اگرچه نرمافزارهای پیشرفتهای طی این سالها توسط شرکتهای بزرگ و دانشبنیان جهان ساخته شده که هریک بهنوعی اعجابانگیز است و وقتی بر روی سیستمها فعال شوند مو را از ماست کشیده و خطایی در محاسباتشان نیست اما نباید فراموش کرد هنوز هم سیستم و پیچیده مغز انسان بر هر نرمافزاری برتری دارد چون میتواند در هزارم ثانیه تصمیمگیری کند و البته این روزها هوش مصنوعی به رقابت با آن پرداخته اما درنهایت برنده این تقابل مغز انسان خواهد بود زیرا خود مخترع و مکتشف همه این پدیدههاست.
در گوشهای از ورود یک فروشگاه بزرگ زنجیرهای و وابسته به شهرداری میز کوچکی قرارگرفته و خانمی پشت آن نشسته تا از مشتریان قبل از ورود به محوطه غرفه بخواهد که بهطور رایگان فشارخون خود را بگیرند و وزنشان را از روی ترازو ببینند که البته این خانم پس از گرفتن فشار با فشارسنج عدد آن را اعلام و همانند یک پزشک شرح میدهد که عواقب فشار بالا و یا پایین چیست و اگر نگرانی را در چهره شما دید نام و نشان و شماره تلفن همراهتان را در لیستی یادداشت میکند تا چند روز بعد خانمی دیگر با شما تماس گرفته و دعوت کند که رأس ساعت 12 ظهر پنجشنبه همان هفته در یک جلسه عمومی سلامت پرور حضور بهم رسانید که البته اکثریت مخاطبان خود را از روی کنجکاوی به این تجمع میرسانند تا در محیطی با هوای مطبوع و پذیرایی مختصر به سخنان کوتاه چند کارشناس تندرستی و زیبایی و البته نه پزشک متخصص گوش دهند و درنهایت علاقهمندان هر ساعت و زمانی که در طول هفتههای بعد وقت آزاد دارند صرف حضور در این نشستها و معاینات نمایند که هر جلسه آن ششصد هزار تومان آب میخورد و البته 5 خانم در 5 دفتر و هرکدام به مدت چند دقیقه با مراجعان مذاکره و راهکار میدهند که تایم ششصد هزار تومان این جلسه به پایان برسد تا متقاضی با ایستادن روی دستگاهی قد و وزن و سرعت گرش جریان خون و چند پارامتر دیگر را بداند و اگر تصمیم گرفت این مسیر را ادامه دهد برای هر دوره هفت جلسه آن مبلغ هفت میلیون تومان ناقابل نقدا پرداخت کند.
البته همه اینها هزینه نقدی است و رسید و فاکتوری در کار نیست تا پیامدهایی ازجمله مالیات را به همراه نداشته باشد! بسیاری از دارندگان کسبوکارها از روشها و فرمولهای متعددی برای فرار از مالیات استفاده میکنند که در گذشته فقط شرکتهای تجاری بودند تا با داشتن دو دفتر حسابداری یا استفاده از روشهای دیگر اقدام به فرار مالیاتی کنند و اکثر حسابداران دو دفترنویس آنها از میان بازنشستگان ادارات دارایی انتخاب میشدند؛ اما با رشد روشهای مالیاتی ستانی در کشور این موضوع حتی در کسبوکارهای کوچک هم عمومیت یافت.
اینجا یک کلینیک دندانپزشکی شیک و مرتب است که بدون تأخیر سر ساعت باز میشود و رأس زمان مقرر تعطیل میگردد. پزشکان و کارمندان این کلینیک تروتمیز در طول این زمان آماده به خدمتاند و دو منشی به امور نوبتدهی و دریافت هزینههای گزاف مشغولند. اگرچه سه دستگاه کارتخوان روی میز قرار دارد اما به گفته این منشیها همگی خراباند و بیماران ناچارند هزینهها را بهصورت نقدی از عابربانک بیرون کلینیک یا به شماره کارتی که ارائه میشود انتقال دهند. اگرچه فروشنده یکلاقبای بساط انداز فروش انواع جوراب در پیاده راه بیرون از این کلینیک دستگاه پوز کارتخوان دارد! سالن انتظار مطب جراح معروف ارتوپدی مملو از جمعیتی است که اکثرشان را افراد پا به سن گذاشته تشکیل میدهند. پزشک پس از یکساعت تأخیر بهسرعت وارد سالن میشود و به مطب خود میرود. منشیها قبلا نوبت هر فرد را ثبت و اعلام کردهاند با هیچ بیمهای قرارداد ندارند و دکتر هم جراحیهای خود را منحصرا در یک بیمارستان خصوصی خاص انجام میدهد. هزینهها هم نقدا و یا بهواسطه کارت به کار کردن دریافت میشود چون کارتخوانی در کار نیست و اگر ارقام بالاتر از عرف باشد بیمار موظف به تأمین آن با ارز یا سکه است!
عضوی از نظاممهندسی کشور میگوید: بسیاری از این پزشکان علاوه بر دریافتهای میلیاردی در مطب و اتاق عمل وارد بخش ساختوساز هم شدهاند تا هم از توبره بخورند و هم از آخور! اینجا رستوران بزرگ و معروفی است که اکثر اوقات مقابل آن صف تشکیل میشود تا از محیط استفاده یا غذا برای بردن بخرند. این رستوران تنها یک کارتخوان دارد که مخصوص استفادهکنندگان غذا داخل رستوران است و کسانی که قصد بیرون بردن دارند، باید هزینههای آن را به دلیل ثبت سفارش کارت به کارت کنند که اتفاقا به نام یکی از کارگران آشپزخانه محل است! فرار مالیاتی ظاهرا از سوی برخی افراد و ازقضا با درآمد بالا به یک ارزش تبدیل شده است، آنچنان که تلاش دارند به هر نحوی از انحاء از پرداخت مالیات امتناع ورزند!
