جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۶
کد مطلب : 128791

مرغی که همچنان یک پا دارد!

سنت‌گرایی خوب است اما در مواردی که هنوز روش معتبرتری جانشین آن نشده تا ارزش‌افزوده بالاتر و نتیجه‌ای بالقوه و بالفعل بیشتری را همراه داشته و باشد و هیچگونه خدشه‌ای به زیرساخت‌های معرفتی وارد نکند که در غیر این صورت عقل حکم می‌کند روش دیرینه تغییر ماهیت اساسی بدهد و به‌روز شود همچنانکه دیگر نیازی نیست‌ آبکش‌های قدیمی در شهر و روستا راه بیفتند و ندای انجام کاری را بدهند که از طریق سطل و طناب آب را از چاه‌ها بیرون کشیده و در منابع و حوض‌خانه‌های قدیمی بریزند زیرا این وظیفه سنگین و کمرشکن امروز را با زدن یک کلید توسط پمپ‌های برقی می‌توان انجام داد و امثال اینگونه روش‌های منسوخ شده که در موزه‌ها وسایل و ابزار کارشان به‌جا مانده و انجام اینگونه مشاغل به تاریخ پیوسته است درحالی‌که معدودی از اساسی‌ترین این روش‌ها به اشکالی دیگر هنوز هم جا خوش کرده‌اند و برای نمونه می‌توان به روش‌های منسوخ‌شده و متفاوت تدریس توسط معلمان در مدارس از ابتدایی تا متوسطه اشاره نمود!
نشریه مهارت‌های فکری و خلاقیت در مقاله‌ای شیوه و روش تدریس رایج در مدارس را اینگونه به نقد گرفته و می‌گوید: «در پژوهشی به مدت 18 ماه با موضوع شیوه‌های تدریس، معلمان با کمک گرفتن از آموزش نمایشی و با شرکت دادن دانش‌آموزان در کارگاه‌های کار گروهی، نشان دادند شرکت در فعالیت‌های عملی، بحث‌ها و انجام کارهای تیمی معطوف به حل مسائل، اثرات مثبتی در افزایش خلاقیت گروهی و به‌زیستی دانش‌آموزان دارد. » که متأسفانه شیوه غلط آموزش و همچنین نوع تدریس رایج در مدارس بخصوص ابتدایی زمینه‌ساز مشکلات دیگری در دوران‌های تحصیل بعدی تا مراحل پسادکترا شده است! هرچند سالیان متمادی است کتب به‌کرات عوض شده اما هیچکدام از این تغییرات در جهت آماده کردن دانش‌آموز برای داشتن آینده‌ای بهتر نبوده است.
بدتر از همه اینکه کمتر توجهی به مهارت همفکری، همکاری و انجام کارهای تیمی دانش‌آموز با سایر همسالانش هم نشده تا اخیرا موردپژوهش قرار گیرد. معصومه نجفی پازوکی، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش‌وپرورش از پشت شیشه عینک بدبینی و به جای ارائه راهکار در کسوت این مقام گفته است: «سازمان پژوهش‌های آموزش‌وپرورش با نگاه تحولی، نمودار شایستگی دوره‌های تحصیلی را مورد واکاوی قرار داده است. قرار است به کمک این تحلیل سراغ بسته‌های آموزشی برود.
رئیس سازمان پژوهش‌ها بارها و بارها گفته است «کتاب» ابزار یادگیری نیست، بنابراین باید از وابستگی به کتاب که در بسیاری از کلاس‌های درس وجود دارد، جدا شویم و سراغ بسته‌های آموزشی برویم. این کار سال گذشته نیز برای زبان‌آموزی مقطع اول ابتدایی انجام شده است. این اقدام به‌طور حتم کیف بچه‌ها را سبک خواهد کرد چراکه محتوای آموزشی به معلم داده می‌شود و اصلاً نیازی به وجود کتاب‌های سنگین نیست. این کار نیز ازجمله اقدامات پیشرفت و ارتقایی است که در دوره ابتدایی باید صورت گیرد و تحول ایجاد کند. وضع موجود مدرسه را نگاه کنید که