ضربالمثل معروفی است از سرزمین آفتاب تابان که میگوید: «به آدم گرسنه ماهی ندهید بلکه قلاب یا تور ماهی گیری بدهید تا خود به صید برود» و قدر زحمت را بداند که البته این کلام ناب به جای قرار گرفتن در قاب تجربه، زیر خروارها خاک بنشسته بر کتابخانهها مانده تا در چهارچوب شعار جلوه گری کند! و همچنان بهعنوان یارانههای مختلف به نام مستضعفان و به کام اغنیا باشد!
پرواضح است که نان نیاز واقعی و غیرقابلانکار همه جوامع و بخصوص مردم قاره آسیاست و ایران سرآمد مصرف دنیا را به خود اختصاص داده تا در این زمینه هم رکورددار باشد. قوت لایموت از آغاز تاسیس نانواخانههای عمومی تا به امروز با چالشهای ویژه خود مواجه بوده و روزبهروز بر معضلات و مشکلات آن افزوده میشود تا امروز که به یکی از چالشهای بزرگ برای دولتها تبدیل شود و هرسال طرح و قانون تازه برای تسکین این درد ارائه گردد و درمانی نو تجویز شود و رقم قابل توجهی از بودجه را ببلعد که البته اگر به نیازمند واقعیاش میرسید حرفی نبود درحالیکه بیش از پنجاهدرصد این اعتبار به ناکجاآبادها میرود و در مسیر رسیدن به نیازمندان گم میشود که بیتوجهیها در کاشت، داشت و برداشت محصول و ادامه آن یعنی بارگیریهای ناصحیح و تخلیههای غیراصولی و انتقالها از سیلو به کارخانههای تولید آرد و همچنین نانواییها و درنهایت بیحرمتی و اسراف مصرفکننده نیز درصد قابل توجهی از محتوای این برکت و محصول ارزشمند و استراتژیک را به هدر میدهد.
طی تمامی دهههای گذشته و حداقل نیمقرن اخیر مشکلات نان، دولتها غیرمتخصص را ناگزیر میکرد که به گندمهای وارداتی اتکا کنند و تواناییهای تولید داخل را نادیده بگیرند و البته دراینبین اتفاقات نادری هم رخ میداد تا خریدها به قیمت درجهیک باشد اما محمولهها از نوع درجه سه در سیلوها تخلیه شوند و یا قبل از رسیدن به آن، مهر ترانزیت بخورند و به یکی از کشورهای همسایه تحویل گردند و مقداری نیز پس از پخت سنتی و صنعتی در قالب صادرات راهی آنسوی آبهای گرم شوند! که بعدها با ممنوعیت و محدودیت مواجه شد درحالیکه پرداخت یارانه بابت این محصول بااهمیت به طرق مختلف ادامه مییافت و دولتها ناچار میشدند بهمنظور تشویق کشت کاران و جلوگیری از خروج گندم مرغوب آن را به قیمت توافقی یا قطعی خریداری و ذخیره نمایند و از آنسو پس از بدیل شدن به آرد با قیمتی بسیار پایین و بهعنوان سهمیه در اختیار نانوایان بگذراند اما بازهم این معادله یک مجهولی نهتنها حل نمیشد بلکه به چند مجهولی تبدیل میگردید زیرا صادرات آن به دلیل واهی ارزآوری مجاز میشد تا امروز که وزارت جهاد کشاورزی طی بخشنامهای به سازمان توسعه تجارت اعلام کند «صادرات نان با آرد غیر یارانهای و تأیید اداره کل غله و خدمات بازرگانی هراستان بلامانع است!»
بالطبع این اقدام باعث میشود تا رانتی نو به قبلیها افزوده گردد و شغل جدید در دامنه کسبوکارهای کاذب ایجاد شود تا اتفاق اخیر پیرامون صادرات غیرقانونی میعانات نفتی به صورتی نو تکرار گردد و رانتهای سرگردان در آشفتهبازار به این تجارت پرسود روی آورند! خوشبختانه سرزمین ایران آنقدر غنی است که در هر گوشه آن محصولی برای صادرات وجود دارد تا کشور را پس از عبور از خودکفایی در تولید گندم نیازمند واردات آن نکند که پسلرزههای جنگ اوکراین و همچنین تحرکات در قفقاز و هجوم نامردانه رژیم صهیونیستی به مردم فلسطین و غزه میتواند بحران کمبود این نیاز ضروری را به همراه داشته باشد و اصولا ایجاد هر نوع یارانهای بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با حاشیههای خود همراه بوده است و صادرات نان هم در ادامه با چالشهایی مواجه خواهد شد؛ که نیازمند است همانند پلیس فتا نگهبانانی مجازی برای حفظ و اجرای مفاد بند ۲۳ قانون احکام دائمی و سایر مقررات و ضوابط جاری دراینباره داشته باشد.
سید سعید راد مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی ایران در افتتاحیه نمایشگاه غلات، آرد و نان اینگونه گفته است «گندمی که برای صنف و صنعت پرداخت میشود با نرخ سال قبل و به قیمت 12 هزار تومان است و هنوز یارانه به این بخش از تولید داده میشود که احتمال ورود آرد با یارانه بالا به صنف و صنعت محتمل است و باید نظارتهای دقیقی در این رابطه صورت گیرد تا از ورود و خروج غیرمجاز آرد خبازی جلوگیری شود» درحالیکه کشورهای همسایه با نزدیک به 400 میلیون نفر جمعیت بازار مناسبی برای صادرات نان محسوب میشوند که امروز برخی از انواع نانهای ایرانی بخصوص نان لواش در بعضی از این کشورها چون ارمنستان خریداران فراوان دارد.
چنانکه محسن لزومیان رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان نان ایرانی گفته است «ما پیشازاین نیز صادرات نان را تجربه کردهایم. اما در گذشته مرجع تشخیص آرد یارانهای مشخص نبود که در گمرک کدام منبع مشخص میکند این آرد یارانهای است.»
نقل است قدیمها یک روز حاکم اصفهان دستورمی دهد جار بزنند هر اصفهانی باید یک عدد تخممرغ به طوقچی ببرد و وسط میدان بگذارد که ظرف چند روز در این محل کوهی از تخممرغ به وجود میآید و حاکم مجددا امر میکند هر اصفهانی برگردد و تخممرغ خودش را بردارد! پیداست هیچکس قادر نبود آنچه آورده است را پیدا کند که حال باید پرسید چگونه میتوان تشخیص داد آرد صادراتی از کدام قماش است و نان آن با چه آردی پخته شده که اصولا اتکا به طناب پوسیده یارانهها اشتباه محض است.
پرواضح است که نان نیاز واقعی و غیرقابلانکار همه جوامع و بخصوص مردم قاره آسیاست و ایران سرآمد مصرف دنیا را به خود اختصاص داده تا در این زمینه هم رکورددار باشد. قوت لایموت از آغاز تاسیس نانواخانههای عمومی تا به امروز با چالشهای ویژه خود مواجه بوده و روزبهروز بر معضلات و مشکلات آن افزوده میشود تا امروز که به یکی از چالشهای بزرگ برای دولتها تبدیل شود و هرسال طرح و قانون تازه برای تسکین این درد ارائه گردد و درمانی نو تجویز شود و رقم قابل توجهی از بودجه را ببلعد که البته اگر به نیازمند واقعیاش میرسید حرفی نبود درحالیکه بیش از پنجاهدرصد این اعتبار به ناکجاآبادها میرود و در مسیر رسیدن به نیازمندان گم میشود که بیتوجهیها در کاشت، داشت و برداشت محصول و ادامه آن یعنی بارگیریهای ناصحیح و تخلیههای غیراصولی و انتقالها از سیلو به کارخانههای تولید آرد و همچنین نانواییها و درنهایت بیحرمتی و اسراف مصرفکننده نیز درصد قابل توجهی از محتوای این برکت و محصول ارزشمند و استراتژیک را به هدر میدهد.
طی تمامی دهههای گذشته و حداقل نیمقرن اخیر مشکلات نان، دولتها غیرمتخصص را ناگزیر میکرد که به گندمهای وارداتی اتکا کنند و تواناییهای تولید داخل را نادیده بگیرند و البته دراینبین اتفاقات نادری هم رخ میداد تا خریدها به قیمت درجهیک باشد اما محمولهها از نوع درجه سه در سیلوها تخلیه شوند و یا قبل از رسیدن به آن، مهر ترانزیت بخورند و به یکی از کشورهای همسایه تحویل گردند و مقداری نیز پس از پخت سنتی و صنعتی در قالب صادرات راهی آنسوی آبهای گرم شوند! که بعدها با ممنوعیت و محدودیت مواجه شد درحالیکه پرداخت یارانه بابت این محصول بااهمیت به طرق مختلف ادامه مییافت و دولتها ناچار میشدند بهمنظور تشویق کشت کاران و جلوگیری از خروج گندم مرغوب آن را به قیمت توافقی یا قطعی خریداری و ذخیره نمایند و از آنسو پس از بدیل شدن به آرد با قیمتی بسیار پایین و بهعنوان سهمیه در اختیار نانوایان بگذراند اما بازهم این معادله یک مجهولی نهتنها حل نمیشد بلکه به چند مجهولی تبدیل میگردید زیرا صادرات آن به دلیل واهی ارزآوری مجاز میشد تا امروز که وزارت جهاد کشاورزی طی بخشنامهای به سازمان توسعه تجارت اعلام کند «صادرات نان با آرد غیر یارانهای و تأیید اداره کل غله و خدمات بازرگانی هراستان بلامانع است!»
بالطبع این اقدام باعث میشود تا رانتی نو به قبلیها افزوده گردد و شغل جدید در دامنه کسبوکارهای کاذب ایجاد شود تا اتفاق اخیر پیرامون صادرات غیرقانونی میعانات نفتی به صورتی نو تکرار گردد و رانتهای سرگردان در آشفتهبازار به این تجارت پرسود روی آورند! خوشبختانه سرزمین ایران آنقدر غنی است که در هر گوشه آن محصولی برای صادرات وجود دارد تا کشور را پس از عبور از خودکفایی در تولید گندم نیازمند واردات آن نکند که پسلرزههای جنگ اوکراین و همچنین تحرکات در قفقاز و هجوم نامردانه رژیم صهیونیستی به مردم فلسطین و غزه میتواند بحران کمبود این نیاز ضروری را به همراه داشته باشد و اصولا ایجاد هر نوع یارانهای بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با حاشیههای خود همراه بوده است و صادرات نان هم در ادامه با چالشهایی مواجه خواهد شد؛ که نیازمند است همانند پلیس فتا نگهبانانی مجازی برای حفظ و اجرای مفاد بند ۲۳ قانون احکام دائمی و سایر مقررات و ضوابط جاری دراینباره داشته باشد.
سید سعید راد مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی ایران در افتتاحیه نمایشگاه غلات، آرد و نان اینگونه گفته است «گندمی که برای صنف و صنعت پرداخت میشود با نرخ سال قبل و به قیمت 12 هزار تومان است و هنوز یارانه به این بخش از تولید داده میشود که احتمال ورود آرد با یارانه بالا به صنف و صنعت محتمل است و باید نظارتهای دقیقی در این رابطه صورت گیرد تا از ورود و خروج غیرمجاز آرد خبازی جلوگیری شود» درحالیکه کشورهای همسایه با نزدیک به 400 میلیون نفر جمعیت بازار مناسبی برای صادرات نان محسوب میشوند که امروز برخی از انواع نانهای ایرانی بخصوص نان لواش در بعضی از این کشورها چون ارمنستان خریداران فراوان دارد.
چنانکه محسن لزومیان رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان نان ایرانی گفته است «ما پیشازاین نیز صادرات نان را تجربه کردهایم. اما در گذشته مرجع تشخیص آرد یارانهای مشخص نبود که در گمرک کدام منبع مشخص میکند این آرد یارانهای است.»
نقل است قدیمها یک روز حاکم اصفهان دستورمی دهد جار بزنند هر اصفهانی باید یک عدد تخممرغ به طوقچی ببرد و وسط میدان بگذارد که ظرف چند روز در این محل کوهی از تخممرغ به وجود میآید و حاکم مجددا امر میکند هر اصفهانی برگردد و تخممرغ خودش را بردارد! پیداست هیچکس قادر نبود آنچه آورده است را پیدا کند که حال باید پرسید چگونه میتوان تشخیص داد آرد صادراتی از کدام قماش است و نان آن با چه آردی پخته شده که اصولا اتکا به طناب پوسیده یارانهها اشتباه محض است.
حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت