این روزها مطالب زیادی در خصوص افزایش شیوع افسردگی در جامعه ایرانی منتشر میشود.
برای افسردگی دلایل زیادی برشمرده میشود که عمدهترین دلایل آن را مسائل و مشکلات اقتصادی، مشکلات اجتماعی، بیکاری، مبهم بودن وضع آینده تحصیلکردگان، نبودن شادی در جامعه، دشوار بودن ازدواج و...اعلام میکنند.
افزایش تعداد خودکشیها بخصوص در قشر تحصیلکرده و پزشکان، از جمله مهمترین عاقبت افسردگی بیان میشود. متخصصان علوم روانشناسی معتقدند که مسائل مردم از فاز روانشناختی به سمت روانپزشکی رفته است و عملا عده ای دچارعارضههای شدید روانی شدهاند.
در جهان کنونی سلامت روان یکی از مهمترین دغدغههای سیاستمداران شده است که چه بکنند دتا این عوارض کمتر شده و کاهش یابد.اما متاسفانه در کشور وضع بدینگونه نیست و این روزها حتی شاهد هستیم که خود روانشناسان و روانپزشکان نیز مبتلا به افسردگی و عوارض روانی نیز شدهاند که این خود بر این معضل میافزاید.
دفتر سلامت روان وزارت بهداشت در سال ۱۳۹۹اعلام کرده بود که حدود ۲۳ درصد جمعیت کشور به نوعی دچار اختلالات روانی هستند که بین ۶۶ تا ۷۵ درصد از این افراد دارای اختلال روانی به روانپرشکان و روانشناسان مراجعه نمی کنند. هر چند از آن سال تاکنون آمار دیگری منتشر نشده و در کلاسورهای اداری احتکار شده است اما قطعاً و یقیناً میتوان گفت به دلیل شرایط نابسامان اقتصادی و اجتماعی این روزهای کشورمان، این آمار شاید به مرز۴۰ درصد هم رسیده باشد!
اما نکته مهمتر، شاهد حرکت مثبتی از سوی وزارت بهداشت و دیگر دستگاههای مسئول در این زمینه نیستیم و اینجاست که باید احساس خطر کرد و به مسئولان هشدار داد اگر از الان بفکر نباشید معلوم نیست در آینده نزدیک جامعه ما چه حال و روزی داشته باشد؟ آنوقت است که نوشداروی پس ازمرگ سهراب افاقه نخواهد کرد!
برای افسردگی دلایل زیادی برشمرده میشود که عمدهترین دلایل آن را مسائل و مشکلات اقتصادی، مشکلات اجتماعی، بیکاری، مبهم بودن وضع آینده تحصیلکردگان، نبودن شادی در جامعه، دشوار بودن ازدواج و...اعلام میکنند.
افزایش تعداد خودکشیها بخصوص در قشر تحصیلکرده و پزشکان، از جمله مهمترین عاقبت افسردگی بیان میشود. متخصصان علوم روانشناسی معتقدند که مسائل مردم از فاز روانشناختی به سمت روانپزشکی رفته است و عملا عده ای دچارعارضههای شدید روانی شدهاند.
در جهان کنونی سلامت روان یکی از مهمترین دغدغههای سیاستمداران شده است که چه بکنند دتا این عوارض کمتر شده و کاهش یابد.اما متاسفانه در کشور وضع بدینگونه نیست و این روزها حتی شاهد هستیم که خود روانشناسان و روانپزشکان نیز مبتلا به افسردگی و عوارض روانی نیز شدهاند که این خود بر این معضل میافزاید.
دفتر سلامت روان وزارت بهداشت در سال ۱۳۹۹اعلام کرده بود که حدود ۲۳ درصد جمعیت کشور به نوعی دچار اختلالات روانی هستند که بین ۶۶ تا ۷۵ درصد از این افراد دارای اختلال روانی به روانپرشکان و روانشناسان مراجعه نمی کنند. هر چند از آن سال تاکنون آمار دیگری منتشر نشده و در کلاسورهای اداری احتکار شده است اما قطعاً و یقیناً میتوان گفت به دلیل شرایط نابسامان اقتصادی و اجتماعی این روزهای کشورمان، این آمار شاید به مرز۴۰ درصد هم رسیده باشد!
اما نکته مهمتر، شاهد حرکت مثبتی از سوی وزارت بهداشت و دیگر دستگاههای مسئول در این زمینه نیستیم و اینجاست که باید احساس خطر کرد و به مسئولان هشدار داد اگر از الان بفکر نباشید معلوم نیست در آینده نزدیک جامعه ما چه حال و روزی داشته باشد؟ آنوقت است که نوشداروی پس ازمرگ سهراب افاقه نخواهد کرد!
فرهاد خادمی