تا وضع مطلوب چقدر فاصله دارد و نسبت به آن هم دغدغه دارید. ما باید حواسمان باشد که برای راهبری آموزش ابتدایی دچار روزمرگی نشویم و به آن توجه ویژه داشته باشیم. اگر موقعیت یادگیری برای بچه‌ها فراهم شود، آن‌ها به کمک همسالانشان همه‌چیز را یاد می‌گیرند و مشارکت و فعالیت تیمی را می‌آموزند. تا زمانی که معلم سخنرانی کند و بچه‌ها گوش دهند، راه به جایی نخواهیم برد. بدتر اینکه در کلاس‌های درس، دانش‌آموزان با یکدیگر تفاوت فردی دارند؛ آن‌هایی که به‌اصطلاح زرنگ‌تر هستند، بعد از هر سؤال معلم دستشان را بلند می‌کنند و فوراً جواب می‌دهند، گویی که تافته جدا بافته هستند و با همکلاسی‌هایشان فرق دارند، اما اگر بچه‌ها را وارد فضایی کنیم تا گروهی کار کنند، بدون شک نتیجه مؤثرتری در روند آموزش آن‌ها خواهد گذاشت. وقتی می‌خواهیم راهبری امر کیفیت را در آموزش ابتدایی داشته باشیم، مسیر باید آنقدر دقیق و حساب‌شده باشد که هدررفت منابع، انرژی و نیروی انسانی نداشته باشیم و همه‌چیز روی ریل دقیق خودش انجام و تمام جوانب کار سنجیده شود تا مطمئن باشیم مسیر دقیق و درستی را در پیش گرفته‌ایم.  
فیلم‌های آموزشی منتشرشده از سوی معلمان نشان می‌دهد این شیوه آموزش، تغییرات خوبی را در روند تدریس آن‌ها ایجاد کرده است، حتی برای تعدادی از دورافتاده‌ترین کلاس‌ها نیز این بسته‌های آموزشی را فرستادیم و خواستیم که از آن‌ها استفاده کنند. همه می‌گویند (آموزش ابتدایی) فونداسیون آموزش است و اصلاً پایه همه مقاطع اعلام می‌شود، اما در عمل حمایت جدی از آن نمی‌شود. آقای دکتر صحرایی نگاهش این است که باید ابتدایی را دریابیم و بار‌ها و بار‌ها بر آن تأکید کرده است، اما متأسفانه نگاه جامعه این نیست؛ همه فکر می‌کنند مقطع متوسطه اهمیت بیشتری دارد، معلمان هم تمایل دارند در مقطع متوسطه بمانند و شاید یک دلیلش این است که امکانات متوسطه فراهم‌تر است. درواقع در ظاهر می‌گوییم آموزش ابتدایی مهم است، اما در باطن آن را باور نکرده‌ایم.
یکی از عواملی که باعث موفقیت جدی در این زمینه می‌شود، کتابخانه کلاسی است. به‌منظور تحقق اهداف دوره ابتدایی غنی‌سازی و به‌روز‌رسانی کتابخانه‌های کلاسی را در دستور کار قرار دادیم. این کار با رویکرد نوین علمی و تلفیق مطالعه با طراحی آموزشی بر اساس ساحت‌های شش‌گانه تعلیم ‌و تربیت سند تحول بنیادین انجام شد؛ اینکه گوشه کلاس به کتابخانه مجهز شود تا معلم کتاب را برای بچه‌ها بخواند و بعد از آن‌ها بخواهد که داستان را برای دوستانشان تعریف کنند.» همه این تلاش‌ها به‌ظاهر رویایی و دست‌نیافتنی به نظر می‌رسند زیرا از بالاترین مقام یعنی شخص وزیر تا پایین‌ترین مجری یعنی دفاتر آموزش در زیرمجموعه‌ها به آن اعتقاد دارند که این امور گوشه‌ای از سند تعریف‌شده نظام آموزشی است اما آیا معلمان هم دراین‌باره پا پیش گذاشته‌اند تا حداقل بخشی از کلاس درس را با مشورت بین خود و دانش‌آموزان اداره کنند؟

حسن  روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت
https://siasatrooz.ir/vdcf1cdyyw6d0ea.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی