بیش از سه دهه از ایجاد پایگاههایی به نام مشاوره که فرزند ناخلف بعضی از تجارتخانههای تقویتی شرکت در نبرد کنکور بوده و هست، میگذرد تا گروههایی از این مسیر صوری بتوانند به ثروتهای افسانهای دست یابند در حالی که سرمایهگذاران اصلی آنها همچنان در آنسوی آبها و در قصرها و ویلاهای رؤیایی به سر میبرند تا عواملشان هر روز با کلکی تازه جیب اولیاء دانش آموزان آرزومند رسیدن به حرفههای نان و آبداری چون طبابت و حقوق را خالی کنند!
کنکور برای رشتههایی خاص سدی محکم و پایدار بوده و هست. اگر چه در مقابل حریف قدر خود یعنی ازدیاد صندلیهای مدارس عالی و ملی و همچنین پردیسها اندک عقبنشینی کرده تا ثبتنامهای آزاد و فارغ از این مانع هم بتوانند عرض اندام کنند اما نه در رشتههای پولساز که تنها راه دور زدن آن اعزام به دیگر کشورهای فرصتطلب در این زمینه است تا پس از یکی دو سال دانشجو را ضمن مکیدن همه موجودی خانوادهاش، دوباره به اینسو احاله دهند که در اینگونه حیاط خلوتهای آموزشی ادامه تحصیل دهند؛ اما گذر از همه این هفتخوانها صبر ایوب میخواهد و عمر نوح که هرکدام ساز خود را میزنند و یکی از مراحل آن انتخاب رشته است زیرا آنچه در دفاتر مربوطه به چاپ میرسد چندان خوانا و واضح نیست، به همین دلیل اکثریت داوطلبان را همراه با موجی از استرسهای کشنده بهسوی مدینهای فاضله به نام مشاوره جذب میکند تا با جدالی تازه مواجه شوند زیرا ناچارند این ناواضح بودن را با افکاری دیگر مخلوط کنند که شاید چیزی از آن به دست آید که بازهم فلسفه مادیات از راه میرسد زیرا مراکز مشاوره آب و رنگ دار هم از همان کلاسهای تضمینی کنکور خطمشی میگیرند که به همان مدیران پشت پرده و مالکان آنسوی آب تعلق دارند و رنگ و لعابشان یکی است اما قیمتهایشان متفاوت است، مسئولان میگویند: آموزشوپرورش پایتخت از جهت همیاری و همکاری با دانش آموزان نرخ مراکز مشاوره خود را برای هر داوطلب سیصد هزار تومان اعلام کرده اما زمانی که به یکی از پایگاههای مربوطه مراجعه میشود مبلغ ششصد هزار تومان مطالبه میکنند که حتی انتخاب رشته از طریق سامانه هم در این مراکز انجام نمیپذیرد و در خارج از این پایگاهها انتخاب رشته مجازی برای سه جلسه 30 تا 45 دقیقهای یک میلیون تومان که برخی رقم را به چهار میلیون تومان افزایش دادهاند و این ارقام در بین معدود مشاوران ویژه و شناختهشده بسیار بالاتر و نجومی است تا گاها به هشت میلیون تومان هم برسد!
