اكرم شعباني:
جمهوري اسلامي ايران را در سالهاي پس از انقلاب اسلامي، ميتوان در زمره كشورهايي محسوب كرد كه بيشترين خسارتها را از عمليات تروريستي داخلي و خارجي متحمل شده است.
آمارها نشان میدهند پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بیش از ۱۶ هزار ایرانی در عملیات تروریستی جان خود را از دست دادهاند. از این رو ترور و تروریسم، واژههایی آشنا برای ایران و ایرانیاند.
اقدامات تروریستی از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب آغاز شد و هر روز با تغییر ماهیت به حیات خود ادامه میدهد. ایران همواره قربانی حملات تروریستی سازمان یافته گروههای تروریستی بخصوص گروهک تروریستی منافقین بوده است؛ گروهی که مورد حمایت آمریکا و دیگر کشورهای غربی است. این گروهک با ترور شخصیتهای سیاسی و مذهبی ایران، در سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۳ در فهرست سازمانهای تروریستی
بین المللی شناخته شده است. منافقین در فاصله این سالها بیش از چند صد مورد عملیات تروریستی در خاک ایران انجام داده است. از جمله قربانیان این اقدامات تروریستی محمدعلی رجایی، رئیس جمهور و محمدجواد باهنر، نخست وزیر وقت ایران هستند که در شهریور سال ۱۳۶۰ در انفجار مقر نخست وزیری به شهادت رسیدند. همچنین این سازمان در مرداد ۱۳۶۷ با پشتیبانی هوایی عراق، حمله سراسری به ایران کرد که ناکام ماند؛ عملیاتی که با تجهیز و حمایت غرب صورت گرفت.
اگرچه به محض ورود نيروهاي بيگانه به داخل منطقه افزايش تحرك تروريستها را شاهد بودهايم اما نيروهاي نظامي آمريكا و ناتو در مرحله اول براي مبارزه با تروريستهاي افغانستان و به بهانه دستگيري بن لادن در اين كشور وارد شدند و استمرار حضورشان همچنان به اذعان آنها به منظور ريشه كني تروريست بوده است.
در شرايطي كه آمریکا همواره خود را به عنوان پیشرو در مبارزه با تروریسم مطرح کرده و با تشکیل ائتلافی بینالمللی از کشورهای متحدش به اقدامات عملی در این راه روی آورده است. نمود این اقدامات عملی پس از حوادث تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و طرح دفاع پیشدستانه عینی شد. ایالات متحده برای تحقق این طرح، سال ۲۰۰۱ به افغانستان و متعاقب آن در سال ۲۰۰۳ به بهانه مبارزه با تروریسم به عراق حمله کرد. با این حال گزارشهای متعدد نهادهای امنیتی نشان میدهند جنگ با عراق و افغانستان در حالی وارد نهمین و هفتمین سال خود میشود که در طول این سالها هزاران نفر از غیرنظامیان افغانی و عراقی، قربانی اقدامات تروریستی نیروهای ائتلاف شدهاند. گشودن آتش روی افراد غیرنظامی به بهانه مبارزه با اعضای القاعده باعث افزایش میزان تلفات غیرنظامیان شده است. افشای ۹۰ هزار صفحه سند محرمانه آمریکاییها از سوی سایت ویکی لیکس درباره جنگ افغانستان، تنها گوشهای از اقدامات تروریستی نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا در این کشور است.با این حال در سراسر دنیا نمونههای بسیاری در حمایت آمریکا از تروریسم وجود دارد. حمایت از اقدامات تروریستی و جنایات گسترده رژیم صهیونیستی در قتل عام مردم فلسطین و لبنان، قتل عام غیرنظامیان در پاکستان به بهانه مبارزه با گروه تروریستی القاعده، حمایت از نسل کشی دولت یمن علیه شیعیان این کشور و دیگر اقدامات ریز و درشت دیگر تنها گوشهای از کارنامه تروریستی ایالات متحده آمریکاست.
این اقدامات تروریستی که با نام مبارزه با تروریسم صورت میگیرد، چالشهای فراوانی را در منطقه به وجود آورده است. رویکرد وارونه آمریکا به مبارزه با تروریسم به همراه نابسامانیهای در هم تنیده امنیتی در خاورمیانه، شرایط را به جایی رسانده که نشانههایی از اوجگیری دوباره تروریسم در منطقه شکل گرفته است. این نشانهها به همراه فرار از پذیرش اشتباهات غیرمسئولانه آمریکا در خاورمیانه و ظهور نسل جدید تروریستها شکستی برای کاخ سفید است. آمریکا اما به جای بازنگری در رفتارهای غلط گذشته سعی میکند با فرافکنی و دیپلماسی فشار و انحراف افکار پای کشورهایی چون ایران را به حوزه اشتباهات استراتژیک خود باز کند.
به عقيده تحليلگران حضور نيروهاي نظامي بيگانه در داخل منطقه موجب دامن زدن به درگیریهای قومی و فرقهای در كشورهاي منطقه شده است، حمله نيروهاي طالبان به برخي از شهرهاي افغانستان و پاكستان در اين ردهبندي قرار ميگيرد، در عين حال مقامات آمريكايي تعريف خود را از تروريسم تنها بر اساس منافع ملي خود ارزيابي ميكنند، اين در حالي است كه برخي از گروهها و گروهكهاي مهم تروريستي كه عملياتهاي بزرگي را در داخل خاك ايران و كشورهاي هم مرز ايران انجام دادهاند در ليست گروههاي تروريستي آنها قرار نميگيرد.
گروهك تروريستي منافقين و جندالله از جمله گروههايي است كه به دليل انجام عملياتهاي ضد ايراني همواره مورد حمايت آمريكا و متحدان غربياش قرار گرفتهاند؛ فرافكنيها و ضد تبليغات رسانهاي آنها پس از دستگيري عبدالمالك ريگي سركرده گروهك جندالله توسط جمهوري اسلامي و همچنين اخراج منافقين از اردوگاه اشرف كه با واكنشهاي صريح آنها عليه دولت عراق مواجه شد بيانگر اين حقيقت محض است كه آنها تروريسم را در منافع خود خلاصه كردهاند.
پس از حمله ارتش عراق به اردوگاه اشرف رسانههايي هم چون بي بي سي، صداي آمريكا، راديو فرانسه و صداي رژيم صهيونيستي هر يك به شيوه خود به انعكاس اين خبر پرداختند. اين رسانهها با بازتاب انزجار مقامات آمريكايي از اين اتفاق تلاش كردند اين مطلب را در ذهن مخاطبان القاء كنند كه حمله به اردوگاه اشرف اقدامي نادرست و خلاف حقوق بشر است كه از سوي دولت عراق به منظور فشار آوردن بر ساكنان اردوگاه اشرف صورت گرفته است. وجود روابط همسايگي و دوستانه ميان عراق و ايران بهانهاي است كه به وسيله آن رسانهها دولت عراق را به اقدام غيرانساني عليه گروهك منافقين متهم ميكنند.
پس از اين جريان، مارك تونر سخنگوي وزارت خارجه آمريكا با بحران خواندن حمله به اردوگاه اشرف مقر گروهك تروريستي منافقين اعلام كرد كه دولت و ارتش عراق اين بحران را آغاز كردند، او از مقامات عراق خواستار خويشتن داري و پرهيز از خشونت در قبال ساكنان اردوگاه اشرف شد.
اين در حالي بود كه پيش از اين هم در سالهاي 2009 و 2010 در جريان درگيري نيروهاي دولتي عراق با ساكنان اردوگاه اشرف، دولت آمريكا و سازمانهاي وابسته به آن به دفاع از گروهك منافقين پرداختند.
در آذر ماه سال 88 زماني كه دولت عراق تصميم به اخراج منافقان از خاك عراق را گرفت، وزارت خارجه آمريكا اعلام كرد كه از دولت عراق انتظار دارد جا به جايي اعضاي سازمان مجاهدين خلق را بطور قانوني و بشردوستانه انجام دهد، سازمان عفو بين الملل هم پيش از آن با انتشار گزارشي اعلام كرده بود كه دولت عراق نبايد حدود 3400 عضو سازمان مجاهدين خلق را كه در اردوگاه اشرف زندگي ميكنند، به اجبار جا به جا كند.
با اين وجود حمايت آمريكا از تروريسم موضوعي است كه بارها مورد تاكيد بسياري از مقامات كشورها قرار گرفته است، استانداردهاي دوگانه دولت آمريكا در تعريف تروريسم، اصلي ترين موضوعي است كه اين كشور را در رده اصلي اتهام حمايت از تروريسم قرار داده است.
با اين وجود آنها جمهوري اسلامي را متهم به تروريسم دولتي ميكنند؛ اين اتهام در مورد ايران مجموعهای از اتهامات کشورها و سازمانهای داخلی و خارجی ایران در مورد دخالت در اقدامات تروریستی و یا حمایت حکومت ایران از گروههای تروریستی زده شده است. در تعريف آنها حمايت از گروههاي مبارز همچون حماس و حزب الله از سوي جمهوري اسلامي حمايت از گروههاي تروريستي خوانده ميشود.
اين اتهام به ايران درست پس از انقلاب اسلامي از سوي کشورهایی مانند آمریکا، اسرائیل، آلمان، آرژانتین و انگلیس (پس از ماجرای سلمان رشدی) زده شد. دولت آمریکا ایران را متهم به حمایت از حزب الله لبنان و چند گروه فلسطینی که در فهرست گروههای تروریستی دولت این کشور قرار دارند کرده است. اين در حالي است كه وزارت امور خارجه آمریکا در گزارشهاي سالانه خود در مورد کشورهای حامی تروریسم، چندين سال است كه ایران را فعالترین کشور حامی تروریسم معرفی ميكند. آنها ایران را متهم ميكنند كه از گروههای مسلح و تروریستی در خاورمیانه و آسیای مرکزی حمایت میکند و با این کار مستقیم بر تلاشهای بینالمللی برای تقویت صلح اثر منفی میگذارد، آنها مدعي هستند فعاليتهاي جمهوري اسلامي ثبات اقتصادی منطقه خلیج فارس را به خطر میاندازد و به رشد دموکراسی آسیب میزند.
ارائه گزارش های سالانه در مورد حمایت ایران از تروریسم در حالی است که اقدامات آمریکا سبب تشدید و توسعه نفوذ تروریسم در منطقه شده است. مطالعات صورت گرفته از سوی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا بیانگر این حقیقت تلخ است که جهان پس از سپتامبر ۲۰۰۱ و آغاز نبرد جهانی با ترور بسیار ناامنتر شده است. این ناامنی را در عوامل بسیاری میتوان جستجو کرد، ولی یکی از عمدهترین دلایل آن، نوع رویکرد نابهنجار کشورهای غربی بخصوص آمریکا در برخورد و تعریف غلط چنین مفاهیمی است.
كنفرانس بينالمللي مبارزه با تروريسم در همين راستا قرار است كه طي هفته آينده در تهران برگزار شود، حضور مقامات مختلف در سطوح مختلف از كشورهاي همسايه ايران در اين كنفرانس موضوعي است كه اهميت مبارزه با اين مفهوم در منطقه را نشان ميدهد، اجلاس بينالمللي مبارزه با تروريسم 4 و 5 تيرماه با حضور مقاماتي از 60 كشور و سازمان بينالمللي و منطقهاي در تهران برگزار خواهد شد.
دبير كنفرانس بينالمللي مبارزه با تروريسم روز دوشنبه در تشريح اين اجلاس گفت: این گونه اجلاسها تشریک مساعی در مقابله با پدیده شوم تروریسم است و نه تنها مقابله با غرب نیست بلکه ایجاد فرصت برای مقابله همگانی با تروریسم است و این بستگی به کشورها دارد که از این فرصت استفاده کنند یا با این فرصت به صورت سازنده برخورد نکرده و خود را از آن محروم کنند.