قاسم غفوري:
باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا ديروز استراتژي جديد آمريكا براساس اصل آغاز خروج نظاميان از افغانستان را اعلام كرد. براساس اين طرح آمريكا در كنار ايجاد شرايط براي خروج بخشي از نيروها، اصل مذاكره با طالبان و نيز استمرار حملات به پاكستان را اجرا ميكند. هرچند كه كاخ سفيد تلاش كرده تا از اين مواضع به نام استراتژي جديد آمريكا نام ببرد اما بررسي روند تحولات افغانستان و مواضع آمريكا از تكراري بودن مواضع و سياستها حكايت دارد. امري كه سردرگمي و ناتواني آمريكا در افغانستان را نشان ميدهد.
در كنار اظهارات و طرحهاي اوباما دلايل رويكرد وي به اجراي چنين سناريو امري قابل توجه است كه ميتواند برگرفته از برخي چالشها و اهداف باشد از جمله:
اولا آمريكا براي ادامه حضور در افغانستان نيازمند امضاي توافقنامه استراتژيك ميباشد. توافقنامهاي كه رضايت طالبان، دولت و مردم افغانستان را بايد تامين كند. براساس گزارشهاي منتشره از شروط پذيرش اين توافقنامه از سوي افغانها، اجراي تعهد خروج ميباشد، چنانكه طالبان شرط كاهش حملات و آغاز مذاكره را اجراي اين اصل قرار داده بودند. اوباما با اين اظهارات ضمن نمايش چهرهاي دموكراتيك از خود چراغ سبزي براي مذاكرات آينده به ويژه با طالبان درباره توافقنامه استراتژيك داده است.
ثانيا، اوباما اين روزها به دليل جنگ ليبي در برابر مردم و كنگره آمريكا قرار گرفته است. همچنين بسياري از مقامات از جمله شهرداران ايالات متحده خواستار پايان جنگ طلبيها شدهاند. با توجه به اينكه اوباما براي مبارزات انتخاباتي به دنبال فضايي آرام ميباشد همچنين ادامه جنگ ليبي را ضروري ميداند، لذا با اعطاي برخي امتيازات در افغانستان به كنگره و مردم به دنبال جلب رضايت آنها براي سياستهاي جنگ طلبانه در ليبي است. تحقق اين سياست ميتواند فضاي انتخاباتي را در شرايطي كه وي با بحران مشروعيت مواجه است تا حدودي به نفع وي تغيير دهد.
ثالثا، اوباما از ابتدا به دنبال توسعه دامنه جنگ به خاك پاكستان بوده است چنانكه اكنون نيز در استراتژي ادعايي خود بر اين امر تاكيد داشته است كه نشانگر افزايش كشتارها و تحركات آمريكا براي ورود به اين كشور است.
رابعا واشنگتن در صحنه جهاني به ويژه در خاورميانه با ناكامي مواجه شده به گونهاي كه بسياري از طرحهاي آن براي مصادره قيامهاي مردمي به نتيجه نرسيده است. اوباما با محور قرار دادن تحولات افغانستان به نوعي بر اين شكستها سرپوش گذاشته و چنان وانمود ميكند كه اصل سياست آمريكا، افغانستان است و ساير امور در اولويت قرار ندارند.