در گوشهای از ورود یک فروشگاه بزرگ زنجیرهای و وابسته به شهرداری میز کوچکی قرارگرفته و خانمی پشت آن نشسته تا از مشتریان قبل از ورود به محوطه غرفه بخواهد که بهطور رایگان فشارخون خود را بگیرند و وزنشان را از روی ترازو ببینند که البته این خانم پس از گرفتن فشار با فشارسنج عدد آن را اعلام و همانند یک پزشک شرح میدهد که عواقب فشار بالا و یا پایین چیست و اگر نگرانی را در چهره شما دید نام و نشان و شماره تلفن همراهتان را در لیستی یادداشت میکند تا چند روز بعد خانمی دیگر با شما تماس گرفته و دعوت کند که رأس ساعت 12 ظهر پنجشنبه همان هفته در یک جلسه عمومی سلامت پرور حضور بهم رسانید که البته اکثریت مخاطبان خود را از روی کنجکاوی به این تجمع میرسانند تا در محیطی با هوای مطبوع و پذیرایی مختصر به سخنان کوتاه چند کارشناس تندرستی و زیبایی و البته نه پزشک متخصص گوش دهند و درنهایت علاقهمندان هر ساعت و زمانی که در طول هفتههای بعد وقت آزاد دارند صرف حضور در این نشستها و معاینات نمایند که هر جلسه آن ششصد هزار تومان آب میخورد و البته 5 خانم در 5 دفتر و هرکدام به مدت چند دقیقه با مراجعان مذاکره و راهکار میدهند که تایم ششصد هزار تومان این جلسه به پایان برسد تا متقاضی با ایستادن روی دستگاهی قد و وزن و سرعت گرش جریان خون و چند پارامتر دیگر را بداند و اگر تصمیم گرفت این مسیر را ادامه دهد برای هر دوره هفت جلسه آن مبلغ هفت میلیون تومان ناقابل نقدا پرداخت کند.
البته همه اینها هزینه نقدی است و رسید و فاکتوری در کار نیست تا پیامدهایی ازجمله مالیات را به همراه نداشته باشد! بسیاری از دارندگان کسبوکارها از روشها و فرمولهای متعددی برای فرار از مالیات استفاده میکنند که در گذشته فقط شرکتهای تجاری بودند تا با داشتن دو دفتر حسابداری یا استفاده از روشهای دیگر اقدام به فرار مالیاتی کنند و اکثر حسابداران دو دفترنویس آنها از میان بازنشستگان ادارات دارایی انتخاب میشدند؛ اما با رشد روشهای مالیاتی ستانی در کشور این موضوع حتی در کسبوکارهای کوچک هم عمومیت یافت.
اینجا یک کلینیک دندانپزشکی شیک و مرتب است که بدون تأخیر سر ساعت باز میشود و رأس زمان مقرر تعطیل میگردد. پزشکان و کارمندان این کلینیک تروتمیز در طول این زمان آماده به خدمتاند و دو منشی به امور نوبتدهی و دریافت هزینههای گزاف مشغولند. اگرچه سه دستگاه کارتخوان روی میز قرار دارد اما به گفته این منشیها همگی خراباند و بیماران ناچارند هزینهها را بهصورت نقدی از عابربانک بیرون کلینیک یا به شماره کارتی که ارائه میشود انتقال دهند. اگرچه فروشنده یکلاقبای بساط انداز فروش انواع جوراب در پیاده راه بیرون از این کلینیک دستگاه پوز کارتخوان دارد! سالن انتظار مطب جراح معروف ارتوپدی مملو از جمعیتی است که اکثرشان را افراد پا به سن گذاشته تشکیل میدهند. پزشک پس از یکساعت تأخیر بهسرعت وارد سالن میشود و به مطب خود میرود. منشیها قبلا نوبت هر فرد را ثبت و اعلام کردهاند با هیچ بیمهای قرارداد ندارند و دکتر هم جراحیهای خود را منحصرا در یک بیمارستان خصوصی خاص انجام میدهد. هزینهها هم نقدا و یا بهواسطه کارت به کار کردن دریافت میشود چون کارتخوانی در کار نیست و اگر ارقام بالاتر از عرف باشد بیمار موظف به تأمین آن با ارز یا سکه است!
عضوی از نظاممهندسی کشور میگوید: بسیاری از این پزشکان علاوه بر دریافتهای میلیاردی در مطب و اتاق عمل وارد بخش ساختوساز هم شدهاند تا هم از توبره بخورند و هم از آخور! اینجا رستوران بزرگ و معروفی است که اکثر اوقات مقابل آن صف تشکیل میشود تا از محیط استفاده یا غذا برای بردن بخرند. این رستوران تنها یک کارتخوان دارد که مخصوص استفادهکنندگان غذا داخل رستوران است و کسانی که قصد بیرون بردن دارند، باید هزینههای آن را به دلیل ثبت سفارش کارت به کارت کنند که اتفاقا به نام یکی از کارگران آشپزخانه محل است! فرار مالیاتی ظاهرا از سوی برخی افراد و ازقضا با درآمد بالا به یک ارزش تبدیل شده است، آنچنان که تلاش دارند به هر نحوی از انحاء از پرداخت مالیات امتناع ورزند!
حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت