سياست روز آنلاين: در سال 2009 زماني كه كاترين اشتون به سمت رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا منصوب شد، وي و دولت انگليس ادعاي بسياري مبني بر كار آمدي سياستهاي وي داشتند، اما اكنون بسياري در درون اروپا كنارهگيري وي از قدرت را خواستار ميباشند.
کاترين مارگارت اشتون وابسته به حزب كارگر انگليس به رياست "اد ميليبند" است كه تا پيش از اين سمتهاي رياست بهداشت و سلامت انگليس، نايب رئيس کميسيون اروپا و کميسر اروپايي براي تجارت و سرپرست سياست خارجي اتحاديه اروپا را بر عهده داشته است.
در سال 2009 بر اساس پيمان ليسپون سمتهاي رياست بر اروپا و مسئول سياست خارجي اتحاديه اجرايي گرديد. بر اساس توافقات صورت گرفته "گي ور هوفشتاد" نخست وزير بلژيك به سمت رئيس اروپا و كاترين اشتون در سمت مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا معرفي شدند. اشتون كه غير از وزارت محيط زيست انگليس، سمت سياسي چنداني در كارنامه خود ندارد در حالي دومين سال حضورش را در اتحاديه اروپا سپري ميكند كه بسياري از ناكامي و ناتواني وي در تحقق اهداف اتحاديه و حتي پيمان ليسپون سخن ميگويند.
هزينههاي مالي
گزارشهاي كميسيونهاي تحقيقاتي پارلمان اروپا نشان ميدهد كه اشتون و تيمكاري تحت نظارت وي هزينههاي سنگيني براي اتحاديه به همراه داشتهاند. 32ميليون پوند هزينه تشكيلات سياسي اشتون از جمله 150 ماشين ليموزين وي و همكارانش در كنار بودجههاي كلان درخواستي براي توسعه دفاتر اتحاديه در سراسر جهان، هزينههاي سنگيني را بر دوش اتحاديه نهاده است. طبق توافق سرويس داخلي اتحاديه اروپا، نماينده ارشد امور خارجي ميتواند ٩٠٩ كارمند در بخش اجرايي ارتباطات داشته باشد كه آشتون از ١٠٠٠ كارمند توانمند ارتباطات بهره ميگيرد.
بسياري بر اين عقيده هستند كه تشكيل سمت مسئول سياست خارجي (وزير خارجه اروپا) بيش از هر چيز هزينه داشته تا منفعتي براي اتحاديه.
ناكارآمدي سياسي
اين روزها اتحاديه اروپا در بروكسل به مركز نقد و انتقاد از سياستهاي شخص اشتون به عنوان مسئول اين اتحاديه مبدل شده است. بسياري از كشورهاي اروپايي تاكيد دارند كه پيمان ليسپون كه با هدف توسعه روابط داخلي كشورها و گسترش نفوذ اتحاديه اروپا در جهان ايجاد شده بود نتوانسته دستاوردي براي اتحاديه به همراه داشته باشد. از وظايف تعريفي خانم اشتون ايجاد اتحاد ميان اعضاي اتحاديه بوده است، در حالي كه هم اكنون درون اتحاديه شكافهاي بسياري مشاهده ميشود. اروپا در تدوين قوانين و رسيدن به اهداف واحد براي خروج از بحران اقتصادي و موضعگيري واحد در صحنه بينالملل ناكام مانده است، بگونهاي كه اكنون چند دستگي ميان كشورهاي نسل جديد و قديم اتحاديه مشاهده ميشود. كشورهاي كوچك نسل جديد بر اين گمانند كه كشورهاي بزرگ اتحاديه نظير انگليس، آلمان و فرانسه و ايتاليا به دنبال استعمار آنها هستند وتصميمات اتحاديه در چارچوب منافع آنها نميباشد، به اين دليل خواستار بازنگري در اين روابط هستند.
اشتون بازنده عرصه بين الملل
از مهمترين وظايف اشتون تقويت جايگاه اتحاديه اروپا در جهان بوده است. زماني خاوير سولانا در سمت نماينده اتحاديه اروپا توانسته بود تا حدود زيادي موفقيتهاي جديدي را براي اتحاديه كسب كند. در سال 2009 در حالي اشتون انگليسي به سمت مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا برگزيده شد كه بسياري بيتجربگي وي را عامل شكست اتحاديه ميدانستند، اما براساس فشار انگليس وبرخي كشورها سرانجام وي به اين سمت منصوب شد. منتقدان وي تاكيد دارند در حوزه سياست خارجي وي بيش از آنكه اهداف اتحاديه را پيگيري كند سياستهاي انگليس و در نهايت امريكا را اجرا ميكند. راشاتودي در گزارشي از كارنامه اشتون آورده است كشورهاي اروپايي وي را فردي ميدانند كه نميتواند سياست خارجي اتحاديه اروپا را اجرايي سازد، چرا كه بيش از هر چيز وابسته به سياستهاي انگليس ميباشد كه نارضايتي اتحاديه را به همراه داشته است. اشتون هر چند كه در مسائلي مانند صلح خاورميانه، پرونده هستهاي ايران در قالب 1+5، روابط روسيه و اروپا، ايجاد هماهنگي با امريكا و... فعاليتهايي داشته، اما به دليل مواضع انگليسياش نتوانسته چندان كاركرد مثبتي براي اروپا داشته باشد. نمونه بارز اين مسئله مواضع وي در قبال مذاكرات 1+5 با جمهوري اسلامي ايران است كه به دليل وابستگي به انگليس و امريكا و واگذاري امور به معاون انگليسي خود آقاي"كوپر" تاكنون به نتيجه مثبتي دست نيافته است.
به هر حال اعضاي اتحاديه اروپا خود را براي پايان دادن به 2 سال فعاليت اشتون در اواخر سال 2011 آماده ميكنند، چرا كه وي را فردي با كارنامهاي شكست خورده ميدانند. هر چند كه وي با رايزنيهاي متعدد با اعضاي اتحاديه اروپا و سفر دورهاي به خاورميانه وشمال آفريقا، تلاش دارد با احياي مذاكرات 1+5 با ايران و بررسي پرونده صلح خاورميانه، حداقل موفقيتي را در كارنامه خويش ثبت كند تا حداقل با حقارت شكست از صحنه خارج نشود.