورخین تهیه شده است، عنوان خواهم کرد.
وی از قاضی دادگاه در خواست کرد که مستندات او در زمان قرائت لایحه اش در دادگاه نمایش داده شود و گفت: در کتاب احمد احمد خاطرات یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق که از این سازمان جدا شده، آمده است که دانشجویان عدالت خواه در دهه ۵۰ با تغییر رویکرد این سازمان مواجه شدند. قاضی دادگاه طی تذکری به وکیل گفت: بنده از واژه اتهامات استفاده کردم، نه جنایات. دادگاه بی طرف است. در حدود لایحه صحبت کنید.
وکیل برخی از شکات پرونده در پاسخ به پرسش قاضی دادگاه با اشاره به یک سند از اسناد ساواک اعلام کرد که مسعود رجوی بعد از آنکه همرتبههای او در سازمان مجاهدین خلق اعدام شدند، از طرف شاه حکم عفو گرفت و همکاری خود با ساواک را آغاز کرد. این موضوع در یک نامه ارتشبد نصیری به صراحت آمده است. وی ادامه داد: سوال بیپاسخ از سوی اعضای گروک تروریستی منافقین این است چرا به رغم محکومیت مسعود رجوی به اعدام و به رغم اجرای حکم سایر اعضا اما رجوی نه تنها اعدام نشد بلکه ریاست گروهک را برعهده گرفت و بعدها مشخص شد که او در اختیار دادن اطلاعات سایر اعضا و لو دادن آنها به سازمان امنیت و اطلاعات کشور برآمده بود.
در ادامه این وکیل دادگستری از رئیس دادگاه خواست تا صفاالدین تبراییان مورخ و پژوهشگر تاریخی و علی اکرامی از اعضای سابق گروهک بهعنوان دو فرد مطلع از جنایات گروهک تروریستی منافقین اظهارات خود را بیان کنند.
با دستور قاضی، صفاالدین تبراییان مورخ و پژوهشگر تاریخی به عنوان مطلع معرفی شده وکیل برخی شکات در جایگاه قرار گرفت و به تبیین مستندات شکات در زمینه ارتباط رهبران سازمان، نحوه شکلگیری این سازمان، مبنای فکری تشکیل سازمان، جریانهای انقلابی و اجتماعی و سیاسی که از زمان تشکیل سازمان در جهان رخ دادند، پرداخت.
این پژوهشگر تاریخی افزود: شروع کار سازمان مجاهدین خلق با تایید عالمان و دانشمندانی بزرگی مانند ربانی شیرازی، لاهوتی، مطهری، طالقانی و شریعتی همراه بود اما با اعدام رهبران سازمان در سال ۱۳۵۰ ساختار رهبری سازمان دچار تغییر شد هرچند رهبران قبلی کشاورزی و شیمی و فنی درس خوانده بودند و اطلاعات آنها از جامعهشناسی و دین و مذهب و شریعت بسیار کم بود.
وی ادامه داد: در دهه ۱۳۵۰ رهبران سازمان شروع به تحریف تفسیر آیات قرآن کردند و حتی بین چگوارا و هوشی مینه و امام حسین(ع) تفاوتی قائل نبودند. آنها کفر آمده در قرآن را معادل امپریالیسم میدانستند و روحانیون را بلای جان اسلام و مسلمین میدانستند.
تبراییان با استناد به سوابق تاریخی و جراید و مطبوعات آن دوره زمانی به نحوه فعالیت و تغییر رویکرد سازمان مجاهدین خلق پرداخت و اقدامات مسعود رجوی و همکاری وی ساواک را تشریح کرد.
پس از آن علی اکرامی به عنوان مطلع و از اعضای جدا شده گروهک با دستور قاضی دادگاه در جایگاه قرار گرفت و گفت: در سال ۵۸ تحت تأثیر شعارهای فریبنده و پرجاذبه این سازمان قرار گرفتم و در حالی که دانشجوی رشته نفت بودم به عضویت سازمان درآمدم.
وی ادامه داد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی جوان آرمان خواهی بودم و خانواده فقیر و ضعیفی داشتم و همزمان با تحصیل در بندر امام خمینی در اسکلهها کار میکردم و با شعارهای فریبنده این سازمان احساس میکردم کلید خوشبختی ملت ایران هستند.
عضو سابق گروهک تروریستی منافقین افزود: در سال ۶۰ پس از اعلام مبارزه مسلحانه گروهک چون در ذهنم ارادت به امام راحل داشتم، با گروهک همراهی نکردم و در خفا به زندگی عادی پرداختم اما در سال ۶۵ دوباره جذب شدم و از طریق پاکستان به عراق رفتم و به عضویت شورای مرکزی ردیف ۵۶ اعضای مرکزی درآمدم.
اکرامی ادامه داد: از سال ۶۶ به عضویت شورای مرکزی سیاست خارجی و ارتباط با عراق درآمدم و دفتر این ستاد در بغداد قرار داشت و یکی از اعضای هماهنگی ارتباط با عراق و بخشی از استخبارات عراق بودم.
وی اضافه کرد: یکی از افراد هماهنگ کننده برای دیدار حبوش و مسعود رجوی بودم و فیلم دیداری که منتشر شده توسط استخبارات عراق گرفته شده بود.
عضو سابق گروهک تروریستی منافقین گفت: اطلاعات به دست آمدهای که از داخل ایران به استخبارات عراق و رژیم بعث ارائه میشد از طریق شنود و تخلیه تلفنی تهیه میشد و ۴۰۰ نفر مستشار نظامی در پادگان اشرف آموزش میدیدند و عمدتا در همه عملیاتها از جمله عملیات چلچراغ شناسایی و مهمات از طریق رژیم بعث تهیه میشد. وی با اشاره به بمبارانهای عراق در دوران جنگ تحمیلی در شهرهای ایران گفت: مجاهدین از اعضای خود که ساکن این شهرها بودند میخواست که با خانواده خود تماس بگیرند و اطلاعات میزان تخریبها و خوف و وحشت مردم را جویا شوند و این در حالی بود که در این سازمان ارتباط اعضا با خانواده منع شده بود و در واقع سازمان از اعضای خود میخواست تا با فریب خانوادههای خود و به بهانه ابراز نگرانی از آنها اطلاعات بگیرند.
در ادامه جلسه دادگاه، تبراییان مطلع معرفی شده از سوی شکات نیز بار دیگر با دستور قاضی برای ارائه مستندات در جایگاه قرار گرفت و گفت: این گروهک جسد یکی از اعضای خود را تکه تکه و سوزاند و دفع کرد یا شکم دیگر اعضای خود را پاره کرد و داخلش محلول بنزین ریخت و بعد جسد را سوزاند. کاری که جریان تکفیری میکند، آنها عضو خودشان را میکشند.
قاضی خطاب به او گفت که مستنداتتان چیست؟
تبراییان پاسخ داد: مجموعه جنایات آنها در جراید آن دوره موجود است و در فیلم سیانور هم آماده است همچنین بخشی در کتاب خوابگردها هم هست.
وی گفت: کلاس های مسعود رجوی در دانشگاه شریف برگزار میشد و حضور چشمگیر مردم در شبهای ماه رمضان این ذهنیت را برای آنها ایجاد کرد که میان مردم پایگاه اجتماعی و مقبولیت پیدا کردهاند و فکر میکردند در چندماه میتوانند نظام نوپای ایران را منهدم کنند.
این پژوهشگر تاریخی با توضیح ازدواجهای متعدد مسعود رجوی که به ازدواج با همسر مهدی ابریشمچی (مریم قجر عضدانلو یا مریم رجوی) منجر شد، گفت: او مدتی با فیروزه بنیصدر ازدواج سیاسی کرد که دو سال تداوم داشت. او در پاریس به فیروزه علاقمند شد. منزل زعفرانیه که در آن ۲۰ نفر از جمله اشرف ربیعی، همسر بنیصدر کشته شدند و فقط پسر یک ساله مسعود رجوی زنده ماند.
وی با بیان اینکه طلاقهای ایدیولوژیک در دهه ۱۳۶۰ در سازمان رخ داد، افزود: کسانی مانند ابریشمچی که اینطور بیناموسی میکنند برای صدام هم جاسوسی میکردند.
در این زمان قاضی دادگاه با اعلام ختم جلسه از دادگاه اظهار داشت: دو هفته دیگر روز سهشنبه ۱۸ اردیبهشت جلسه بعدی برگزار میشود.
دور دوم دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، دیروز در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلام دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) به صورت علنی آغاز شد.
دهقانی رئیس دادگاه در نخستین جلسه دادگاه از دور دوم رسیدگی به پرونده اعضای گروهک منافقین با قرائت آیه ۲۹ سوره مبارکه اعراف افزود: جلسه دادگاه ادامه دادرسی نسبت به کیفرخواست صادر شده از دادسرای عمومی و انقلاب تهران برای اتهامات سازمان مجاهدین خلق و ۱۰۴ متهم، با حضور هیات قضایی، نماینده دادستان، وکلای شکات و متهمان و خانواده شکات با رعایت کامل تشریفات آیین دادرسی کیفری، رسمی و در حال برگزاری است.
قاضی دهقانی درباره علت تاخیر در برگزاری دادگاه گفت: یکی از وکلای دادگستری که وکیل متهمان ردیف اول تا بیستم است و همچنین وکالت شخصیت حقوقی گروهک را برعهده دارد، در حضور برای این جلسه دادگاه تاخیر داشت و نظر به اینکه عدم حضور وکیل در جلسه موجب اخلال در جلسه است، جلسه با تاخیر آغاز شد و از همین جا تذکر داده میشود از این پس وکلای دادگستری طبق زمانبندی اعلام شده در دادگاه حضور یابند.
در ادامه قاضی دادگاه گفت: باتوجه به اینکه قرائت کیفرخواست براساس بند الف ماده ۳۵۹ قانون آیین دادرسی کیفری توسط نماینده دادستان انجام شده است، امروز شکات یا وکیل آنها برای استماع اظهارات در دادگاه فرصت خواهند داشت. در ادامه با دستور قاضی سید میثم حکیم زاده حسینی یکی از وکلای شکات پرونده برای بیان اظهارات خود در جایگاه قرار گرفت. این وکیل دادگستری ضمن حضور در جایگاه نسخهای از دفاعیات خود را به رئیس دادگاه تقدیم کرد و گفت: جلسه اولی است که فرصت بیان جهتگیری سازمان مجاهدین خلق در دهه ۵۰ و سلطهای که نظام پهلوی بر این سازمان داشت، فراهم شده است و امروز اسناد تاریخی با شما سخن میگوید.
حکیم زاده حسینی ادامه داد: درباره اینکه مسعود رجوی چه شد که توسط ساواک بازداشت و به اعدام محکوم شد و چگونه از بند زندان رهایی پیدا کرد، در جلسه قبل مقدماتی مطرح شد، که من در تکمیل آن و بر اساس مستنداتی که در کتب خاطرات و مورخین تهیه شده است، عنوان خواهم کرد.
وی از قاضی دادگاه در خواست کرد که مستندات او در زمان قرائت لایحه اش در دادگاه نمایش داده شود و گفت: در کتاب احمد احمد خاطرات یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق که از این سازمان جدا شده، آمده است که دانشجویان عدالت خواه در دهه ۵۰ با تغییر رویکرد این سازمان مواجه شدند. قاضی دادگاه طی تذکری به وکیل گفت: بنده از واژه اتهامات استفاده کردم، نه جنایات. دادگاه بی طرف است. در حدود لایحه صحبت کنید.
وکیل برخی از شکات پرونده در پاسخ به پرسش قاضی دادگاه با اشاره به یک سند از اسناد ساواک اعلام کرد که مسعود رجوی بعد از آنکه همرتبههای او در سازمان مجاهدین خلق اعدام شدند، از طرف شاه حکم عفو گرفت و همکاری خود با ساواک را آغاز کرد. این موضوع در یک نامه ارتشبد نصیری به صراحت آمده است. وی ادامه داد: سوال بیپاسخ از سوی اعضای گروک تروریستی منافقین این است چرا به رغم محکومیت مسعود رجوی به اعدام و به رغم اجرای حکم سایر اعضا اما رجوی نه تنها اعدام نشد بلکه ریاست گروهک را برعهده گرفت و بعدها مشخص شد که او در اختیار دادن اطلاعات سایر اعضا و لو دادن آنها به سازمان امنیت و اطلاعات کشور برآمده بود.
در ادامه این وکیل دادگستری از رئیس دادگاه خواست تا صفاالدین تبراییان مورخ و پژوهشگر تاریخی و علی اکرامی از اعضای سابق گروهک بهعنوان دو فرد مطلع از جنایات گروهک تروریستی منافقین اظهارات خود را بیان کنند.
با دستور قاضی، صفاالدین تبراییان مورخ و پژوهشگر تاریخی به عنوان مطلع معرفی شده وکیل برخی شکات در جایگاه قرار گرفت و به تبیین مستندات شکات در زمینه ارتباط رهبران سازمان، نحوه شکلگیری این سازمان، مبنای فکری تشکیل سازمان، جریانهای انقلابی و اجتماعی و سیاسی که از زمان تشکیل سازمان در جهان رخ دادند، پرداخت.
این پژوهشگر تاریخی افزود: شروع کار سازمان مجاهدین خلق با تایید عالمان و دانشمندانی بزرگی مانند ربانی شیرازی، لاهوتی، مطهری، طالقانی و شریعتی همراه بود اما با اعدام رهبران سازمان در سال ۱۳۵۰ ساختار رهبری سازمان دچار تغییر شد هرچند رهبران قبلی کشاورزی و شیمی و فنی درس خوانده بودند و اطلاعات آنها از جامعهشناسی و دین و مذهب و شریعت بسیار کم بود.
وی ادامه داد: در دهه ۱۳۵۰ رهبران سازمان شروع به تحریف تفسیر آیات قرآن کردند و حتی بین چگوارا و هوشی مینه و امام حسین(ع) تفاوتی قائل نبودند. آنها کفر آمده در قرآن را معادل امپریالیسم میدانستند و روحانیون را بلای جان اسلام و مسلمین میدانستند.
تبراییان با استناد به سوابق تاریخی و جراید و مطبوعات آن دوره زمانی به نحوه فعالیت و تغییر رویکرد سازمان مجاهدین خلق پرداخت و اقدامات مسعود رجوی و همکاری وی ساواک را تشریح کرد.
پس از آن علی اکرامی به عنوان مطلع و از اعضای جدا شده گروهک با دستور قاضی دادگاه در جایگاه قرار گرفت و گفت: در سال ۵۸ تحت تأثیر شعارهای فریبنده و پرجاذبه این سازمان قرار گرفتم و در حالی که دانشجوی رشته نفت بودم به عضویت سازمان درآمدم.
وی ادامه داد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی جوان آرمان خواهی بودم و خانواده فقیر و ضعیفی داشتم و همزمان با تحصیل در بندر امام خمینی در اسکلهها کار میکردم و با شعارهای فریبنده این سازمان احساس میکردم کلید خوشبختی ملت ایران هستند.
عضو سابق گروهک تروریستی منافقین افزود: در سال ۶۰ پس از اعلام مبارزه مسلحانه گروهک چون در ذهنم ارادت به امام راحل داشتم، با گروهک همراهی نکردم و در خفا به زندگی عادی پرداختم اما در سال ۶۵ دوباره جذب شدم و از طریق پاکستان به عراق رفتم و به عضویت شورای مرکزی ردیف ۵۶ اعضای مرکزی درآمدم.
اکرامی ادامه داد: از سال ۶۶ به عضویت شورای مرکزی سیاست خارجی و ارتباط با عراق درآمدم و دفتر این ستاد در بغداد قرار داشت و یکی از اعضای هماهنگی ارتباط با عراق و بخشی از استخبارات عراق بودم.
وی اضافه کرد: یکی از افراد هماهنگ کننده برای دیدار حبوش و مسعود رجوی بودم و فیلم دیداری که منتشر شده توسط استخبارات عراق گرفته شده بود.
عضو سابق گروهک تروریستی منافقین گفت: اطلاعات به دست آمدهای که از داخل ایران به استخبارات عراق و رژیم بعث ارائه میشد از طریق شنود و تخلیه تلفنی تهیه میشد و ۴۰۰ نفر مستشار نظامی در پادگان اشرف آموزش میدیدند و عمدتا در همه عملیاتها از جمله عملیات چلچراغ شناسایی و مهمات از طریق رژیم بعث تهیه میشد. وی با اشاره به بمبارانهای عراق در دوران جنگ تحمیلی در شهرهای ایران گفت: مجاهدین از اعضای خود که ساکن این شهرها بودند میخواست که با خانواده خود تماس بگیرند و اطلاعات میزان تخریبها و خوف و وحشت مردم را جویا شوند و این در حالی بود که در این سازمان ارتباط اعضا با خانواده منع شده بود و در واقع سازمان از اعضای خود میخواست تا با فریب خانوادههای خود و به بهانه ابراز نگرانی از آنها اطلاعات بگیرند.
در ادامه جلسه دادگاه، تبراییان مطلع معرفی شده از سوی شکات نیز بار دیگر با دستور قاضی برای ارائه مستندات در جایگاه قرار گرفت و گفت: این گروهک جسد یکی از اعضای خود را تکه تکه و سوزاند و دفع کرد یا شکم دیگر اعضای خود را پاره کرد و داخلش محلول بنزین ریخت و بعد جسد را سوزاند. کاری که جریان تکفیری میکند، آنها عضو خودشان را میکشند.
قاضی خطاب به او گفت که مستنداتتان چیست؟
تبراییان پاسخ داد: مجموعه جنایات آنها در جراید آن دوره موجود است و در فیلم سیانور هم آماده است همچنین بخشی در کتاب خوابگردها هم هست.
وی گفت: کلاس های مسعود رجوی در دانشگاه شریف برگزار میشد و حضور چشمگیر مردم در شبهای ماه رمضان این ذهنیت را برای آنها ایجاد کرد که میان مردم پایگاه اجتماعی و مقبولیت پیدا کردهاند و فکر میکردند در چندماه میتوانند نظام نوپای ایران را منهدم کنند.
این پژوهشگر تاریخی با توضیح ازدواجهای متعدد مسعود رجوی که به ازدواج با همسر مهدی ابریشمچی (مریم قجر عضدانلو یا مریم رجوی) منجر شد، گفت: او مدتی با فیروزه بنیصدر ازدواج سیاسی کرد که دو سال تداوم داشت. او در پاریس به فیروزه علاقمند شد. منزل زعفرانیه که در آن ۲۰ نفر از جمله اشرف ربیعی، همسر بنیصدر کشته شدند و فقط پسر یک ساله مسعود رجوی زنده ماند.
وی با بیان اینکه طلاقهای ایدیولوژیک در دهه ۱۳۶۰ در سازمان رخ داد، افزود: کسانی مانند ابریشمچی که اینطور بیناموسی میکنند برای صدام هم جاسوسی میکردند.
در این زمان قاضی دادگاه با اعلام ختم جلسه از دادگاه اظهار داشت: دو هفته دیگر روز سهشنبه ۱۸ اردیبهشت جلسه بعدی برگزار میشود.