حجتالاسلام رئیسی – رئیس قوه قضائیه:
«در دستگاه قضا یک درصد تخلف داریم که این یک درصد هم زیاد است.»
هر آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
فضای بازی که از سوی رئیس قوه قضائیه یعنی همین سید عالیقدری که تمامی سالهای پس از انقلاب اسلامی را وقف و صدقه جاریه برای سلامتی آخرین امام «عج» از ذریه جد خود نموده است و طی یکی دو سال جان تازهای به عدالت منشی بخشیده همانند کپسول اکسیژنی است که بهواسطه ماسکی به دهان گروهی از آحاد جامعه گذاشته شده که امروز دستشان کوتاه و خرما بر نخیل بوده تا بر اساس عزت و احترام به اصول انقلاب پیرامون معدودی از دستگاهها و نهادها فرازی نو برقرار کنند و امروز شاهدیم که آثار این اقدام پسندیده و بجا چه اثرات ارزشمندی را با خود به همراه آورده است.
چهارم خردادماه ۱۳۹۸ یعنی درست یک سال پیش در همین صفحه از روزنامه سیاست روز یادداشتی به همین قلم با عنوان « پروندهای که چهل سال دست به دست میگردد» به چاپ رسید که خوشبختانه بازتاب و بازخورد قابل توجهی را به همراه داشت تا بلافاصله دستاندرکاران را به تکاپو انداخته و تکلیف آن را نه به نفع مستحق و مستضعف بلکه به جرم رسانهای شدن و به سود همان نهادی که طی این سالها با اهرم قدرت ضمن سنگاندازی و سد زنیهای متعدد و حذف تمامی اسناد پروندهای که در اختیار داشته خاتمه دهد!
ریاست محترم قوه قضائیه حتماً استحضار دارد که عموم جامعه قضات کشور ذاتاً خوشنیت و پاک دست هستند و اگر قصور و تعدی رخ دهد در همان یک درصد کذایی و در کادر اداری و واسطههایی است که از این طریق ارتزاق میکنند و چون سالهاست عنکبوت وار تارهای خود را در گوشه و کنار پهن کرده و محتوای پروندهها را نیز در دست داشتهاند ممکن است در زمان موعود که قرار بر ثبت آنها در سامانههای کامپیوتری فرا رسیده، اقدامات عاجل و لازم را به سفارش حذف و اضافهها انجام دادهاند.
حال آنکه اگر قضات محترم فرصت و حوصله بیشتری را صرف اینگونه پروندههای مشکوک و طولانی مدت نمایند در لابهلای انبوه نشانههای تلخ متوجه خواهند شد که حلقه عمداً گمشده گذر زمان در آنها کجای این پازل کارساز بوده است. پرونده ذکر شده به شماره( ۹۳۰۹۹۸۰۳۵۱۳۰۱۱۱۷) و شماره بایگانی ۹۵۱۰۸۱ که در آغاز با سه برگ شروع شده و امروز باید با چرخ دستی جابجا شود مشکل حق خواهی برای بجا ماندگان از یک مرحوم مستضعف و فقیر بود که با پروندههای در اصل ۴۹ ناخواسته تداخل پیدا کرده و یکی از بنیادها فرصت را در این باره غنیمت شمرده است تا بجای انجام رسالت و رساندن حق به حقدار آنرا به نفع خود دور بزند که در تمامی این سالها با آراء مختلف و متفاوت روبرو شده که در هر جلسه وکلای قدری از نهاد مذکور پشت آن بودهاند.
درحالیکه تمامی شاکیان خانوادگی از قشر یارانه و کمک معیشتی بگیر دولت هستند و خوردن حق آنها بدلیل اینکه در اولین جلسه سی سال پیش به یکی از مدیران بازرگانی این بنیاد بمنظور احقاق حق پرخاش شده و بر اساس ضرب المثل معروف ایرانی به اسب ایشان گفتهاند یابو!
از آن زمان میلیونها اعتبار و حقوق بیت المال را خرج کردهاند تا رقم اندک و پیش پا افتاده این گروه مستضعف را پایمال نمایند. حال آنکه در این فاصله چند نفر از آنها نیز ناکام به دیار باقی شتافتهاند! بلافاصله پس از چاپ یادداشت مذکور روند پرونده به جریان می افتد تا بازهم وکلای نهاد مذکور و این بار با غیظ بیشتر قاطعانه کفه ترازوی عدل را با سنگهای صوری به سود کمیته سنگین کنند تا بسرعت رأی صادر شود.
اما بر اساس فرمولی جاری نسخه شاکیان در فرصت مقتضی به دست هیچکدام و همچنین وکیل آنها نرسد تا پس از جستجوهای متعدد و سرک کشیدنهای عاجزانه در یکی از دفاتر ابلاغ رأی بگویند: «برگه مذکور در همان تاریخ به درب دفتر وکیل چسبانده شده و زمانیکه با اعتراض دال بر رؤیت نکردن آن روبرو میشوند با تمسخر جواب دهند: حتما باد آن را برده است» و حتی حاضر نشوند رونوشتی از آن را به ذی حقان ارائه دهند! اگرچه دفتر وکیل مذکور در یک ساختمان اداری واقع شده که نه تنها باد بلکه هیچ جنبندهای از کنار آن عبور نمیکند! متخصصان و خبرگان امر به خوبی آگاهند که در مواردی خاص این اقدام یکی از ترفند های قدیمی و بجا مانده از دوران طاغوت است. تا طرف مقابل فرصت نکند در وقت مقرر به رأی اعتراض نماید و بالطبع درروی پاشنه ای بچرخد که زورش بیشتر است !
مقام محترم ریاست قوه قضائیه حالا که پی برده اند قسمتی از بخش اداری این نهاد مشکل دارد و این مسئله سالهاست در محدوده قلیلی رسوب نموده و نمونه بارز آن در پرونده کلان معاون اجرایی سابق مشهود است اگر تلاش را بر لایروبی بعضی ازدفاترمشکوک متمرکز و حتی برای نمونه بر بازخوانی همین پرونده دستور پیگیری و تمرکز صادر نمایند ممکن است بتوانند به سر چشمه آلودگی ها در قوه قضاییه دست یافته و آن را ریشه کن نمایند و یکی از آرزوهای دیرینه مستضعفان را جامه عمل بپوشانند.
نویسنده: حسن روانشید