محمد داوری، کارشناس آموزش و مشاوره تحصیلی، ضمن تأیید ارقام نجومی برای انتخاب رشته تأکید میکند «در تهران و شهرهای بزرگ است که خانوادهها این مبالغ را پرداخت میکنند و اینها ادامه مافیای کنکور است. این مسئله هم از پیامدهای پدیده کنکور است و این مشاورهها بیش ازآنچه مؤثر باشد و جنبه مشورتی داشته باشد، در ذهن داوطلبان و خانوادهها جلوه میکند و تبدیل به شعبدهبازیهای پیچیدهای شده که انگار مشاور معجزه میکند. این در حالی است که رتبه مشخص و وضعیت صندلیهای دانشگاهها هم مشخص است و چیز پیچیدهای نیست و خود داوطلب هم میتواند تشخیص دهد احتمال قبولیاش در کدام رشته و دانشگاه بیشتر است. مشاوران زرد افرادی هستند که مهارت و دانش لازم را ندارند، اما مثل یک دلال زبانباز و شعبدهباز خودشان را بهگونهای معرفی کردهاند که انگار مهارت دارند، درحالیکه انتخاب رشته مهارت پیچیدهای نیست.» البته مسعود سعادتی، عضوی هیئتعلمی دانشگاه فرهنگیان هم درباره فعالیت مشاوران زرد میگوید: «با توجه به وجود فرآیند پذیرش، هزینهکرد برای انتخاب رشته منطقی نیست. در حال حاضر دانشآموزان از قدرت انتخاب بالایی برخوردارند و از سوی دیگر فرآیند پذیرش بهگونهای است که حتی اگر اولویت پایینی هم انتخاب کنند، اگر نمره فرد با آن رشته تناسب داشته باشد میتواند قبول شود. بر این اساس به نظرم بازاری که در خارج از آموزشوپرورش برای انتخاب رشته ایجادشده بیشتر جنبه سودجویی دارد، مگر در مواردی که این مؤسسات بخواهند رشتهها را به لحاظ درسها یا بازار کار به داوطلبان معرفی کنند، میتواند کارکرد داشته باشد. »
البته علی امرایی، عضو کمیسیون آموزش دیده بان شفافیت و عدالت هم معتقد است «داوطلبان باید حواسشان به مشاور نماها باشد که وعدههای دروغین میدهند؛ وقتی فردی به کسی که رتبه کشوری ۵۰ هزار دارد، میگوید شما را پزشک میکنم؛ یعنی وعده دروغین میدهد. وقتی ظرفیت دانشگاه فرهنگیان ۳۰ هزار نفر است و نمره تراز این دانشگاه را ۶ هزار اعلام کردهاند؛ کاملاً مشخص است که داوطلب با تراز ۵ هزار و ۵۰۰ اصلاً دعوت به مصاحبه نمیشود. کل ظرفیت رشتههای علوم پزشکی در سه رشته پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی مثلاً ۱۵ هزار یا نهایتاً ۱۶ هزار نفر است؛ با در نظر گرفتن کسانی که رتبه خوب دارند، اما پزشکی را انتخاب نمیکنند، نهایتاً این شانس تا رتبه ۲۰ هزار برسد، اما دیگر کسی که رتبه ۵۰ هزار گرفته است، نمیتواند پزشکی قبول شود!» حالا باید شاهد بود که پس از کلاسهای کنکور در طول یکسال تحصیلی که میتوانند چند هزار میلیارد تومان از این مزرعه سراب برداشت کنند، نوبت گروه مشاوران زرد و دلالان مظلمه فرامیرسد تا آنها نیز با شگردهای تازه دیوار آرزوهای نسل آینده و خانوادهشان را اینگونه تخریب نمایند.
کنکور برای رشتههایی خاص سدی محکم و پایدار بوده و هست. اگر چه در مقابل حریف قدر خود یعنی ازدیاد صندلیهای مدارس عالی و ملی و همچنین پردیسها اندک عقبنشینی کرده تا ثبتنامهای آزاد و فارغ از این مانع هم بتوانند عرض اندام کنند اما نه در رشتههای پولساز که تنها راه دور زدن آن اعزام به دیگر کشورهای فرصتطلب در این زمینه است تا پس از یکی دو سال دانشجو را ضمن مکیدن همه موجودی خانوادهاش، دوباره به اینسو احاله دهند که در اینگونه حیاط خلوتهای آموزشی ادامه تحصیل دهند؛ اما گذر از همه این هفتخوانها صبر ایوب میخواهد و عمر نوح که هرکدام ساز خود را میزنند و یکی از مراحل آن انتخاب رشته است زیرا آنچه در دفاتر مربوطه به چاپ میرسد چندان خوانا و واضح نیست، به همین دلیل اکثریت داوطلبان را همراه با موجی از استرسهای کشنده بهسوی مدینهای فاضله به نام مشاوره جذب میکند تا با جدالی تازه مواجه شوند زیرا ناچارند این ناواضح بودن را با افکاری دیگر مخلوط کنند که شاید چیزی از آن به دست آید که بازهم فلسفه مادیات از راه میرسد زیرا مراکز مشاوره آب و رنگ دار هم از همان کلاسهای تضمینی کنکور خطمشی میگیرند که به همان مدیران پشت پرده و مالکان آنسوی آب تعلق دارند و رنگ و لعابشان یکی است اما قیمتهایشان متفاوت است، مسئولان میگویند: آموزشوپرورش پایتخت از جهت همیاری و همکاری با دانش آموزان نرخ مراکز مشاوره خود را برای هر داوطلب سیصد هزار تومان اعلام کرده اما زمانی که به یکی از پایگاههای مربوطه مراجعه میشود مبلغ ششصد هزار تومان مطالبه میکنند که حتی انتخاب رشته از طریق سامانه هم در این مراکز انجام نمیپذیرد و در خارج از این پایگاهها انتخاب رشته مجازی برای سه جلسه 30 تا 45 دقیقهای یک میلیون تومان که برخی رقم را به چهار میلیون تومان افزایش دادهاند و این ارقام در بین معدود مشاوران ویژه و شناختهشده بسیار بالاتر و نجومی است تا گاها به هشت میلیون تومان هم برسد!
محمد داوری، کارشناس آموزش و مشاوره تحصیلی، ضمن تأیید ارقام نجومی برای انتخاب رشته تأکید میکند «در تهران و شهرهای بزرگ است که خانوادهها این مبالغ را پرداخت میکنند و اینها ادامه مافیای کنکور است. این مسئله هم از پیامدهای پدیده کنکور است و این مشاورهها بیش ازآنچه مؤثر باشد و جنبه مشورتی داشته باشد، در ذهن داوطلبان و خانوادهها جلوه میکند و تبدیل به شعبدهبازیهای پیچیدهای شده که انگار مشاور معجزه میکند. این در حالی است که رتبه مشخص و وضعیت صندلیهای دانشگاهها هم مشخص است و چیز پیچیدهای نیست و خود داوطلب هم میتواند تشخیص دهد احتمال قبولیاش در کدام رشته و دانشگاه بیشتر است. مشاوران زرد افرادی هستند که مهارت و دانش لازم را ندارند، اما مثل یک دلال زبانباز و شعبدهباز خودشان را بهگونهای معرفی کردهاند که انگار مهارت دارند، درحالیکه انتخاب رشته مهارت پیچیدهای نیست.» البته مسعود سعادتی، عضوی هیئتعلمی دانشگاه فرهنگیان هم درباره فعالیت مشاوران زرد میگوید: «با توجه به وجود فرآیند پذیرش، هزینهکرد برای انتخاب رشته منطقی نیست. در حال حاضر دانشآموزان از قدرت انتخاب بالایی برخوردارند و از سوی دیگر فرآیند پذیرش بهگونهای است که حتی اگر اولویت پایینی هم انتخاب کنند، اگر نمره فرد با آن رشته تناسب داشته باشد میتواند قبول شود. بر این اساس به نظرم بازاری که در خارج از آموزشوپرورش برای انتخاب رشته ایجادشده بیشتر جنبه سودجویی دارد، مگر در مواردی که این مؤسسات بخواهند رشتهها را به لحاظ درسها یا بازار کار به داوطلبان معرفی کنند، میتواند کارکرد داشته باشد. »
البته علی امرایی، عضو کمیسیون آموزش دیده بان شفافیت و عدالت هم معتقد است «داوطلبان باید حواسشان به مشاور نماها باشد که وعدههای دروغین میدهند؛ وقتی فردی به کسی که رتبه کشوری ۵۰ هزار دارد، میگوید شما را پزشک میکنم؛ یعنی وعده دروغین میدهد. وقتی ظرفیت دانشگاه فرهنگیان ۳۰ هزار نفر است و نمره تراز این دانشگاه را ۶ هزار اعلام کردهاند؛ کاملاً مشخص است که داوطلب با تراز ۵ هزار و ۵۰۰ اصلاً دعوت به مصاحبه نمیشود. کل ظرفیت رشتههای علوم پزشکی در سه رشته پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی مثلاً ۱۵ هزار یا نهایتاً ۱۶ هزار نفر است؛ با در نظر گرفتن کسانی که رتبه خوب دارند، اما پزشکی را انتخاب نمیکنند، نهایتاً این شانس تا رتبه ۲۰ هزار برسد، اما دیگر کسی که رتبه ۵۰ هزار گرفته است، نمیتواند پزشکی قبول شود!» حالا باید شاهد بود که پس از کلاسهای کنکور در طول یکسال تحصیلی که میتوانند چند هزار میلیارد تومان از این مزرعه سراب برداشت کنند، نوبت گروه مشاوران زرد و دلالان مظلمه فرامیرسد تا آنها نیز با شگردهای تازه دیوار آرزوهای نسل آینده و خانوادهشان را اینگونه تخریب نمایند.
حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت